باید و نبایدهای عزاداری در بافق

دسته: مقالات
۹ دیدگاه
یکشنبه - 10 آبان 1394

محرمی آمد و تاسوعا عاشورایی دیگر گذشت . یاد قیام حسینی گرامی داشته شد . مردم جمع شدند به خیابان ها و حسینیه ها آمدند و تا هفدهم محرم امام حسین (ع) را همراهی کردند . به رسمی قدیمی و بر اساس عادتی دیرینه . به یاد دارم همیشه بزرگترها وقتی از عزاداری های قدیم بافق صحبت می کردند ،کنارش از شیون و ضجه های زنان و مردانی می گفتند که در دهه محرم با خلوص نیت اشک می ریختند و ارزشهایشان را پاس می داشتند اما امروز این ارزشها برای بسیاری به عادت تبدیل شده . دیگر از خاطرات قدیمی ها چیزی نمانده حتی شبیه سازی ها نمایشی شده . مردم خود را ملزم می دانند به خیابان بیایند آن را نظاره کنند و با پایان مراسم به خانه باز گردند بدون آنکه تغییری در رفتار خود ایجاد نمایند . آنچه می گویم نه طعنه است نه سرزنش، از نگرانی بزرگی می گویم که برای شهرمان پیش آمد کرده است . بافق را همه یک شهر مذهبی می شناسند شهری با مردمان ساده دل و بی ریا ولی این بی ریایی از نیاکان ما بود امروزه دیگر خبری از آن نیست . نمونه آن را در همین مراسم محرم         می بینیم سوگواری ما شیعیان باید به خاطر شهادت امام حسین و یارانش باشد. قدیم ترها آخوندهای منبری تلاش داشتند با بیان واقعه عاشورا مردم را متوجه این فاجعه بزرگ نمایند و ستمی را که بر امام وارد شده برای مردم بیان کنند . مردم آن روز بی ریا بودند می فهمیدند و می گریستند سواد نداشتند ولی درک می کردند رعایت می کردند احترام می گذاشتند . اما امروز چه می بینیم؟ خیابانهایی که پر از جمعیت می شود دسته های عزاداری که می آیند و می روند و اندوهی از مصیبت کربلا بر دلی نمی گذارند . چرا چون برخی از سینه زنی های امروزی با خلوص دل نیست چون چشمها خیس اشک نیست ، چون قیام کربلا در باورشان نیست . امام حسین (ع) و یارانشان شهید شدند نه فقط برای برسرو سینه زدن ما ، برای آنکه پیامی بزرگ به ما برسانند تا از ریا و تزویر دور شویم ، دروغ نگوئیم به یاری بیچارگان بشتابیم ، دست دردمندان را بگیریم . قدیم ها بیشتر رعایت می شد اما امروز دیگر ردی از آن نیست امام حسین (ع) و قیام بزرگ عاشورا آنقدر بزرگ و مهم است که باید دیدگانمان را باز کنیم دست همت به هم دهیم و اجازه ندهیم هر پیش آمد زشتی یا هر سخن ناروایی بر آن اثر گذارد . مسئولین بزرگوار ، شهر بافق چون گذشته نیست . کاری به خیابانها و توسعه کم آن ندارم، جمعیتش فزونتر از گذشته است . دیگر نمی توان در خیابان ایستاد و عزاداری تماشا کرد . فقط بافقی های خودمان نیستند از شهرهای دیگر هم می آیند ، بیندیشید به فکر سال دیگر باشید . فقط آمدن و رفتن دسته ها مهم نیست چرا جمعیت تماشاگر بیشتر از دسته های عزادار است ؟ مکانی را در نظر بگیرید دسته های عزاداری آنجا برنامه داشته باشند . نمایشگاهی برپا کنید بازارها را به آنجا منتقل نمائید . دو دستگی ها را کنار بزنید ، روز عاشورا چند نفر در نقش شمر، امام حسین ،حر و نقشهای دیگر این طرف آن طرف می روند شعرهایشان زیباست ولی به گوش کسی نمی رسد . شبیه سازی را درست اجرا کنید بر اساس روایت های و اشعار پسندیده . با یک برنامه ریزی صحیح پیش بروید . چرا باید زنان با ظرفهای تخمه و خورا کی های رنگین گرد هم بنشینند و صحبت کنند . من خود دیدم بانویی که کنار پیاده رو به فرزندش شیر می داد بدون پوشش لازم و چشمانی که آن طرف خیابان او را می پائیدند . ما در گذشته مراسم هایی داشتیم که دلها را می شکست اما امروز این چنین نیست . امام حسین (ع) را به مردم بشناسانید . تاسوعا و عاشورا به نام ایشان است . فلسفه نخل برداری برداشتن جنازه پاک سید الشهداء در سومین روز پس از شهادت ایشان است، نخل برداری روز هفتم شهادت چه فلسفه ای دارد کاش بزرگان شهرم توضیح می دادند . جوانان و نوجوانانی را در نظر بگیرید که ذهن پرسش گر دارند و ممکن است دیدن برخی صحنه ها آنها را به اشتباه بیندازد .

