- امنیت خوبه اما فضای امنیتی نه 1403/01/27
- پرورش نیروی انسانی در بافق خصوصا شرکت سنگ آهن مرکزی و چند سؤال 1403/01/17
- آب پره یا جشن بلا تکلیفی 1403/01/6
- بافق در سال ۱۴۰۲ 1402/12/29
- عوارض دو درصد و بدهی ۱۰۰ میلیارد تومانی شهرداری به پیمانکاران 1402/12/27
- بی حجابیِ اجباری 1402/12/26
- اعتراض و اعتصاب، میوه فاصله مدیریتی؟ 1402/12/25
- فروش سهام شرکت سنگ آهن بافق در بورس و چند نکته 1402/12/22
- دارالقضا 1402/12/13
- سناریوی تخریب نامزدهای بومی برای محروم کردن بافق از داشتن نماینده 1402/12/5
ملت در برابرسیاست بازان حقه باز که گاه نقش شریک قافله وگاه نقش رفیق…را بازی میکنند،جان به لب شده اندودرمان ودادرسی هم ندارند.بعضی ها هم به ضرب المثل “خود کرده را تدبیر نیست “ارجاع میدهند.
آقای دکتر با سلام و احسنت بر شما
جناب آقای دکتر ارجمند خوشا به حال شما که می توانی بنویسی و خودت را تخلیه کنی.
جناب اقای ارجمند خواهشمند است شاهد شعر را بیان کنید گویا شما مردم را سگ فرض کردید که بسیار برای شما متأسفم !!!!!!!!!!
همه چی آرومه ولی من دلگیرم … پخلی در آخور از خوشی میمیرم
ببهی می زایم من برا فردایی … که ندارد آخور که ندارد کاهی
خودمم میدونم که جنایت کردم… که نگونبختی را به دنیا آوردم
احسن اقای دکتر خوب گفتی
سلام، جناب دکتر . لطفا این جمله را ” کسانی که می خواهند جامعه را اصلاح کنند بیشتر آن را به آشوب می کشند” یک جوری خاص نمایید و اصلاح کنید چون رسالت حضرت رسول (ص) هم اصلاح بود.
همیشه خیر و صلاح فطرتا قابل تشخیص است و شر و ناثواب رنگ باخته و هویدا و جالب اینکه مردم تشخیص می دهند ولی اظهار نظر نمی کنند.
آنکه شهر را به آشوب می کشد مصلح نیست زیرا آشوب را وسیله هدفی حتی مقدس هم قرار دهیم ناثواب است. همیشه در آشوب های رخداده در جامعه ما چند هدف در دستور کار بوده است:
1- پوشاندن حقیقت با فرافکنی و جنگ نرم
2- شروع اجرای یک نقشه شوم در شرایطی خاص
3- به قول شما مصلح جلوه دادن چهره های بعد از آشوب و یکه تاز شدن در فضای رعب و وحشت
4- در رفتن از زیر تعهدات سنگین (مثل جریان بهاباد و چادرملو)
5-…..
4-
متن جالبی بود واقعا همین طوره همه سرکاریم
جنگ نرم دیگر چه جنگی است جنگ خشن است مگر مکاران وحقه بازان
ما هم بیشتر به عروسک های خیمه شب بازی تبدیل شده ایم که هر وقت خواستند از ما استفاده کردند و ما را در صحنه آوردند و به گاه نیاز کلاه سرمان گذاشتند و دوباره کلاه از سرمان برداشتند .
دکتر جان حرف شما کاملا درست است گرگها به کنار ادم دلش انجا می سوزد که عده ای از همین مردم خود را به پول و وعده می فروشند و در جلسات محرمانه با دست نشانده گرگها در شهرمان شرکت می کنند تا با عربده کشی و گردن کلفتی راه انها را باز کنند غافل که انها هم زمان مصرفشان که تمام شد مثل دستمال کاغذی مچاله شان می کنند و در سطل اشغال جای انهاست