لطفا منصفانه قضاوت کنید
سایت بافق فردا در تاریخ چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ یادداشتی را از جناب آقای محمدعلی پور فلاح منتشر ساخته است با این عنوان که «سق بافق خبر را به چه برداشتهاند؟»
بنده لازم میدانم نکاتی را در مورد یادداشت جناب پور فلاح بیان کنم.
نکته اول: نویسنده این مطالب از ابتدا سعی کرده است سایت بافق خبر و به قول خودش بافق خبریها را با برچسب بیاخلاقی و هوچی گری و صفاتی مانند اینها معرفی کند و البته در پایان هم توصیه به ادب کرده است درحالیکه در سراسر این متن بیادبی و بیاخلاقی موج میزند.
بنابراین بهتر بود نگارنده محترم قبل از انتشار یادداشت نسبت به بازنگری متن اقدام میکرد تا خوانندگانِ باانصاف بتوانند تناقض میان ادعا و عمل را از این یادداشت جدا سازند درحالیکه از این یادداشت نتیجهای غیرازاین برنمیآید و اگر آنطور که نویسنده اعتقاد دارد، «ادب بهتر از دولتمرد است» پس تکلیف عبارات توهینآمیز در این یادداشت چه میشود؟
نکته دوم: جناب پور فلاح نوشتهاند که سایت بافق خبر وابسته به جناح اصولگرا محسوب میشود و گفتهاند که همه این را میدانند. سخن بنده هم این است که اگر قرار بر تقسیمبندی جناحی باشد سایت بافق فردا نیز منتسب به جریان اصلاحطلب است و این را همه میدانند بنابراین تا این جای کار هر دو طرف مساوی هستند.
نکته سوم: ایشان گفتهاند که «بافق خبریها لباس دانای کل پوشیدهاند و دشنه دشنام میکشند و همهچیز را سیاهوسفید میبینند و به برخی بد میگویند.»
واقع این است که در چند سطر نمیتوان همه آنچه را باید گفت منتقل ساخت و بهتر است در فضای چهره به چهره در مورد این ادعا سخن بگوییم اما سؤال این است که نگارنده چطور چنین اتهامی را مطرح میکند و طرف مقابل را با این ادبیات مورد خطاب قرار میدهد؟
نکته چهارم: ایشان گفتهاند که حرفهایشان احتمال تأثیر ندارد و با استناد نادرست به قسمتی از یک آیه قرآن خواستهاند این ادعا را تأیید کنند.
سخن بنده این است که اولاً ما نیز احتمال تأثیر را در برخی افراد و جریانها منفی میدانیم ولی این حکم دین است که باید حرف حق را با روش صحیح و منطقی بیان کرد و تکلیفی بیش از این وجود ندارد.
ثانیاً بهرهگیری نادرست افراد غیرمتخصص از متون دینی و بهخصوص قرآن کریم خطری بزرگ است که باید از آن حذر کرد.
نکته پنجم: جناب آقای پور فلاح از دلخوری بافق خبر یا بافق خبریها نسبت به جریان اصلاحطلب رنجیدهاند و با عباراتی تند و گزنده خواستهاند که این رنجش خاطر را التیام بدهند.
این قسمت جانِ کلامِ ایشان در نگارش سطوری است که مرقوم داشتهاند و باید دراینباره بیشتر سخن گفت.
با صرفنظر از عبارت تند و آتشین جناب پور فلاح، بیان چند مطلب را در این قسمت ضروری میدانم.
الف) ما از اصلاحطلبانی دلخور هستیم که در لباس دلسوزی، نارنجکِ تخریب نظام را پنهان کردهاند و هر جا که بتوانند آن را پرتاب میکنند. ما باکسانی که شورای نگهبان را یاغیگر خطاب میکنند مشکلداریم.
البته دعوای اصلاحطلب و اصولگرا مطلبی است که قدری نخنما شده و امروز باید سخن امام جامعه اسلامی را تکرار کرد که فرمودند: «نقطه مقابل اصلاحطلب، اصولگرا نیست. نقطه مقابل اصولگرا، آدم بی اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب میکند که بشدت ضد سرمایهگذاری و سرمایهداری حرکت کند، یک روز هم منافعش یا فضا ایجاب میکند که طرفدار سرسخت سرمایهداری شود؛ حتّی به شکل وابسته و نابابش! نقطه مقابل اصلاحطلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاحطلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روشها بهصورت روزبهروز و نوبه نو.» (اردیبهشت 1384)
«برخی از امام و انقلاب دم میزنند اما با فتنه گران همکاری میکنند و آنها را موردحمایت قرار میدهند… من به تقسیمات اصولگرا و اصلاحطلب یا چیزهایی شبیه اینها اهمیت نمیدهم ولی به محتوای جریانهای مختلف توجه دارم. موضع بنده درباره فتنه کاملاً صریح است و روی مسئله فتنه حسّاسم.» (12/04/1395)
ب) ماجرای مراسم افطاری اصلاحطلبان در بافق تا آنجا که افطاری دادن یک توصیه بسیار پسندیده دینی است جای هیچ اشکال و ایرادی نداشت و ندارد اما مشکل بزرگ در نصب تصویر شخصیت محوری فتنه 88 بود و بنده نیز در همان ایام و در قالب یک یادداشت به این موضوع پرداختم و تکرار آن مطالب را لازم نمیدانم.
ج) جناب پور فلاح و همفکرانشان در بافق و سایر شهرهای این کشور هنوز با مسئله فتنه 88 که چیزی شبیه به کودتا بود کنار نیامدهاند و حاضر نیستند عوامل و سران آن را مورد برائت قرار بدهند و جالب است که بدون توجه به بیانات امام جامعه اسلامی، نسبت به تکرار واژه فتنه اعتراض میکنند و قصد پاکسازی تاریخی رادارند.
درحالیکه رهبر فرزانه و فرهیخته انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با مردم آذربایجان دوباره مسئله فتنه را مطرح ساختند ولی عدهای همچنان راه خود را میروند و ساز خویش را مینوازند.
نکته ششم: ملاک و معیار برای تشخیص انقلابی گری تنها و تنها بیانات رهبر این کشور است و آنهایی که نمیخواهند این سخنان را فهم کنند حق ندارند خود را در دایره انقلابیها جا بزنند و منافقانه رفتار کنند.
امیدوارم فرصتی فراهم شود تا هر دو طرف بتوانند در فضایی دوستانه اظهارنظر کنند و قضاوت را نیز به مردم بسپارند.
نسأل الله منازل الشهداء
محمدهادی سمتی
چهارشنبه بیست و هفتم بهمن 1395
بیچاره اصلاح طلبی و اصلاح طلبان که بافق فردا و قاسم زاده نماینده شان نباشد. ….