عبرتخانه بافق(۶) یاددبیرستان بخیر
مهرماه همیشه رنگارنگ زیبایی هاست و با مدرسه و دانشگاه و دفاع مقدس و جشن باستانی مهرگان پیوند خورده است.جایی خواندم که۳۸ نفر از جوانان بافقی رتبه زیر ۱۰۰۰کنکور را کسب کردند که اگرآمارها را درست متوجه شده باشم نسبت به سال ۹۴و۹۳ که به ترتیب ۱۸ و ۲۰ نفر بودند قابل تقدیر و شادباش است ولی این تازه اول کار است.این دانشجویان خوش اقبال در چهار سال آینده که از دانشگاهایشان دانش آموخته می شوند چه گلی بر سر شهر و مردم بافق خواهند زد؟باید منتظر ماند و برایشان آرزوی موفقیت داشت اما نگاهی به همین فرایند دردوره ای که امثال بنده در دبیرستان شهید رجایی بافق دانش آموز بودیم و زندگی و دانشگاهمان با جنگ تحمیلی عراق عجین شده بود برای دانشجویان عزیزمان خالی از لطف نیست:
روز اول مهرماه ۱۳۵۹ خورشیدی ،ساعت ۷ صبح سرصف صبحگاه دبیرستان شهید رجایی بافق، در کنار صدها دانش آموز ایستاده ام و گاهی با هم کلاسی هانگاهی به آسمان می کنیم چرا که دیروز دهها شهر ایران توسط هواپیماهای عراقی بمباران شده اند و بچه ها ازروی شیطنت هم که شده می گویند نکند الان بیایند و اینجا راهم بمباران کنند!!ورزش صبحگاهی رابا آقای اباذری معلم ورزش انجام می دهیم وبا تبریک و خیر مقدم آقای برزگری و آقای کریمی رئیس و معاون و ناظم سختگیرمان به کلاس می رویم.شادی وغمهای چهارساله دبیرستان همانندنسیمی بازیگوش می گذرد و آخرین امتحان را درخرداد ۱۳۶۳ می دهیم وبا دبیرستان خداحافظی می کنیم و سالی بعد وارد دانشگاه می شویم و یک چهار سال دیگر هم به مانند نسیم قبلی به چشم بهم زدنی می گذرد و گلهای کنار هم نشسته دبیرستان در گوشه وکنار کشورپراکنده می شوند!!حالا که سالها گذشته می توان خروجی هشت ساله هم کلاسی هارا برای شهر یا کشورتا حدی ترسیم نمودتا بتوان ملموستربررسی نمود که ۳۸ نفری که امسال وارد دانشگاهها می شوند چه تاثیری بر تاریخ و توسعه فرهنگی و اجتماعی بافق خواهند داشت؟ تا جایی که ذهنم یاری کند خروجی هم کلاسی های خودم را مرور می کنم تا زیبایی قبولی امسال این دوستان بیشتر نمایان و آشکار گردد.
تعدادی از هم کلاسی ها آسمان را برگزیدند و خود را از زندان خاکی دنیا با زرنگی و فراست رهانیدند و دربارگاه حضرت دوست سکنی گزیدند.شهیدان مهران شیرانیان،علی اصغر شمس الدینی ،یزدان احمدیه، محمدرضا بابایی، حسین تفکری، محمدرضا برزگری، دکتر برزگری(دانشجوی وقت پزشکی اصفهان) ،محمدرضا دهقانزاده (که از تیزهوشان مسلم بود)،حسین فتوحی وروح الله میرغنی زاده که خداوند در اعلی علیین بهشت جاودان در این هفته گرانقدر دفاع مقدس محشورشان دارد…تعدادی نیز به کسوت روحانیت در آمدند:
شهید بلبلی نیا،شهید عابدین قائمی ، حجه الاسلام عبدالحسین مروج (رئیس اداره فرهنگی و امام جماعت زندان مرکزی یزد) و حجه الاسلام فداییه .
