بافق 96 ؛ آماده برای نخل و نیایش و نعمت
سال 95 که با رفتن محمد رضا صباغیان بافقی به مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه مهریز ؛ توانسته بود موجی از امید و آرزو را در بافق ایجاد کند در نهایت نیز با همدلی و همفکری دوستدارانش در بافق و بهاباد و همرایی و هم نظری علاقمندانش در شهرهای ابرکوه و هرات و مروست و مهریز ؛ در دهم اردیبهشت 95 مجوز حضور در مجلس شورای اسلامی را بدست آورد تا پس از گذشت 38 سال از انقلاب اسلامی ؛ فاز نهایی پازل اتحاد و وحدت فکری گروه های مختلف در بافق تکمیل گردد و نام ایشان بعنوان سمبل تفاهم و همکاری و نشانی از صرف فعل خواستن و توانستن در تاریخ بافق ثبت و ماندگار شود .
از سوی دیگر مهمترین اتفاق روی داده در سطح ملی و بین المللی با فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی در 19 آذر 95 و قبل از حادثه پلاسکو بر روی خروجی اخبار ایران وجهان قرار گرفت تا یار دیرین و رفیق 59 ساله مقام معظم رهبری با همان ثبات شخصیت مثال زدنی و منش منحصر به فردش در امور اجرایی؛ ازین دیار رخت بربندد و به سرای باقی بشتابد و مراسمی که در ترحیم ایشان در امامزاده عبدالله بافق برگزار شد و علیرغم حضور نحله های فکری مختلف؛ نشانه هایی را دربطن خود داشت که بقول یکی از بزرگان می بایست به وقت دیگر گذاشت و از آن گذشت نمود.
و اما 95 در شهرستان بافق در لابه لای اتفاقات ریز و درشت و خاطرات مانا و گذرایش ؛ سطرهای دیگری را نیز داشت که سعی میشود در هر حوزه ای به اختصار به آن اشاره نمود.
بافق در حوزه فرمانداری و سکانداری اجرایی شهر ؛ شاهد تغییر و جابجایی فرماندار پیام و پسغام به سکاندار اجرا و عمل در بیستم آبان بود که با روی کار آمدن زاده رحمانی در مهمترین و حیاتی ترین پروژه عمرانی ؛ ساخت جاده بافق – یزد شتاب و سرعتی ملموس تر یافت و به چشم آمدنی تر شد. هرچند قول اتمام جاده تا پایان سال 95 آنهم از سوی مقامات استان داده شد که از همان ابتدای کار تقریبا غیر عملی از نظر اجراء می نمود و معاون عمرانی استاندار یزد؛ آنرا به شرایط آب و هوایی پیوند میزد لیکن فرماندار بافق با گرفتن حکم سرپرستی آنزمانش نشان داد که بیش از همه به اهمیت و نیاز به ساختن و اتمام جاده بافق یزد واقف است و تمام جدیت و تلاش شبانه روزی خویش را بر این امر گذاشته است تا با آماده سازی بخش به بخش این جاده ؛ آنرا به زیر بار ترافیکی ببرد.
محمد زاده رحمانی بعنوان فرماندار بافق نشان داده است که بیش از آنکه بخواهد با نشستن بر روی صندلی به امور جاری بافق بپردازد مایل است که بالای سر پیمانکارانش باشد و در محل ؛ پروژه را مدیریت کند.
سنگ آهن مرکزی بافق که هنوز در وضعیت نه بمیر و نه بمان در بخش صنعت غوطه ور است و کارشناسان معدنی امید چندانی به برگشت یا افزایش قیمت آهن و محصولش در بازار جهانی ندارند مجبور است با پای شکسته و کمک گرفتن از عصای کارخانجات جوار معدنیش برخیزد و چند صباحی لنگ لنگان قدمی بردارد تا چتر حمایتی اش را برای همه 5600 نیرویی که در این مجموعه عظیم شاغلند باز نگه دارد و کجدار و مریز باهم راه بیایند تا انشالله دود سفید گندله و فولاد و آهن اسفنجی به هوا برخیزد.
