جمع شدن بساط دست فروشی قلیان با یک امر به معروف در بافق
ماجرای زیر صرفا جهت ترویج و تقویت فریضه امر به معروف و نهی از منکر و اینکه انجام این واجب فراموش شده چقدر می تواند مؤثر باشد؛ بیان می شود:
تقریبا ساعت 13 امروز بود که برای انجام امور بانکی به بانک تجارت شعبه وحشی بافقی رفتم. در مسیر، سر میدان شهدا مردی را دیدم که چند قلیان شیشه ای بر سر دست گرفته و مشتری جذب می کند. قبل از اینکه وارد بانک شوم، به سمتش رفتم.
از روزنامه های ریخته شده پای ماشینش، که دور قلیان ها پیچیده بوده؛ میشد فهمید که حداقل یک ساعتی سر میدان بوده و نسبتا فروش خوبی داشته!
گپ و گفت مختصری با هم کردیم؛ در همین حین جوانی با ماشین کنار ما توقف کرد و قیمت پرسید، می خواست تخفیف بگیره که اون دست فروش با لهجه ترکی خودش گفت: کمتر از 12 تومن برای من سودی نداره! تو دلم تأسف خوردم که به قیمت متلاشی کردن ریه و دم و دستگاه گوارشی جوانان ما، این جور افرادی دارن سود می برند و این جوان ها، خانواده ها و مسئولین در خواب شیرین غفلت…!
بالاخره به قیمت 12 تومن خرید و رفت.
بعد یه موتوری که قیافه شان به بچه دبیرستانی ها می خورد، ایستادن و قیمت پرسیدن. در همین حین بهش گفتم: مجوز داری؟! گفت: نه، ندارم. دیگه هیچی بهش نگفتم و با اون موتوری تنهاشون گذاشتم و راهم رو کج کردم طرف بانک…
بعد از هفت هشت دقیقه کارم تمام شد و از بانک بیرون آمدم… نگاهی سر میدان کردم، دیدم نه اثری از خودش هست، نه ماشینش…
خدا رو شکر با یک ترفند و سوال دلهره برانگیز و امر به معروف و نهی از منکر غیر مستقیم بساطش جمع شد… که باید دقت داشت در شرایط مختلف از چه راهکار و ترفندی استفاده کرد که امر به معروف به نتیجه مطلوبی برسد.
اما مهم تقویت این روحیه امر به معروف است که نسبت به مسائل مختلف فرهنگی سیاسی اجتماعی اطراف خود بی تفاوت نباشیم و تذکر دهیم؛ بخصوص نسبت به این گونه مسائل که جلوی چشم است و باعث فریب و تطمیع جوانان می شود. در غیر این صورت، خیلی زود نتیجه بی تفاوتی هایمان را، در خانواده، فرزند و جامعه خود خواهیم دید؛ زمانی که دیگر دیر شده!
همچنین نیازی نیست حتما مسئولیتی داشته باشیم، بنده بدون هیچ گونه مسئولیتی به عنوان یک شهروند این کار را انجام دادم.
و ان شاءالله مصداق این کلام امیرالمؤمنین، حضرت علی علیه السلام نباشیم:
«کسی که با دست و زبان و قلب جلوگیری از فساد نکند، مرده ای است در میان زنده ها!»
و کلام آخر اینکه از مردم و مسئولین دیار شهید امر به معروف و نهی از منکر، آیت الله حاج شیخ محمدتقی بافقی، توقع و انتظار بیشتری در انجام این فریضه الهی، است.
و من الله التوفیق
عباسعلی محمدی
اولا که این قلیان های شیشه ای دکوری بود و نمیشد استفاده دیگری کرد.
ثانیا تشخیص اینکه قلیان فعل حرام و یک منکر است به عهده فقها است نه جنابعالی.
مشکل مملکت ما چنین نگرش هایی به مسایل دینی است و اینکه فکر می کنید از مردم بیشتر می فهمید.