شهریار فخاری بازیگر سینما وتلویزیون عضوافتخاری داوطلبان جمعیت هلال احمرشهرستان بافق شد

شهریار فخاری بازیگر سینما وتلویزیون درهفته هلال احمر به عضویت افتخاری داوطلبان جمعیت هلال احمرشهرستان بافق درآمد درادامه مصاحبه ای بااین پیراپزشک وبازیگرسینما وتلویزیون انجام دادیم که توجه شما رابه خواندن مصاحبه زیبا جلب می کنیم

لطفا خودتان رامعرفی کنید ؟
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت هم وطنان عزیزم ساکن درشهرستان بافق شهریار فخار پیراپزشک بازیگر سینما وتلویزیون با سه دهه سابقه کار درکار پیراپزشکی دراتاق عمل های جراحی ودرحال حاضر هم دریکی ازمراکز استان البرز شهرستان کرج درخدمت هم نوعان عزیزم هستم
2- لطفا علت حضورتان رادرشهرستان بافق بفرمایید ؟
علت حضورم در شهرستان بافق خصوصا دراین مرحله زمانی دردفتر ریاست جمعیت هلال احمر شهرستان بافق جناب آقای حسن پور آشنایی بنده درنوروز سال جاری در پایگاه وورودی شهربافق بااین فرشته نجات بوده است از آنجایی که بنده داماد بافقی ها هستم به این شهرسفرکردم ازقدیم گفتن کجایی هستی گفتن ببین زنش کجایی هست ما هم بافقی شدیم ودراین مسافرت به پیشنهاد آقای حسن پور مفتخر به عضویت درداوطلبان شهرستان بافق شدم البته به واسطه رشته تحصیلی ام گاهی درپایگاه های جاده ای دراستان محل سکونتم حضورپیدا میکنم وکار در داوطلبان بافق پیشنهاد بسیار جذابی برایم هست امیدوارم بتوانم کاری بکنم
3- برداشت شما ازجمعیت هلال احمر چیست ؟
رنگ لباس هلال احمر راخیلی دوست دارم چون رنگ قرمز آن رنگ خون وحیات است ورنگ سفید آن رنگ آرامش وفرشتگان است برداشت من این است که فرشتگان نجات می آیند سراغ انسان ها
4- با نمک ترین خاطره از حضورتان درامداد چیست ؟
چیزی که برای من درلباس هلال احمرخیلی جالب است ودوستش دارم عوارضی اتوبان ها است من اصفهانی هستم ذاتا ازپول دادن وپول خرج کردن متنفرم چیزی که تو لباس هلال احمر مسرت آمیز بوده این است که درعوارضی ها وقتی جلو من را می گیرند از من پول نمی گیرند ومن خیلی خوشحال می شوم ما اصفهانی ها شعار داریم که جون ما رابستان ولی پول راازمانستان باعلم به اینکه می دونم فقط عوارضی ها از ماشین امداد ونجات پول نمی گیرند
5- توصیه شما به جوانانی که تازه وارد هلال احمر میشوند چیست ؟
اگر توی این لباس وارد می شوید سرسوزن دنبال مادیات نباشید مطمئن باشید اگر دنبال مادیات نباشید خدا شما رابه هم چیز می رساند عشق – عاشقی – پول مادیات وچیزهای دیگررابه وقتش دروجود شما قرارخواهد داد سعی کنیددرزندگی همیشه با سرعت مطمئنه حرکت کنید وبدانید درامورات چنان چه تخته گاز بروید شکست وبه مقصد نخواهید رسید شیک ترین لباسی که یک جوان امروز می تواند بپوشد همین لباس هلال احمراست که هم خیلی زیبا وآراسته است وبه انسان یک حسن هم نوع دوستی وخدمت می دهد اگر فکر می کنید باپوشیدن لباس هلال احمر وگرفتن مثلا حق ماموریت ناچیزی که دراین سازمان پرداخت می شود سخت دراشتباه هستید پس سعی کنید اول نیتتان خیر وایثارگر باشید
خیلی برام جالب است وقتی از دوستان امداد و نجاتگرمی پرسم وقتی به سفر می روید ایا شما هم مثل من لباس هلال احمر می پوشید می گویند ما وقتی درب صندوق عقب ماشین را باز می کنیم لباس رادم دست می گذاریم که این نشان آمادگی بدون قید و شرط دراین راه است ((میخندد ومی گوید همه مثل من نمی خواهند که عوارض پرداخت نکنند خیلی برام جالب است وقتی با لباس امداد ونجات در بین راه جهت زدن بنزین پایین می آییم مردم یک احساس آرامش می کنند ))
6- توصیه یا پیشنهاد شما جهت انجام امور ؟
توصیه من به جمعیت این است که ای کاش به صورت سراسری یک قانونی برای کل امدادگران می گذاشتند که حتما دربین جاده های موصلاتی وبه خصوص دربین مناطق محروم که درحال تردد هستند لباس رابه تن داشته باشند که مردم ورهگذران احساس آرامش وامنیت بکنند
7- دوخاطره ازایام عید با هلال احمر ؟
درایام عید نوروز نکته قابل توجهی که درورودی شهرستان بافق نظر من را جلب کرد تندیس یوزپلنگی بود که مسئولین محترم هلال احمر شهرستان بافق آن رانصب کرده بودند ومسافران با گارد گرفتن عکس یادگاری می انداختند به مدیریت جمعیت هلال احمر شهرستان بافق جناب آقای حسن پور گلایه کردم وگفتم به جای یوزپلنگ چرا عکس من را نمی گذارید که مورد خنده ومسخره بازی وروبوسی ایشان قرار گرفتم حضورم درایام عید دربافق و آشنایی با بچه های هلال احمر بافق از مهمترین خاطرات من بود اما بدترین خاطره درزندگیم هم درایام عیدامسال اتفاق افتاد دراین ایام ازنظر روحی وروانی حالم زیاد مساعدنبود چون پدر مرحومم قبل ازعید پس از سکته مغزی به کما رفتند ودرچهاردهم نوروز درحالی که درجاده کرج – قزوین ساعت 6 عصر درپایگاه امداد ونجات گلسار مشغول خدمت به هم نوعانم بودم به من اطلاع دادند که پدر دربیمارستان به رحمت خدا رفته ونمی دانم با چه وضعی روی موتور نشستم وخود راسریع به بیمارستان رساندم ازاینکه جان سالم دربردم کار خدا بود چیزی که برایم جالب بود چون نیت کردم به هم نوعانم خدمتکنم دقیقه نود ماموریتم پدرم به رحمت خدا رفت وچیزی که برام جالب بود این بودکه پدر مرحومم نگذاشت عید دوستان وخانواده خراب بشه ودرعید نوروزفوت کرد
8- سخن آخر ؟
درپایان ضمن تقدیر وتشکر از فرشتگان نجات هلال احمر شهرستان بافق بالخص اعضای سازمان امداد ونجات ، داوطلبان هلال احمر ، جوانان هلال احمر وپرسنل اداری این سازمان تقدیر وتشکر ویژه دارم وجا داره یادی کنم از سردار شهید حاج عبدالرضا عابدی که بنده به عنوان یکی از خادمین شهید سعادت نصیبم شده که در خدمت ایشان بوده وبگم که اگر من وما ایرانی ها چیزی داریم از این شهدا است شاید باورتان نشود وقتی وارد منزل مادرکرج می شوید تعداد عکس های شهید بیش از خودم است