در حوزه شهری و شهرداری ؛ الحق و الانصاف سید علی نوروز زاده با تجربه کاری و مدیریتی خویش در رده های مختلف شهرداری و بل کمک گرفتن از پشتوانه فکری اعضای شورا و تیم همراهش توانست کاری کند کارستان ؛ تا جاییکه وحشی بافقی از ابتدای سال 96 بتواند در بلوار تحت نامش به سکنی و آرامش برسد و فعالیت های دیگر عمرانی و فرهنگی شهردار نیز در سطح شهر و پارک آبشار و پیست موتور سواری و … نمودی عینی و ملموس داشته و دارد.
از سوی دیگر مهمترین اتفاق روی داده در سطح ملی و بین المللی با فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی در 19 آذر 95 و قبل از حادثه پلاسکو بر روی خروجی اخبار ایران وجهان قرار گرفت تا یار دیرین و رفیق 59 ساله مقام معظم رهبری با همان ثبات شخصیت مثال زدنی و منش منحصر به فردش در امور اجرایی؛ ازین دیار رخت بربندد و به سرای باقی بشتابد و مراسمی که در ترحیم ایشان در امامزاده عبدالله بافق برگزار شد و علیرغم حضور نحله های فکری مختلف؛ نشانه هایی را دربطن خود داشت که بقول یکی از بزرگان می بایست به وقت دیگر گذاشت و از آن گذشت نمود.
و اما 95 در شهرستان بافق در لابه لای اتفاقات ریز و درشت و خاطرات مانا و گذرایش ؛ سطرهای دیگری را نیز داشت که سعی میشود در هر حوزه ای به اختصار به آن اشاره نمود.
بافق در حوزه فرمانداری و سکانداری اجرایی شهر ؛ شاهد تغییر و جابجایی فرماندار پیام و پسغام به سکاندار اجرا و عمل در بیستم آبان بود که با روی کار آمدن زاده رحمانی در مهمترین و حیاتی ترین پروژه عمرانی ؛ ساخت جاده بافق – یزد شتاب و سرعتی ملموس تر یافت و به چشم آمدنی تر شد. هرچند قول اتمام جاده تا پایان سال 95 آنهم از سوی مقامات استان داده شد که از همان ابتدای کار تقریبا غیر عملی از نظر اجراء می نمود و معاون عمرانی استاندار یزد؛ آنرا به شرایط آب و هوایی پیوند میزد لیکن فرماندار بافق با گرفتن حکم سرپرستی آنزمانش نشان داد که بیش از همه به اهمیت و نیاز به ساختن و اتمام جاده بافق یزد واقف است و تمام جدیت و تلاش شبانه روزی خویش را بر این امر گذاشته است تا با آماده سازی بخش به بخش این جاده ؛ آنرا به زیر بار ترافیکی ببرد.
محمد زاده رحمانی بعنوان فرماندار بافق نشان داده است که بیش از آنکه بخواهد با نشستن بر روی صندلی به امور جاری بافق بپردازد مایل است که بالای سر پیمانکارانش باشد و در محل ؛ پروژه را مدیریت کند.
سنگ آهن مرکزی بافق که هنوز در وضعیت نه بمیر و نه بمان در بخش صنعت غوطه ور است و کارشناسان معدنی امید چندانی به برگشت یا افزایش قیمت آهن و محصولش در بازار جهانی ندارند مجبور است با پای شکسته و کمک گرفتن از عصای کارخانجات جوار معدنیش برخیزد و چند صباحی لنگ لنگان قدمی بردارد تا چتر حمایتی اش را برای همه 5600 نیرویی که در این مجموعه عظیم شاغلند باز نگه دارد و کجدار و مریز باهم راه بیایند تا انشالله دود سفید گندله و فولاد و آهن اسفنجی به هوا برخیزد.
در حوزه شهری و شهرداری ؛ الحق و الانصاف سید علی نوروز زاده با تجربه کاری و مدیریتی خویش در رده های مختلف شهرداری و بل کمک گرفتن از پشتوانه فکری اعضای شورا و تیم همراهش توانست کاری کند کارستان ؛ تا جاییکه وحشی بافقی از ابتدای سال 96 بتواند در بلوار تحت نامش به سکنی و آرامش برسد و فعالیت های دیگر عمرانی و فرهنگی شهردار نیز در سطح شهر و پارک آبشار و پیست موتور سواری و … نمودی عینی و ملموس داشته و دارد.
