بافق و نگاهی اجمالی به سایت های خبریش

به بهانه سالروز راه اندازی سایت بافق فردا

بافق و نگاهی اجمالی به سایت های خبریش

آغاز زمستان هر سال برای اهالی کوچه قلم و کلام در بافق، یادآور یک خاطره باطراوت و طرب انگیز است. تولد «بافق فردا». در اولین روز دیماه 1390. نارس و هفت ماهه بود و در بحبوحه یک بحران و کشاکش بین اهالی کوچه قدرت _ که از قضا درست روبروی کوچه قلم، منزل و ماوی دارند_ متولد شد. البته این روبروی به رویارویی همیشگی و دائمی قلم و قدرت تعبیر نشود. اگر چه همواره بین این دو کوچه و اهالیش کشمکش های جدی بوده و هست و خواهد بود.

بافق در آن زمان آبستن حوادث مهمی بود. این را می شود از نوشته های وبلاگ های آن دوره (که قدرت بلامنازع آن زمان در عصر تازه دیجیتال بودند) بخوبی دریافت. بافق، هفت ماه قبل از تولد زودهنگام «بافق فردا» بشدت تب کرده بوذ و با بی تدبیری اهالی کوچه قدرت، به حوادث اردیبهشت 90 بافق رسیده بودیم که همه از آن صدمه دیدیم.

سایت بافق فردا در آنچنان محیطی و با چنان شرایطی متولد شد. قبل از او، دیگرانی هم به این هوس افتاده بودند و بیشه، خالی از مدعی نبود. اما چون قانون نانوشته و محتوم تاریخ این است که تازه نفس ها و تازه واردین، جذابیت ها و جذبه هایی دارند که هوش ها را می برند، بافق فردا هم خیلی زود رشد کرد و قد کشید و گلی هم داد. و اعتراف می کنم که منشا اثراتی هم بود و مطالبش در مقاطعی از زمان و در برخی بزنگاهها، بیدارباشی هم داشت.

اما کم کم و باز هم به حکم همیشگی تاریخ، که هر آمدنی را رفتنی است، سوی چراغ بافق فردا و بطور کلی سایت های خبری اینترنتی کمتر و کم فروغ تر شد. مهمترین علتش پیدا شدن رقیب تازه نفسی بود بنام شبکه های اجتماعی و فراگیری موبایل های نسل سه و چهار، که جهان اطلاعات را در یک صفحه چند سانتی متری و در همه زمانها و مکانها در اختیار کاربران، قرار می دادند. بنابراین، سایت ها دیگر آن جذابیت سابق را نداشتند. مخصوصاً از وقتی که شبکه های اجتماعی موبایلی، کانال های ارتباطی را هم راه اندازی کردند.

مشکلات مالی و پولی هم که همیشه بوده و هست. متاسفانه در کشور ما صنعت ارتباطات و اطلاع رسانی، نتوانسته کلیم خود را از آب اقتصاد، بیرون بکشد و همیشه هشتش گرو نه اش بوده و همین هم باعث شده، قلم در برابر قدرت، کوتاه بیاید و عصای مصلحت بردارد و زبان حق گویش را در کام برد و به خاطر مشتی ریال و تومن، نگوید آنچه را باید بگوید یا اگر گفته، سر و دم بریده بوده است تا به کسی برنخورد. و همین نقطه ضعف، چه خسارتها که به بار نیاورده است.

مهمترین ضعف بافق فردا و سایر سایت های محلی، نداشتن یا کم داشتن مطالب تحلیلی است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، دیگر خبر و خبر رسانی از دست سایت های خبری به در رفته است . همانگونه که از دست روزنامه ها و حتی رادیو و تلویزیون هم. این وظیفه خطیر اکنون به عهده شبکه های اجتماعی و «شهروند- خبرنگارانی» افتاده که در کسری از ثانیه، حتی خبر فوت فلان راننده را در حالیکه هنوز جنازه اش گرم است با عکس به دست مخاطبان می رسانند. در چنین فضایی، تنها راه باقی ماندن برای سایت های خبری و روزنامه ها و سایر رسانه ها، داشتن تحلیل های قوی و مستند است و این امر هم، مستلزم دراختیار گرفتن تحلیلگران، توسط سایت ها است. که البته با خواهش و تمنا هم امکان پذیر نیست و نیاز به داشتن بودجه و امکانات مالی است. همین جا هست که سر و کله چرخه معیوب صنعت اطلاع رسانی ما خودنمایی می کند. سایت و روزنامه و مطبوعه پولی در بساط ندارد پس تحلیل گری را نمی تواند در اختیار بگیرد، پس خواننده خود را از دست می دهد. و این تسلسل بی پایان ادامه می یابد. مگر آنکه، زیر چتر قدرتی یا موسسه نیرومندی قرار بگیرد که آنوقت شیپوری می شود که آنها می نوازند و او فقط زینت المجالس است.

مشی «بافق فردا» رفتن بر راه اعتدال بوده است. اکثر سایت های خبری- تحلیلی بافق هم همینگونه بوده اند. جز یکی دوتا. که گاهی حتی کار را به سخافت هم کشیده اند و بی ادبی هایی هم کرده و حرمت هایی را شکسته اند. اما بطور کل، فضای سایت های بافق، عاری از درگیرهاست. شاید هم به این علت است که یکی بد و بیراه می گوید و دیگران در برابرش سکوت می کنند و آنوقت  فکر می کنیم، همه چیز چقدر عالی است.

از نظر حرفه ای و اصول کار مطبوعاتی، بی تردید هم بافق فردا و هم دیگر سایت های خبری شهر، فاصله نسبتاً زیادی با استانداردها دارند، اما چون می دانم زحمت کشان این عرصه، افتان و خیزان و با اندوخته های تجربی خویش، چراغ این خانه را روشن نگه داشته اند، شایسته است که از همه آنان سپاسگزار بود و حتم دارم که حال و روز خبررسانی در بافق، بهتر خواهد شد. اگرچه امید چندانی به یافتن تحلیل گران زبده و متبحر در این عرصه به این زودی ها ندارم. و همین می تواند پاشنه آشیل و نقطه ضربه پذیر سایت های ما باشد.

نکته جالب در بافق این است که بافقی ها اهل خواندن هستند. هم هفته نامه های بافق خوانده می شود و هم مطالب سایت ها، دیده می شوند. این می تواند برای اهالی کوچه قلم، خبری خوش باشد.

تولد بافق فردا و هر سایت خبری و رسانه محترمی، می تواند یادمان بیندازد که اگر دکان خبررسانی باز باشد بازار شایعه، تعطیل خواهد شد.

اول دیماه و  آغاز شش سالگی بافق فردا را به دست اندرکاران این سایت، تبریک می گویم.

محمد علی پورفلاح