طلایی مقدم ؛فرماندارِصدور پیام،بازدید،وعده و وعید

دسته: مقالات
۱۵ دیدگاه
سه‌شنبه - 18 آبان 1395

426021570_35357_12227344942503484514

 

و بالاخره دوران حدود دو سال و نیم فرمانداری طلایی مقدم ،فرماندار غیربوی گریزپای از بافق که شهر محل فرمانداری اش را مکانی مناسب برای زندگانی خود و خانواده اش نمی دانست گذشت و بافق سکوی پرشی شد برای یکی از سیاسی ترین فرمانداران این شهرستان.

به نظرم خلاصه عملکرد فرمانداری طلایی مقدم در بافق خلاصه می شود در سه موضوع:صدور پیامهای ملی و مذهبی،بازدیدهای بی ثمر،وعده و وعیدهای بی عمل

طلایی مقدم در بدو ورود به بافق در سال 93 و در اعتصابات کارکنان شرکت سنگ آهن مرکزی دقیقا نقطه مقابل خواست و نظر مردم قرار گرفت تا جایی که حاضر نبود اعضای شورای اسلامی شهر بافق را در اتاق خود اجازه ورود دهد و حتی به خودش جرات نمی داد با خانواده های کارگران بازداشتی که چندین روز و شب پشت در فرمانداری اتراق کرده بودند روبرو شود و نهایتا در نیمه شبی از پشت میله های فرمانداری حاضر شد صدای مظلومیتشان را بشنود.

طلایی مقدم در ابتدای کار از مخالفان شکل گیری کارگروه پی گیری مطالبات بافق بود اما وقتی دید زور مردم بر قدرت  او می چربد خود را همراه ساخت تا جایی که تشکیل این کارگروه را یکی از کارهای خوب بر می شمرد و معتقد بود برای پیشبرد اهداف توسعه ای شهرستان بهتر است امور بیشتری مانند دریافت عوارض از معادنی که عوارض نمی دهند تحت لوای همین کارگروه به انجام رسد.

طلایی مقدم در عمل از مخالفان مجمع هم اندیشی توسعه بافق بود و بارها تلاش کرد به موازات این مجمع مردمی مجمعی حزبی و دولتی با عناوین مختلف شکل دهد که فرهیختگان بافق با هوشیاری چوب بر پنبه افکار وی زدند.

مخالفتهای صریح طلایی مقدم با نماینده کارگران شرکت سنگ آهن مرکزی و تلاشهای فراوان برای کنار زدن وی از دایره حق خواهی مردم و کارگران بر کسی پوشیده نیست و این مخالفت آنقدر آشکار بود که هر جا صباغیان حضور می یافت تا کلامی حق بر زبان براند مجلس را ترک می کرد همانگونه که در روز معلم انجام داد.

در زمان طلایی مقدم شرکت سنگ آهن مرکزی بافق به عنوان بزرگترین قطب اقتصادی شهرستان در بدترین حالت واگذار شد،از تعمیرات اساس و صنایع جوار ریلی خبری نشد ،کارخانه نورد مجتمع آهن و فولاد بافق تا آستانه تعطیلی پیش رفت،پرورش تیلاپیا دچار دست انداز شد،پروژه گاز شهری که باید تاکنون به پایان می رسید کج دار و مریز پیش رفت،از رسیدن بافق به حقوق از دست رفته اش در تغییر مرزهای جغرافیایی خبری نشد و …

طلایی مقدم در موضوع مهم و حیاتی جاده، توفیقی حتی در حد یک متر بهره برداری از این پروژه ناتمام بدست نیاورد و هیچ کس نفهمید از کمک شرکت سنگ آهن مرکزی در سال 93 به این پروژه چه مقدارش برای همین جاده هزینه شد و چه مقدارش نشد.

کاش فرماندار غیر بومی بافق که در زبان و قلم دوست دارنش به عنوان بهترین فرماندار از او یاد می شود و برخی پا را از این فراتر گذاشته و در فضاهای مجازی در حسرت رفتنش اشک ریخته یا نوشتند بافق عزادار شد!!! قبل از رفتنش حاضر می شد گزارشی مکتوب از عملکردش بدون احتساب هزینه هایی که شرکت سنگ آهن مرکزی در بافق کرد و یا پروژه هایی که به همت شهرداری بافق به سرانجام رسید و چندین و چند بار در هفته دولت و دهه فجر رمان افتتاحش را بریدند ، به مردم ارائه می داد و می گفت کجای خونش رنگین تر از جوانان بی گناهی است که در جاده وعده و وعید او در مسیر بافق کشته و زخمی شدند و او بر خودرو خارجی که مشخص نشد از کدام پول و با کدام مجوز برایش خریداری شده بود رفت و آمد می کرد.

مطمئنم طلایی مقدم و حامیانش ساخت و افتتاح پلی کلینیک تامین اجتماعی و بهره برداری ازآن؛آن هم هفت ماه قبل از زمان مقرر را یکی از طلایی ترین فعالیتهای انجام شده در زمان وی می نامند اما غافل از اینند که در ازای این ساختمان، چغارتی به یغما رفته است.