عالیه نقیب الذاکرین بافقی


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۸۸
برچسب ها:
دیدگاه ها
بهرام این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 11 آبان 1394 - 7:14 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

بسیار زیبا و بجا بود . بنده نیز ناخود آگاه دریک لحظه و بدون نظر چشمم به زنی افتاد چنان آرایشی کرده بود که انگار آماده رفتن به مجلس عروسی بود رفتم جلو و فریضه امر به معروف و نهی از منکر کردم و لی چنان برخورد بدی با لحن خشن و زشت که به کسی مربوط نیست و….. دلم به حال شهرم سوخت که این چه عزاداریست ،این چه حرمت داریست،در قدیم زنان و مردان ،پیر و جوان ،همراه با نوحه سرایی ،به سر و سینه میزدند گریه و زاری میکردند اما حالا دریغ از یه قطره اشک

ملک زاده این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 11 آبان 1394 - 7:46 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

درود بر مهربانوی نکته سنج شهرمان گل گفتی دخترم

ای داد بیداد... این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 11 آبان 1394 - 1:44 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام مطالب خوبی مطرح شد اما کافی نبود
همه مسئول هستیم اما بزرگترهای شهر به فکر باشن اونا مسئولیتشون بیشتره

حامد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 11 آبان 1394 - 7:12 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام .حرف دل اکثر مردم رو زدید .ولی کی دل داره به هیئت ها امر و نهی کنه .

یادمه چند سال پیش امام جمعه در نماز جمعه از یکی از هیئت ها انتقاد کرد که با واکنش شدید و تهدید ان هیئت روبرو شد یادمه که گفته بودند اگه بهمون گیر بدن هیت رو تعطیل میکنیم و میریم و تو عروسی ها ی مردم برنامه اجرا میکنیم.
نمیدونم چی بگم .

چقدر مراسم روز عاشورای بیت الرضا زیبا بود سال اولم بود که لیاقت پیدا کردم و رفتم .چقدر مراسم بدون ریایی بود . از آقای طباطبایی تشکر میکنم .
انشالله خداوند هدایتمون کنه .

ستاره این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 13 آبان 1394 - 10:12 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

عالی بود

فقط ی اشکال لفظی اینکه هیچ وقت قیام کربلا یک فاجعه نبوده

حامی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 13 آبان 1394 - 11:23 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

آشیخ ستاره منظور کشتار زنان و کودکان است که فاجعه می شود قیام قبل از فاجعه عاشورا است مطالعه کنید

    ستاره این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 16 آبان 1394 - 6:32 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

    ببخشید آآآآآآآ شیخ بزرگ حامی کشتار زنان و کودکان کجا بوده؟؟؟؟

ستاره این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 16 آبان 1394 - 6:29 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

اونم فاجعه نیست
اگه فاجعه بود که حضرت زینب س نمی فرمودند ما رایت الا جمیلا شما مطالعه بفرمایین

حامی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 17 آبان 1394 - 12:34 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

شما یه متن بنویس بنویس قیام

You cannot copy content of this page