دانش آموزان امروز و دیروز
از هر فردی بپرسیم بهترین خاطرات زندگیت مربوط به چه دورانی است، بیشتر زمان مدرسه رفتن و درس خواندن را بیان می دارند . همه ما روزهایی را به یاد می آوریم که با دوستان خود برای آوردن نمره بالاتر رقابت می کردیم . نمره های هیجده و نوزده و بیست ، لبخندی بر لب مان می آورد شیرین و فراموش نشدنی . ذوق و شوقی داشتیم برای درس خواندن وصف ناشدنی . استرس و هیجان موقع امتحان ، به شیرینی دیدن نمره های عالی می ارزید . هنگامی که برگه تصحیح شده را از معلم می گرفتیم ، به گونه ای بدان چشم می دوختیم انگار کارنامه اعمالمان را دستمان داده اند . پشت ذوق بچگانه مان احساس چیزی آموختن بزرگمان می کرد . حس می کردیم این برگه احترام را برایمان به ارمغان آورده است . دیگر معلم و والدین می دانستند دانشی را که یادمان داده اند آموخته ایم . اگر آخر سال تجدید می شدیم یا مردود ، ناراحت می شدیم شکست می خوردیم . ولی این شکست به ما می آموخت تلاشمان را دوچندان کنیم به ما یاد می داد برای پیروز شدن و به مراتب بالا رسیدن باید کوشید . هر شیرینی رایگان در اختیارمان قرار نمی گرفت . پخته می شدیم در برابر آزمایش های سرراهمان . دوران دبیرستان را که به پایان می بردیم ، دیگر احساس بچگی نمی کردیم پسرها مرد شده بودند و دخترها بانو. تابستان که می شد ، پدرها دست پسرها را می گرفتند و می بردند سر کار برای آموختن حرفه ای، برای کسب تجربه و برای آنکه پسر بداند در آینده ای نزدیک مرد خانه می شود و باید روی پای خود بایستد . دختران کنار دست مادر آشپزی می آموختند یا پشت دار قالی ، تارو پودها را به هم گره می زدند . اینها همه خاطرات دانش آموزان دیروزی است .
به مدارس امروزی که سر می زنیم ، بچه هایی را می بینیم که در عالم خود مانده اند چهره هایشان بزرگ می شود و رفتارشان در بچگی می ماند . انگار به زور راهی مدرسه شده اند. با نمره آشنا نیستند . مثل گذشته های پدران و مادرانشان دیگر استرس نمی گیرند . هیجان آموختن ندارند . می دانند سال دیگر کلاس بالاتر می روند . آنها همیشه عالی و خیلی خوب می گیرند . بازی های بچگانه را نیاموخته اند. کامپیوتر و تبلت می شناسند . حس مسئولیت را نمی آموزند یا دیر متوجه آن می شوند . دخترها و پسرها تا پایان دبیرستان و حتی دانشگاه زیر سایه پرمهر پدر مادر تنها می خوانند و می خورند و بزرگ می شوند . تمام وقتشان را همنشینی با دوستان و رایانه پر می کند . مردان آینده مملکت ما تا پیش از ۱۸ سالگی حوصله حتی یک نان گرفتن ساده را ندارند . مرحله عبور از زمان کودکی تا مرد شدن آنها به یکباره صورت می پذیرد . بیشتر آنها آمادگیش را ندارند ولی در برابرش قرار می گیرند . والدین و مراکز آموزشی آنها را آماه نکرده اند . چند روز پیش به کتابخانه سر زدم . چند دانش آموز را دیدم که برای پیدا کردن مطلب تحقیقی به آنجا آمده بودند . گویا معلمشان موضوعی را برای تحقیق اعلام کرده بود . آن پسر بچه ها هیچ کتابی را طلب نکردند . تحقیق که باید به آنها مطلبی را آموزش می داد چگونه به دست آوردند ؟ کتابدار محترم موضوع را در اینترنت پیدا کرد پرینت گرفت و به آنها داد. تحقیق و پژوهش بچه های مدارس ما امروزه بدین گونه است . استان ما سالهاست رتبه برتر کنکور را از آن خود می کند این برتری چگونه صورت پذیرفه و چگونه دوام خواهد آورد .
عالیه نقیب الذاکرن بافقی(مهرگان)
خانم نقیب الذاکرین ممنون از مطلبتون فقط یک نکته و آن اینکه در هیچ یک از کتابخانه های شهرم کتابدار برای هیچ یک از اعضای خود مطلبی را از اینترنت نمی گیرد وقتی هم بگویند چرا جواب این است که اینجا کتابخانه است نه کافی نت