طلایی مقدم ؛فرماندارِصدور پیام،بازدید،وعده و وعید
و بالاخره دوران حدود دو سال و نیم فرمانداری طلایی مقدم ،فرماندار غیربوی گریزپای از بافق که شهر محل فرمانداری اش را مکانی مناسب برای زندگانی خود و خانواده اش نمی دانست گذشت و بافق سکوی پرشی شد برای یکی از سیاسی ترین فرمانداران این شهرستان.
به نظرم خلاصه عملکرد فرمانداری طلایی مقدم در بافق خلاصه می شود در سه موضوع:صدور پیامهای ملی و مذهبی،بازدیدهای بی ثمر،وعده و وعیدهای بی عمل
طلایی مقدم در بدو ورود به بافق در سال 93 و در اعتصابات کارکنان شرکت سنگ آهن مرکزی دقیقا نقطه مقابل خواست و نظر مردم قرار گرفت تا جایی که حاضر نبود اعضای شورای اسلامی شهر بافق را در اتاق خود اجازه ورود دهد و حتی به خودش جرات نمی داد با خانواده های کارگران بازداشتی که چندین روز و شب پشت در فرمانداری اتراق کرده بودند روبرو شود و نهایتا در نیمه شبی از پشت میله های فرمانداری حاضر شد صدای مظلومیتشان را بشنود.
طلایی مقدم در ابتدای کار از مخالفان شکل گیری کارگروه پی گیری مطالبات بافق بود اما وقتی دید زور مردم بر قدرت او می چربد خود را همراه ساخت تا جایی که تشکیل این کارگروه را یکی از کارهای خوب بر می شمرد و معتقد بود برای پیشبرد اهداف توسعه ای شهرستان بهتر است امور بیشتری مانند دریافت عوارض از معادنی که عوارض نمی دهند تحت لوای همین کارگروه به انجام رسد.
طلایی مقدم در عمل از مخالفان مجمع هم اندیشی توسعه بافق بود و بارها تلاش کرد به موازات این مجمع مردمی مجمعی حزبی و دولتی با عناوین مختلف شکل دهد که فرهیختگان بافق با هوشیاری چوب بر پنبه افکار وی زدند.
مخالفتهای صریح طلایی مقدم با نماینده کارگران شرکت سنگ آهن مرکزی و تلاشهای فراوان برای کنار زدن وی از دایره حق خواهی مردم و کارگران بر کسی پوشیده نیست و این مخالفت آنقدر آشکار بود که هر جا صباغیان حضور می یافت تا کلامی حق بر زبان براند مجلس را ترک می کرد همانگونه که در روز معلم انجام داد.
در زمان طلایی مقدم شرکت سنگ آهن مرکزی بافق به عنوان بزرگترین قطب اقتصادی شهرستان در بدترین حالت واگذار شد،از تعمیرات اساس و صنایع جوار ریلی خبری نشد ،کارخانه نورد مجتمع آهن و فولاد بافق تا آستانه تعطیلی پیش رفت،پرورش تیلاپیا دچار دست انداز شد،پروژه گاز شهری که باید تاکنون به پایان می رسید کج دار و مریز پیش رفت،از رسیدن بافق به حقوق از دست رفته اش در تغییر مرزهای جغرافیایی خبری نشد و …
طلایی مقدم در موضوع مهم و حیاتی جاده، توفیقی حتی در حد یک متر بهره برداری از این پروژه ناتمام بدست نیاورد و هیچ کس نفهمید از کمک شرکت سنگ آهن مرکزی در سال 93 به این پروژه چه مقدارش برای همین جاده هزینه شد و چه مقدارش نشد.
کاش فرماندار غیر بومی بافق که در زبان و قلم دوست دارنش به عنوان بهترین فرماندار از او یاد می شود و برخی پا را از این فراتر گذاشته و در فضاهای مجازی در حسرت رفتنش اشک ریخته یا نوشتند بافق عزادار شد!!! قبل از رفتنش حاضر می شد گزارشی مکتوب از عملکردش بدون احتساب هزینه هایی که شرکت سنگ آهن مرکزی در بافق کرد و یا پروژه هایی که به همت شهرداری بافق به سرانجام رسید و چندین و چند بار در هفته دولت و دهه فجر رمان افتتاحش را بریدند ، به مردم ارائه می داد و می گفت کجای خونش رنگین تر از جوانان بی گناهی است که در جاده وعده و وعید او در مسیر بافق کشته و زخمی شدند و او بر خودرو خارجی که مشخص نشد از کدام پول و با کدام مجوز برایش خریداری شده بود رفت و آمد می کرد.
مطمئنم طلایی مقدم و حامیانش ساخت و افتتاح پلی کلینیک تامین اجتماعی و بهره برداری ازآن؛آن هم هفت ماه قبل از زمان مقرر را یکی از طلایی ترین فعالیتهای انجام شده در زمان وی می نامند اما غافل از اینند که در ازای این ساختمان، چغارتی به یغما رفته است.
اینها را گفتم این را هم بگویم طلایی مقدم رابطه اش با رسانه ها خوب و پاسخگو بود حتی اگر قرار بود موضوع را بپیچاند و سفسطه کند،تحمل انتقاد را داشت و در زمان فرمانداری اش برخورد قهری با رسانه نداشت ، بارها و بارها می گفت من از نقد استقبال می کنم اما حاضر نبود در جواب نقد پاسخی قانع کننده بدهد شاید چون جوابی نداشت.
طلایی مقدم این آخری ها مردمی تر و برای حق بافق پیگیرتر شده بود،رابطه اش را با اعضای شورای اسلامی شهر حسنه کرده بود و نماینده دار شدن بافق پس از 37 سال انتظار را یکی از عملکردهای خود در راستای همدلی می دانست،موضع های خوبی در مقابل کم کاری برخی از مسؤلین استان می گرفت و … که امیدوارم به این خاطر نبوده باشد که مطمئن بود رفتنی است.
در هر صورت حالا که سید مهدی طلایی مقدم از فرصت مناسبی که معمولا شهرستان بافق برای رشد غیر بومی ها در اختیارشان می گذارد ،بهترین استفاده را کرد ،برایش هر جا هست آرزوی توفیق خدمت به خلق دارم و در همین ابتدای کار در فرمانداری طبس به ایشان پیشنهاد می کنم راههای برادرخواندگی بافق و طبس برای احیاء جاده ولایت و سامان دهی مناسب به امام زاده عبدالله بافق به عنوان نگین این شهرستان ،همانگونه که برای امامزاده طبس و با کمک آستان قدس رضوی شده است را در دستور کار خود قرار دهد، باشد که این حرکت، نمک شناسی او باشد برای بافق و دوست داران بافق.
محمد علی قاسم زاده
قاسم زاده باریکلا که یک بار به این فرموندار وعده و وعید گیر دادی حالا دلیلش چی هست خدا خیرت بده