اینها را گفتم این را هم بگویم طلایی مقدم رابطه اش با رسانه ها خوب و پاسخگو بود حتی اگر قرار بود موضوع را بپیچاند و سفسطه کند،تحمل انتقاد را داشت و در زمان فرمانداری اش برخورد قهری با رسانه نداشت ، بارها و بارها می گفت من از نقد استقبال می کنم اما حاضر نبود در جواب نقد پاسخی قانع کننده بدهد شاید چون جوابی نداشت.

طلایی مقدم این آخری ها مردمی تر و برای حق بافق پیگیرتر شده بود،رابطه اش را با اعضای شورای اسلامی شهر حسنه کرده بود و نماینده دار شدن بافق پس از 37 سال انتظار را یکی از عملکردهای خود در راستای همدلی می دانست،موضع های خوبی در مقابل کم کاری برخی از مسؤلین استان می گرفت و … که امیدوارم به این خاطر نبوده باشد که مطمئن بود رفتنی است.

در هر صورت حالا که سید مهدی طلایی مقدم از فرصت مناسبی که معمولا شهرستان بافق برای رشد غیر بومی ها در اختیارشان می گذارد ،بهترین استفاده را کرد ،برایش هر جا هست آرزوی توفیق خدمت به خلق دارم و در همین ابتدای کار در فرمانداری طبس به ایشان پیشنهاد می کنم راههای برادرخواندگی بافق و طبس برای احیاء جاده ولایت و سامان دهی مناسب به امام زاده عبدالله بافق به عنوان نگین این شهرستان ،همانگونه که برای امامزاده طبس و با کمک آستان قدس رضوی شده است را در دستور کار خود قرار دهد، باشد که این حرکت، نمک شناسی او باشد برای بافق و دوست داران بافق.

محمد علی قاسم زاده

 

 

 


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۲۲۶
برچسب ها:
دیدگاه ها
علی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 18 آبان 1395 - 1:51 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

قاسم زاده باریکلا که یک بار به این فرموندار وعده و وعید گیر دادی حالا دلیلش چی هست خدا خیرت بده

سعید این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 18 آبان 1395 - 1:52 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

اینا را باید از همون روز اول میگفتی نه الان که طرف رفته ودستش از چاره کوتاه

بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 18 آبان 1395 - 2:00 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

اون موقعی که فرماندار بافق بود هم بهش میگفتی
حالا عیبی نداره ببینیم برای فرماندار بعدی چیکاری میکنید ایا شما کارهایی باید انجام بدهد و انجام نمیدهد رابرای مردم اطلاع رسانی میکنید

bafghi این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 18 آبان 1395 - 2:02 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

تا جایی که بنده خبر دارم آقای قاسم زاده همیشه منتقد ایشون بودن و در این خصوص خیلی شفاف مطلب مینوشتن، شما آقایون میتونید به صفحات قبلی مراجعه کنید ، یکی از جدید ترین مطلب شون هم ؛فرماندار بافق و جوابی از سر شکم سیری است…

    بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 19 آبان 1395 - 8:12 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    سلام ممنون آقای قاسمزاده عزیز واقعا شناخت و اشراف کاملی از اوضاع و احوال دارید نقدتون بسیار زیبا و قابل تحسین و مبتنی بر واقعیت است

امید این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 18 آبان 1395 - 2:08 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

جناب قاسم زاده تمام اینکارهایی که گفته اید فرماندار انجام نداده در این ۲/۵سال بنحو احسن انجام شده نظیر گاز گشی /پلی کلنیک/همکاری با فولاد ابویی /شروع بیمارستان ۹۶ تختخواب/ اتمام جاده تا پایان سال / از همه مهمتر تلاش در جهت نماینده بعد از ۳۷ سال به مجلس / فرمانداری شجاع تر از طلایی در بافق نبوده و نخواهد امد .موفق باشی دلاور طلایی عزیز

بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 18 آبان 1395 - 2:26 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای قاسمزاده احسنت بر شما ، جداا که حق گفتی

سلطان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 18 آبان 1395 - 3:11 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام و عرض ادب
آقای قاسم زاده اینهایی که شما نوشته اید نظر شخصی شما هست و فرماندار را شما اینطور تعریف می کنید
قابل ذکر است همین فرماندار از سوی امام جمعه محترم به عنوان بهترین فرماندار بعد انقلاب در بافق معرفی کردندبر ای اعلام نظرو عملکرد آقای سید طلایی مقدم عزیزانی مثل آقای صباغیان و امام جمعه محترم باید اعلام کنند

    sadegh این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 19 آبان 1395 - 1:34 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    سلام
    به نظر شما ايا امام جمعه يك شهربه فكر تفرقه است يا همدلي و هم زباني ؟؟؟
    امام جمعه كه نميخواد در شهر دو دستگي ايجاد شود چون همين دو دستگي ها بود كه دست بافق را چندين و چند سال عقب انداخت لذا شرايط ايجاد ميكند كه كسي كه سمتي دارد امام جمعه تا جايي كه اسلام و شرع اجازه ميدهد از ان شخص حمايت كند

