شب چله
شب چله ، شب زادن مهر است . شب عشق و شور و دوستی ، یکرنگی و یکدلی، شب جشن زیبایی ، با هم بودن ،کنار هم نشستن و سخن گفتن به پاس طولانی شدن شبی که با نور پیوند می خورد و تاریکی را در می نوردد . بسیاری پای قصه ها و متل های کهن می نشینند تا پیروزی روشنایی بر تاریکی را با چشم دل بنگرند . امروز چله ایرانی را یلدا می نامند آن را همراه می دانند با زایش عیسی پیام آور خدا . پیش از روزگار کوچ آریائیان به این سرزمین ،آنگاه که ده ماه زمستان بود و سرد و یخبندان و مردم ما از تیرگی و پدیده های اهریمنی خزنده و گزنده که در تاریکی پدیدار می شدمی هراسیدند، دانستند کنار هم بودن و یکدل شدن بر تیرگی پیروزی می آورد . درازترین شب سال که فرا می رسید ، به پاس آنکه از فردای آن شب روشنایی بیشتر خواهد شد و روزها درازتر ، شادی می کردند .
در دوران تاریخ آریایی که از مادها آغاز می گردد ، همیشه ایرانیان به پاس گرامی داشت فروغ روشنایی و خورشید و ستیز با شومی و تاریکی ،آتش می افروختند و گردهم می نشستند ، سفره می گستردند و میوه های تازه و خشک می آوردند . آجیل بر سفره می گذاشتند و انار می خوردند . امروزه نیز مردم ما در فرهنگ زیبایشان در خانه بزرگترین فرد خاندان گرد هم می آیند میوه ، آجیل و هر آنجه دارند با خود می برند، می خندند و گفتگو می کنند و در کنار آن نیایشی زیبا دارند .
در ایران باستان رسم بر این بود که اول دی مردی کوسه ریش ، سوار الاغ می شد بادبزنی به دست می گرفت و خود را باد می زد و در محله می گشت . به این معنی که سرما در سراشیبی افتاده و گرما در راه است . در فرهنگ مردم ایران یلدا همراه است با آیین هایی زیبا . بسیاری از مردم دوست دارند هندوانه بخورند . برخی بر این باورند باید هندانه خرید ، نیمی از آن را خورد نیم دیگر بر پشت بام گذاشت تا اگر همسایه ای توان خرید هندوانه ندارد، آن را بخورد و این داستان همیاری ایرانیان است . بافقی ها به آخرین روز آذرماه اشکمبه شورو می گویند . بر این باورند پیرزنی صبح زود برای شستن شکمبه گوسفند به سر جوی آب رفته زمانی که جا شسته و از جو بالا آمده روز کوه رفته بوده است (روز کو رو) و این کنایه است از کوتاه بودن روز در آخرین روز آذرماه . پایان آذر، پایان برداشت محصول است زمان شمردن جوجه ها . زمانی که پرندگان از گرمای تابستان و گربه گیری جان سالم به در برده اند و می توان شماره آنها را به دست آورد .
درخت سرو درختی است که با جشن یلدا و چله نشینی پیوندی دیرینه دارد . سرو و گرامی داشتش از فرهنگ ایرانی به مسیحیت راه یافته و با شب کریسمس و آغاز سال نو آنها هماهنگ شده است .
مادر بزرگ می گوید:
هزاران سال است
که در بلندترین شب سال
بر بالین سپیدجامگان خفته در آغوش مام میهن
سروی همیشه سبز میروید
و سر به آسمان می ساید
تا سیاهی شب یلدا را بشکافد
و روزنهای بگشاید بر تاق آسمان
تا درهنگامه زایش مهر
نوری بپاشاند بر سرزمین مهر
و روشن کند دلهای چله نشستگان را
که ایمان آورده اند به صداقت صبح صادق
تا اهریمن بدسگال را
از سرزمین مادری و خانه پدری برمانند
به امید فرخندگی خرم روز میهن
آمدن یلدا زیبایی هایی دارد که زنده است و شناخته شده ،آدابش گوناگون است و یکی و آنچه آرزو می کنیم برای شما شادی ، خوشی و پیروزی است در زندگیتان .
عالیه نقیب الذاکرین بافقی(مهرگان)
درود بر شما
ممنون از زحمت شما