و باید به همه اینها اضافه کرد همدلی و همفکری سایر مسئولین و دست اندکاران بافقی را که با محوریت امام جمعه محترم ؛ که در بزنگاه های مختلف به یاریشان شتافته اند و از هیچ کوشش و همتی در جهت پیشرفت و گسترش دامنه فعالیت بافق و بافقیان دریغ و گریزی نداشته اند.
با این توضیح مختصر و با تقدیر از همه دوستان و خردورزانیکه برای معرفی بافق تحت لوای ” بافق؛ شهر نخل و آهن و آفتاب ” فعالیت نموده و مینمایند پیشنهاد میگردد با توجه به جمیع جهات و در نظر گرفتن شمول و گستردگی معنای کلمات و تلفظ راحت و ماندگاری آن در اذهان و خاطر عموم؛ پس از این نوشتار در صورت پذیرش مراکز فرهنگی از عبارت بافق؛ شهر نخل و نیایش و نعمت استفاده گردد.
نخل ؛ از زاویای مختلف معنا و مفهومی متفاوت را شامل میشود که از یکسو نخل ؛ نماد و نشانه ویژه از کشاورزی و سخت کوشی مردمان بافق را دارد به گونه ایکه از قدیم الایام تاکنون هیچکدام از اجزای این درخت سودمند؛ غیرقابل مصرف و دور ریز نبوده است. از سوی دیگر نخل در آیین مذهبی بافق و استان یزد تمثیلی از تابوت حضرت سیدالشهداء (ع) است که در سرتاسر این استان به شکل سرو ساخته و پرداخته میشود و مختص عزاداری حضرتش در ایام محرم بویژه دهه اول آن می باشد.
نیایش ؛ اشاره ای خاص و ویژه به فرهنگ مذهبی و مراسم دینی مردمان دار العباده استان یزد از زمان قدیم تاکنون دارد که این نیایش را میتوان در بافق با نخل و نعمت عجین کرد و اشکال گوناگون آنرا در زمانها و مکانهای مختلف شور و گداز جوانان بافقی را و عارفان و پیران طریق معرفت با نیایش و مناجات سحری دید و نظاره گر بود.
و در بخش اخر عنوان پیشنهادی؛ یعنی نعمت و نعمت در بافق در برگیرنده همه آن ذخایر و سرمایه های انسانی و معدنی و طبیعی میباشد که در هر رده ای از آن میتوان ده ها نمونه بالقوه و بالفعل از نعمت های خدادادی بافق برشمرد که متاسفانه در بعضی از موارد یا مورد غفلت و نا آگاهی قرار گرفته است و یا اعتماد به نفس و توانایی استفاده از نعمت ها در مردم بافق کمرنگ شده است.
نعمت و سرمایه انسانی؛ نیروهای با اخلاص و تلاشگری که هر کدام که مورد اشاره قرار بگیرند به گزافه نیستند بشرط آنکه این سرمایه ای انسانی شناخته شوند و در مسیر خویش قرار گیرند تا فرصت ظهور و بروز پیدا کنند.
و نعمت در بخش معادن و صنایع مختلف که دیگر بیش ازین نیاز به گفتن ندارد اکثر کانه های فلزی و غیرفلزی ارزشمند در محدوه بافق وجود دارد و فرصت های معدنی و صنعتی شهرستان از سنگ اهن و فسفات و سرب و روی و … گرفته تا راه آهن و صنایع ریلی و جوار معدنی و شرکت های خصوصی کوچک و بزرگ را میتوان از جمله آن نام برد.
و درپایان نعمت همین مواردیست که می بینیم و می شنویم ولی متاسفانه یا استفاده درست و شایسته از آنها نداریم و یا میبایست روش بهتر و جامع تر برای معرفی و شناساندن مجموعه هایی همچون میراث فرهنگی و طبیعی بافق در نقطه نقطه این شهر مانند شنزارهای کاراکال و شن و شادن و صنایع دستی و روستاهای سردسیری و خانه بوم گردی و همه و همه در پیش بگیریم.
و خدای را سپاس گوییم که اینهمه نعمات مختلف را در دل کویر بافق مخفی نموده است و آنرا سرمایه قرار داده است برای این نسل و نسل های بعد که فقط به فکر آهن نباشیم و از آفتاب و باد و خاک آن نیز به سنجیده ترین روش ها بهره بگیریم و بافق را با عنوان نخل و نیایش و نعمت بدانیم و در معرفی آن بکوشیم.
