ای مرد، ای شكارچي تنها روزت مبارک

دسته: عمومی
یک دیدگاه
چهارشنبه - 1 اردیبهشت 1395

ای مرد، ای شكارچي تنها روزت مبارک با درود به روح بزرگ مولا امیرالمومنین و تمامی پدران دنیا همسران محترمه ، فرزندان عزیزتبریک دایی عباس را به مناسبت روز مرد و روز پدر بپذیرید
بياييد به هزارها سال قبل برگرديم. زمين سياره اي خشن و رو به تغيير بود كه دائماً توسط شهاب سنگ ها بمباران مي شد. توفان هاي يخ، سيل ها و جريان هاي آب و هوايي زمين
را مورد تاخت و تاز خود قرار مي داد. حيوانان وحشي آزادانه اين طرف و آن طرف مي رفتند، در حالي كه تعدادشان از تعداد اندك انسان ها بسيار بيشتر بود.انسان ها در گروه هاي
كوچك زندگي مي كردند. انسان هايي كه هرگاه پناهگاهي مي يافتند، در گروه هاي كوچكتري دور هم جمع مي شدند.دنيا، دنياي ابتدايي بود و تنها شرط ادامه ي زندگي در قوي تر
بودن بود.
در گوشه اي از يك غار تاريك، خانواده اي در حالي كه چمباتمه زده بودند، تنها وعده ي غذايي خود را مي خوردند. تنها باقي مانده ي گوشت آهويي كه توسط مرد خانواده چند روز
قبل شكار شده همين گوشت بود. مرد خانواده تمامي تلاشش را به كار برده تا غذاي بيشتري بدست بياورد، اما شكار در اين آب و هوا بسيار مشكل مي نمود. ظرف هفته ي گذشته
مدام برف باريده و اغلب حيوانات به سمت دره هاي گرمتر مهاجرت كرده بودند. همين كه به زن و دو بچه ي كوچكش كه با حرص و گرسنگي تمام هر ذره از گوشت روي انگشتان
خود را مي ليسند، نگاه مي اندازد، مي داند چه بايد بكند. بله او مي بايست بيرون برود و شكار كند و تا هنگامي كه چيزي بدست نياورده مراجعت نكند. اگر در اين كار شكست
بخورد، خانواده اش خواهند مرد و گرگ هايي كه زوزه شان هر شب به گوش مي رسد آن ها را از هم خواهند دريد.
به ناگهان مردخانواده به طرف درغار هجوم مي برد؛ كاملاً آماده است.صداي مشكوكي به گوشش رسيده، شايد مرد قوي تري آماده ي حمله است ياتنها صداي بادميباشد.او نمي داند،
اوهر گز نمي داند.به همين خاطر است كه پشت خود را به در غار نمي كند، بلكه همواره رو به آن مي نشيند تا هيچ گونه حركتي از چشمان تيز بينش پنهان نماند و به همين دليل
هنگامي كه مي خوابد نيز آرام و قرار ندارد.گويي بخشي از او همواره بيدار مي ماند و در حالي كه به صداهاي اطراف گوش مي دهد، در حال آماده باش است.
او كنار آتش نشسته، قلبش در سينه مي تپد، مي ترسد، اما همين كه به زن و بچه هايش نگاه مي كند، مي داند كه هرگز نبايد ترس خود را نشان دهد. بدون شهامت او، آنان تمامي
اميد خود را از دست مي دهند و بدون او آنان طعمه ي هر حيوان درنده اي خواهند شد.پس مي بايست قوي باشد ونبايد فراموش كند كه كيست. او يك مرد است، شكارچي.
جنگجوي آواره و رانده شده
زندگي يك مرد در اجتماع مدرن امروزي هيچ گونه شباهتي به زندگي ابتدايي نياكانش ندارد.با اين وجود تا همين اواخر، وظايف شكار و دفاع از خانواده، هنوز به عهده ي مرد
خانواده بود. او مي بايست آماده باشد و از آن ها به لحاظ جسماني محافظت كند.حال چنين دشمناني حيوانات درنده، غريبه ها و يا هر كس ديگري باشد، چندان فرقي نمي كند.
در قرن بيستم، يك مرد هيچ گونه نيازي به شكار و جنگيدن ندارد و مهارت هايي كه سخت براي آن ها در گذشته آموزش ديده، حال ديگر به كار نمي آيد؛ ديگر هيچ جنگلي يا
دشمناني در كار نيست. چالشي هم وجود ندارد. او يك جنگجوي خلع شده مي باشد .بیایید برای یک بار هم که شده قدر این جنگجوی خلع سلاح شده را بدانیم و همین امشب بر دستان این جنگجوی مهربان بوسه بزنیم

عباس ابراهیمی خوسفی


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۶۰
برچسب ها:
دیدگاه ها
بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 2 اردیبهشت 1395 - 9:33 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای دایی عباس .همانطور که خودت گفتی سالیان دور جهان پر بود از موجودات و مخلوقات خدا اما حالا نیست میدونی واسه چی .واسه اینکه شما مردا به اسم فراهم کردن امکانات برای خانواده نسل همه چی رو از زمین نابود کردید .شما چنتا زن شکارچی میشناسید دیگه غیر قانونیش بماند . پس خیلی از مردا به اسم خونواده دنبال خوشگذرونی خودشونن و مخلوقات جهان را نابود کردن. دایی عباس دوست دارم

You cannot copy content of this page