هشدار !!! پس پسران بافقی کجان؟
انتشار اسامی 11 تن از دانش آموزان بافقی که موفق به کسب رتبه های کمتر از 2000 در آزمون سراسری ورود به دانشگاه ها شده بودند، بیم و امیدهایی در من برانگیخت و موجب این نوشته شد.
هرچند کنکور با همه ی دنگ و فنگش، اصلاً معیار مناسبی برای سنجش علمی نیست، اما می توان به عنوان یکی از عوامل سنجش در توانایی علمی افراد به آن توجه کرد.
در اسامی افرادی که توسط آموزش و پرورش بافق منتشر شده، 10 نفر از 11 نفر دانش آموز ممتاز در کنکور، دختر و تنها یک نفر پسر وجود دارد.
دیدن این تعداد دختر مستعد، موجب افتخار است. مخصوصاً که در کارزار کنکور، به موفقیت دست یافته اند. اما نگرانی وقتی بروز می کند که از پسران خبر چندانی نیست.
در این تردید نیست که جامعه ایران پس از یک دوره گرایش شدید به درس و دانشگاه، اکنون دریافته است که درسی که موجب درآمد نشود، به درد نمی خورد. به نظر من این امر فی نفسه مذموم و بد نیست و لازم هم نیست که همه مدرک دانشگاهی داشته باشیم. وقتی می توان با بی مدرکی هم به ثروث رسید، هیچ لزومی به اتلاف وقت در دانشگاهها برای عموم جوانها نیست. اما این به معنای بی نیازی جامعه از نخبگان و استعدادهای درخشان نخواهد بود. در واقع این تعداد معدود، ذخیره های حرکتی و تحول ساز هر جامعه ای هستند.
عدم وجود پسران در میان ممتازین، زنگ خطری برای شهر ماست. فوراً اضافه کنم که اعتقادی به برتری زن یا مرد ندارم. اما به واقعیت های جامعه ایران، نیم نگاهی خواهم کرد.
من از مدتها قبل از برخی از دبیران و معلمان مدارس راهنمایی شنیده بودم که یک بی میلی مفرط در جمع پسران برای تحصیل وجود دارد. گلایه آنها این است که پسرهای امروز، به همه چیز توجه نشان می هند الا به علم.
این بی میلی چه عوارضی برای بافق خواهد داشت؟
دختران با تمرکز بر درس و تست و کنکور، موفق به ورود به دانشگاه می شوند و با پشتکار به درجات بالایی از مراتب دانش آموختگی نایل می آیند. اما اکثر آنها بی توجه ای شدیدی به مسائل و حوادث جنبی و سیاسی از خود نشان می دهند و در دراز مدت، پست های مدیریتی و مقام های سیاسی از آن پسران می شود. البته در این میان نگرش مرد سالارانه جامعه نیز در مسئله بی تاثیر نیست. در حال حاضر فقط تعداد بسیار کمی از وزراء، نمایندگان مجلس، استانداران،فرمانداران، مدیران کل و … زن هستند.
این مسئله را به جهت تاثیر مستقیم حضور سیاستمدارن و مسئولان اجرایی بر سرنوشت هر شهری بیان کردم. اکنون دختران ما با سخت کوشی به دانشگاه می روند، اما فردا که مناصب مدیریتی تقسیم می شود، بافق ما به علت نداشتن گزینه، از چرخه خارج می شود.
درحال حاضر همه ی دوستان متفق القولند که عمده دلیل توسعه نیافتگی شهر، عدم اشغال مناصب مدیریتی کشور و استان توسط بافقی هاست. من با دیدن اسامی ممتازین، مطمئن شدم این بی مهری ناعادلانه در آینده نیز تکرار خواهد شد.
تا چندین سال دیگر، در بر همین پاشنه خواهد چرخید و سیاست و مجریان مملکتی، مرد خواهند بود و در این میان عدم حضور پسران بافقی در جمع مدعیان احزار این مقام ها، ما را از رسیدن به نتیجه دلخواه، باز خواهد داشت.
امیدوارم علاقمندان به سرنوشت بافق و مخصوصاً معلمان عزیز، با نوشتن واقعیت های جاری در مدارس پسرانه و بیان دلایل این بی مهری پسران به درس، تصویر کامل و روشنی از مشکل پیش آمده، ارائه دهند تا برای تصمیم گیری بهتر، مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
آدم ایقه درس بخونه بعد بیوفته دنبال کار که هیچ جا گیر نمیاد
پی واسه چی درس بخونه؟