با این توضیح مختصر و با تقدیر از همه دوستان و خردورزانیکه برای معرفی بافق تحت لوای ” بافق؛ شهر نخل و آهن و آفتاب ” فعالیت نموده و مینمایند پیشنهاد میگردد با توجه به جمیع جهات و در نظر گرفتن شمول و گستردگی معنای کلمات و تلفظ راحت و ماندگاری آن در اذهان و خاطر عموم؛ پس از این نوشتار در صورت پذیرش مراکز فرهنگی از عبارت بافق؛ شهر نخل و نیایش و نعمت استفاده گردد.
نخل ؛ از زاویای مختلف معنا و مفهومی متفاوت را شامل میشود که از یکسو نخل ؛ نماد و نشانه ویژه از کشاورزی و سخت کوشی مردمان بافق را دارد به گونه ایکه از قدیم الایام تاکنون هیچکدام از اجزای این درخت سودمند؛ غیرقابل مصرف و دور ریز نبوده است. از سوی دیگر نخل در آیین مذهبی بافق و استان یزد تمثیلی از تابوت حضرت سیدالشهداء (ع) است که در سرتاسر این استان به شکل سرو ساخته و پرداخته میشود و مختص عزاداری حضرتش در ایام محرم بویژه دهه اول آن می باشد.
نیایش ؛ اشاره ای خاص و ویژه به فرهنگ مذهبی و مراسم دینی مردمان دار العباده استان یزد از زمان قدیم تاکنون دارد که این نیایش را میتوان در بافق با نخل و نعمت عجین کرد و اشکال گوناگون آنرا در زمانها و مکانهای مختلف شور و گداز جوانان بافقی را و عارفان و پیران طریق معرفت با نیایش و مناجات سحری دید و نظاره گر بود.
و در بخش اخر عنوان پیشنهادی؛ یعنی نعمت و نعمت در بافق در برگیرنده همه آن ذخایر و سرمایه های انسانی و معدنی و طبیعی میباشد که در هر رده ای از آن میتوان ده ها نمونه بالقوه و بالفعل از نعمت های خدادادی بافق برشمرد که متاسفانه در بعضی از موارد یا مورد غفلت و نا آگاهی قرار گرفته است و یا اعتماد به نفس و توانایی استفاده از نعمت ها در مردم بافق کمرنگ شده است.
نعمت و سرمایه انسانی؛ نیروهای با اخلاص و تلاشگری که هر کدام که مورد اشاره قرار بگیرند به گزافه نیستند بشرط آنکه این سرمایه ای انسانی شناخته شوند و در مسیر خویش قرار گیرند تا فرصت ظهور و بروز پیدا کنند.
و نعمت در بخش معادن و صنایع مختلف که دیگر بیش ازین نیاز به گفتن ندارد اکثر کانه های فلزی و غیرفلزی ارزشمند در محدوه بافق وجود دارد و فرصت های معدنی و صنعتی شهرستان از سنگ اهن و فسفات و سرب و روی و … گرفته تا راه آهن و صنایع ریلی و جوار معدنی و شرکت های خصوصی کوچک و بزرگ را میتوان از جمله آن نام برد.
و درپایان نعمت همین مواردیست که می بینیم و می شنویم ولی متاسفانه یا استفاده درست و شایسته از آنها نداریم و یا میبایست روش بهتر و جامع تر برای معرفی و شناساندن مجموعه هایی همچون میراث فرهنگی و طبیعی بافق در نقطه نقطه این شهر مانند شنزارهای کاراکال و شن و شادن و صنایع دستی و روستاهای سردسیری و خانه بوم گردی و همه و همه در پیش بگیریم.
و خدای را سپاس گوییم که اینهمه نعمات مختلف را در دل کویر بافق مخفی نموده است و آنرا سرمایه قرار داده است برای این نسل و نسل های بعد که فقط به فکر آهن نباشیم و از آفتاب و باد و خاک آن نیز به سنجیده ترین روش ها بهره بگیریم و بافق را با عنوان نخل و نیایش و نعمت بدانیم و در معرفی آن بکوشیم.
احمد برزگری بافقی
بازدید: ۷۶
کجا میخوان بهت پست بدن