دائما در انتظاریم یابن الزهرا تا بیایی
ای که اندر آسمان چشم ما نور خدایی
دائما در انتظاریم یابن الزهرا تا بیایی
کرد وصیِ خود پیمبر روی دست و گفت أکملت
جان به قربان تو ای مولا که ختم الأوصیایی
بی جهت خاتم نگویند تا نباشد امتیازی
کلهم باشد شرایط در تو چون نورالهدایی
همچو موسی درکلامی همچو عیسی در مقامی
روح تو روح القدس اندر نفوس اصل شفایی
در شمایل چون محمد در شجاعت همچو حیدر
در عبادت همچو سجاد در قد و قامت صلاتی
تا به دنیا پا نهادی رحمت حق گشت نازل
ظلِّ عالی فوق رأسٍ گرچه از امت جدایی
مهدیا ، عالم طفیلت برقرار است ای محمد
در کجایی من ندانم لیک دانم لنگر عرش خدایی
حاتم طایی گدای سائل درگاهت ای شاه
صبح هر جمعه به قصد ندبه می آیم گدایی
بین دیوار و در و مسمار و نار و وضع محسن
منتقم ای منجی عالم بیا مادر کجایی
در پی نابودی دین دشمنان کردند اقدام
می چکد خون غیاث المستغیث با اشک و آهی
حجت حق در زمینی در سماء نور مبینی
در دل ما ای گل نرگس به مصداق ضیایی
کردی اقدام اقامه در نماز بر جسم بابا
تا کنی ثابت به عالم که امام مقتدایی
زنده ایم ما با ولایت راه ما راه امامت
سر به فرمان تو داریم، مس دل را کیمیایی
العجل صد العجل ای صاحب تیغ دو پیکر
این صدای خون مظلوم است که گوید کی میایی
ای خدا اندر ظهورش کن صدور فرمان خود را
در زمین امن تو بالا گرفته بی حیایی
ای خدا نابود کن تکفیری و آل سعود را
گرچه می دانم خدایا خالق درد و دوایی
روز جمعه در حضور زاده موسیَ بن جعفر
أصغرا بهر ظهورش با جماعت کن دعایی
علی اصغر حاجی محمدی
احسنت به چنین طبع نیکویی الحق که وصف حال کردیدو به نوعی تاریخ را بیان نمودید