آقایان سیدمحمدآیت اللهی،اسدالله کریم زاده،امیرحسین ملک زاده،سرایانی،خبیری،محمد رضا و رضاجمالی،حسین شریعتی، محمود ومحمد رضافتاحی ،ناصر رنجبر،عباس فتاحی ،اکبر حلیمی (رئیس آموزش وپرورش استان البرز)وهاشمی ازمدیران و معلمان گرانقدر بافق و یزد،دکترحمید جعفری(استاد ادبیات فارسی دانشگاه ولی عصر رفسنجان) حمید خبیری (قاضی ارشد یزد و دادگاههای کارکنان دولت )مجیدکارگران (رئیس دادگستری میبد ومعاونت دادگستری استان یزد)دکترسیدمحمود میرترابی (پزشک متخصص داخلی بافق)دکترمحمود فتاحی، (متخصص ارتوپدی)، دکترمحمدزمانی(دندانپزشک) دکترسیدعلیرضارضوی (پزشک ساکن شهررضای اصفهان)دکترحسین قائمی (پزشک ساکن کرج) دکترمحمد رضا برزگری (پزشک شرکت فولاد ایران ساکن تهران)محمدعلی ابوطالبی وجوادرنجبر(معاونت سنگ آهن مرکزی و شهرداربافق)حسام نعیمی(وکیل دادگستری)نادر ناظمی(شرکت فولاد ایران)دکترعلی اکبر تشکری(استاد مسلم تاریخ دانشگاه یزد)محمد برزگری(رئیس مخابرات بافق و مبتکر کمپ زیبای شهید برزگری)فتاحی(رئیس شبکه بهداشت بافق)احمد کاشفی (رئیس قطار کرمان)پاشا بنیاد(مسئول حقوقی اداره کل راه استان یزد)،دکتر ناظم (وکیل دادگستری)دکترعلی فتاحی(استاد دانشکده پزشکی شهید صدوقی یزد)دکترعلی اصغر عامری(مرکزفرهنگی ایران در لندن وسارایوو و بوسنی)مجید علوی(شورای مصلحت نظام)سید محمد میر محمدی(رئیس بانک صادرات مهریز)جواد رنجبر(حراست اداره ثبت اسناد استان یزد)محمد رضا فتاحی (شاعر ورئیس بعدی دبیرستان رجایی)دکتر علیرضایاراحمدی(استاد دانشگاه یزد ومدیر سنگ آهن مرکزی بافق)
تعصب و غیرت این هم کلاسی هادر کنار خدمت سازمانیشان باعث شد تا اخیری که قلم و صندلیش بوی خیانت به بافق را می دادبه دنبال امضای طومار چند هزار امضایی مردم که خواهان جدایی از یزد و الحاق به استان کرمان بودند از اریکه فرمانداری بافق ساقط و برکنار گرددتا انشالله روزی دردادگاهی بیطرف به ابهامات حقوقیش با صحرایی معاون استاندار وقت درتغییرمرزهای شهر بافق رسیدگی گردد.
شایسته است ازمرحوم استاد آیت اللهی و علوی که از معلمین فرهیحته مان درآن زمان بودند یاد کنیم و به روحشان درود بفرستیم و برای سایراساتیدمان به ویژه جناب آقای ضیاالله ملک زاده وجناب آقای سیدعباس صدروجناب آقای پورامینی وجناب آقای مدرسی آرزوی سلامتی و عمربابرکت داشته باشیم.
امید وارم پذیرفته شدگان این سالها هم در خدمت به مردم شهر بافق در سالیان در پیش رو موفق و پیروز باشند. چنانچه نام دوست عزیزی را ازروی فراموشی ننوشتم پیشاپیش پوزش می طلبم.
ممنون از یاداوریتان((عصب و غیرت این هم کلاسی هادر کنار خدمت سازمانیشان باعث شد تا اخیری که قلم و صندلیش بوی خیانت به بافق را می دادبه دنبال امضای طومار چند هزار امضایی مردم که خواهان جدایی از یزد و الحاق به استان کرمان بودند از اریکه فرمانداری بافق ساقط و برکنار گرددتا انشالله روزی دردادگاهی بیطرف به ابهامات حقوقیش با صحرایی معاون استاندار وقت درتغییرمرزهای شهر بافق رسیدگی گردد)). خواهشا بعنوان یک نویسنده این موضوعات را در تاریخ ثبت کنید.