سعید این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 18 آبان 1395 - 5:35 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

رفتن آقای فرماندار خبری تکان دهنده و ناراحت کننده بود هر کجا هستند موفق باشند.ناراحت کننده تر از اون این نظریه های کارشناسی شماهاست که درد داره

بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 18 آبان 1395 - 11:22 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

قاسمزاده عزیز سلام .ایا شما فکر می کنید سیاست های ایشون غیر از بزرگانی باشد که باعث روی کار امدن ایشون شدن؟ مطمئن باشید هرکس دیگری هم باشددنبال رو استاندار واو هم دنبال رو حسن روحانی است .خدا رحمت کند سعدی را .اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی براورند غلامان او درخت از بیخ .وعده 100 روزه چی شد؟ چقدر به مردم توهین کرد؟ اخماشون مال مردم بود و لبخنداشون مال شیاطین .ملت را ترسو می نامند و استکبار جهانی را قدرتهای بزرگ .ا حق معلمان را می دزدند ایشون معوقه اعلام می کند ……….

بیطرف این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 19 آبان 1395 - 12:47 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

بیچاره طبسی ها که فکر می کنن فرماندار قابل و فعالی براشون اومده نمی دونن که ایشون تو بافق اصلا موفق نبود ولی اینجوری جا زدن که موفق بوده.گاز با پیگیری امام جمعه اومد .جاده که یک متر هم نتونست بسازه وقتی هم می دونست قراره از بافق بره فریاد زد که هفته دیگه فرش میندازم و رو جاده می شینم!!!کارخونه هام که دو درصد پیشرفت داشته!!!چیکار ایشون کرد؟؟؟زن وبچه مردم را تو تابستون جلو فرمانداری بدور از شان انسانیت اصلا محل نذاشت و از اتاقش بیرون نیومد انگار بویی از انسانیت نبرده بود حالا گیر طبسی هاافتاده که خدا صبرشون بده.طبسی ها نمی دونن که اینو یزد فرستاده تا طبس را دوباره به یزد الحاق کنن.یعنی از چاله دراومده به چاه بیافتن.

نکته این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 20 آبان 1395 - 11:53 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

تنها کسی که ایشون را دوست داشت بچه های تازه کار فرمونداری هستند ولاغیر اونم دلیلش مشخص هست

سعید این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 24 آبان 1395 - 8:05 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

با خبر رفتن فرماندار شوکه شدم
طلائی مقدم برای بافق تکرار شدنی نیست….
هر کجا که هست خداوند نگهدارش باد

صالح این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 11 اردیبهشت 1399 - 9:58 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام
جناب قاسم زاده مرقومه شما را خواندم حقیقت امر این است که طلایی مقدم در این مدتی که فرماندار بود فعالیت های مثبتی برای بافق انجام داد او یک شخص واقعا کاردان و مدبر بود. جریان خصوصی سازی واقعا دوره سخت و شومی برای مسوولین بویژه فرماندار و شورا بود قاعدتا پیگیری نماینده دولت و شوراییان بغنوان نماینده مردم تفاوت هایی دارد ولی آنچه مسلم است طلایی مقدم ازبهترین فرمانداران بومی بحساب می آید که واقعا کار را از کانال خودش و انصافا برای هر که می توانست حل و فصل میکرد.فکر میکنم در نوشتن این چند سطر شما بی تقوایی کرده ای
وگرنه برای تک تک مواردی که نوشتید حرف و شاهد بطلان برای عقیده شما زیاد است. خوب است از شورای چهارم سوال کنید که انها را راه می داده یا نه .و اینکه وی چگونه بوده .وکالتا قضاوت نکنید واژ خود بی خود نشوید. چون شورای چهارم است که می تواند بهترین و کاملترین قضاوت را داشته باشد نه شما که اونروز …..
حالا هم خدمتتان عرض کنم که اولا نوشتن این نوشته در این موقعیت واقعا شبه ناک است
دوم ،اگر امروز هم قرار باشد استانداری از فرمانداری بومی و قوی استفاده نکند اگر همان طلایی مقدم بیاید قدمش بر چشم. بدانید که پذیرش مردمی ّبالایی دارد. حاضریم با آنان که مخلصانه برای شهر کار کرده اند و طلایی را می شناسند نظر خواهی و نظر سنجی کنیم
شایدفقط مشکل طلایی مقدم این بود که با شما انفرادی کوه نمی آمد!!! و تعارف ….. به بعضیها نمی کرد!!! و….
شما را دوست دارم ولی خدا می داند چون دیدم بی انصافی کرده اید مجبور شدم تکلیفم را انجام دهم و اگر نیاز باشد خیلی از پشت پرده ها را نیز روشن میکنم اخلاقا باید حرمت افرادی که برای شهر تلاش کردند و زحمت کشیدند را بدانیم ن اینکه…..
خداوند عاقبت بخیر گرداند

You cannot copy content of this page