سهم بافق از نمایندگان مجلس در طول تاریخ ایران
اگر چه بافق تاکنون شانس داشتن نماینده بومی از دارالشجاعه اش را نداشته ولی باگذری بر بیوگرافی نمایندگان مجلس شورای ایران می توان نام بزرگانی را یافت که از تبار بافقی بودند و در سطح کلان مجلس شورا در سیاستهای مملکتی تاثیر گزار. آنها اگر چه مستقیماکاری به بافق نداشتند ولی نمایانگرکاردانی و لیاقت و هنرو تخصص مردانی بودند که جوهره نیاکانشان با آب و خاک این شهر پرآوازه وزرخیز بهم گره خورده است:
۱-محمدرضاامیدسالارازنوادگان عبدالرضا خان بافقی که نماینده دوره ۱۸و۱۹و۲۰ (حدود ۱۳۴۰)مجلس شورا از شهرستان آباده شیراز بود.
۲-سلطان ابراهیم افخمی نوه سلطانعلی خان بافقی (وزیر افخم واولین نخست وزیرتاریخ ایران ) که نماینده دوره های پنجم تا پانزدهم مجلس از شهر زنجان بود.
۳-محمدبقایی فرزند میرزاحسن خان نماینده تفت در دوره ۲۱ مجلس به سال ۱۳۴۶ بود.
۴-سیدمحمدرضوی نواب از نوادگان دختری محمدتقی خان بافقی که نماینده یزد دردوره سوم مجلس شورا بود.
۵-محمدحسین نواب از نوادگان دختری محمدتقی خان بافقی که نماینده یزد دردوره های هشتم تا سیزدهم و نیز نوزدهم مجلس شورا بود.
۶- سیدابوالحسن حایری زاده معروف که نماینده مردم مشهد ،یزد و تهران دردوره های پنجم تا هجدهم درمجلس شورا بود.او هم از نوادگان دختری محمدتقی خان بافقی بود.
حال ،اینکه چرا بعد از انقلاب اسلامی تاکنون بافقی ها نتوانستند نماینده ای ولواز بافقی تباران و نیز از شهرخودشان به مجلس بفرستند چونان سیرو سفر در پستوی گذشته هاست و اکنون که جوانان بافقی به خودباوری قابل قبولی رسیده اند و نمایندگان غیر بومی متاسفانه از رای مردم بافق فقط کلید درب مجلس را ساختند و بعدابا وقاحت تمام نمک خورده و نمکدان شکستند ضروریست تمام مردم دارالشجاعه با اجماعی باشکوه دست دردست هم آستین همت را بالا زده و با رای به کاندیدای همشهری خود درس محکمی به تبعیضگران و مدیران سابق ظلمگرایی که تا توانستند بر سرمایه های خدادادی و حقوق مشروع بافق تاختند و بردند بدهند تا لیاقت و کارائی نیروهای بومی بر متجاهلین خیره سر ثابت شود.مطمئنا این فرایند ضروری به همت فرهیختگانی که داوطلب مجلسند با همکاری مردم بافرهنگ بافق و بهاباد شدنی است و انشالله محقق خواهد شد.یادمان باشد که اصلی ترین راه نجات بافق از غارت صاحبان زور سیاسی همین هست و بس.
واما درآخرنکته ای را بفراخور تجربیات گذشته با نقل خاطره ای به مردم ولایتمدار بافق یاد آور می شوم که اجماع بر دادن رای به یک داوطلب بومی آغاز راه هست وباید تا آخر مسیر یاری گر نیروهای دلسوز و نترس بومی بود. روزی از مرحوم مهندس دهستانی پرسیدم چرا به اجرای طرحهای جوار معدنی و نیز تغیر و نوسازی چهره شهر بافق سرعت نمی دهید چرا که این فرصتی که در اختیار شماست همیشگی نیست و دوستانتان توقع بیشتری دارند. ایشان پاسخ داد مگر وقت می کنم !!!پرسیدم یعنی چه؟ ایشان باحسرت گفت:” ۸۵ درصد انرژی من صرف پاسخ دادن به مطالب و طومارهای ارسالی از بافق علیه من به وزارتخانه و شرکت فولاد می شود و بقیه وقت و انرژیم را صرف امور فنی و توسعه سنگ آهن می کنم. مجموع طومارها و نامه های ارسالی علیه یا له من به فولاد رکود شکسته و برابر تمام موارد مشابه در سالهای پیشین از سایر استانهاست”!!!حال شما خود قضاوت کنید چه خسارتهای بی جبرانی بواسطه بعض اختلافات بعضا شخصی وجناحی به شهرمان وارد شد و چه مدیران کارامدی از چرخه خدمت به بیرون پرت شدند و نفعش را مرکز استان و شهرهای زیاده خواه تبعیضگر بردند؟؟؟امید که مردم شجاع بافق و بهاباد تجربیات گذشته را پلکانی برای صعود به آینده ای روشن و پرافتخار بشمار آورند که پیروزی از آن موحدین است
با سلام
سید بزرکوار تاکنون ما ازشما جز دلسوزی وتوجه به بافق چیز دیگری ندیدیم
انشاالله با همکاری وهمیاری شما عزیز بتوانیم به اجماع خوبی از طرف کاندیداها برسیم