مش ماشالله و عسل بانو مسافر تایتانیک بودند
مش ماشالله و عسل بانو ازخاطرات تایتانیک می گویند .
رسول صبوحی از اعضای گروه ایرانجوان مدتهاست سری نمایشنامه های کمدی موزیکالی تحت عنوان ماجراهای مش ماشالله و عسل بانو را در شهرستان بافق و اطراف اجرا می کند که طرفداران زیادی را نصیب خود کرده است.
رسول صبوحی در نقش مش ماشالله با خانواده ای پراولاد و مردی روستایی است که سادگی و بی آلایشی او دستمایه طنزی زیبا با لهجه محلی شده است .
وی با الهام از موضوعات مختلف اجتماعی و محیط زیستی را دستمایه کارخود قرار می دهد که همراه با یوسف ابوالحسنی به اجرای برنامه های خود می پردازند.
این نمایش در روز عید مبعث اجرا و با استقبال زیادی روبرو شد.
در گفتگویی که با رسول صبوحی داشتیم گفت : بزودی با نمایشی روستایی دیگر ولی با دستمایه ای متفاوت بروی صحنه باز خواهیم گشت.
سلام.
به سخره گرفتن لهجه مردمان پاک و بی آلایش روستا کار انسان های ضعیف النفس و بی هویت میباشد خوب است کسانی که به اسم هنرمند با نمایشنامه های درپیتی به هربهانه و به هرشکل قصد مطرح نمودن خود و احیانا خنداندن نجمع کوچکی از مردم را دارند آینه ایی بزرگ درمقابل خود و فرهنگ پایین خود بگیرند تا مشخص گردد چه فرهنگ و چه لهجه ایی وچه شخصی درخور مسخره نمودن و دست انداختن هست.بیرون از شهری که توی کمدین زندگی میکنی تورا مسخره میکنن حال چرا به فکر مسخره نمودن مردمان روستانشین شده ایی جای بسی سئوال بی جواب هست.من قبلا هم مثلا نمایش شمارادیدم و ازخودم بدم آمد که چرا یک انسان حاضرمیشود خطاها و کمبودهای علنی خود را ناده بگیرد و دریک جمع و بااسم یک کارهنری به فرهنگ و لهجه مردمان روستا حمله نماید و آنها را مسخره نماید.
دربعضی از نمایشنامه ها با دستمایه قرار دادن دیوانگان و مهجوران سعی در خنداندن مردم میشود درحالی که دنیا آمدن شخص دیوانه نه کلید و رمزی داشته و نه کسی ازقبل انتخاب نموده و به خواسته خودش بوده و نه کسی از ویترین مغازه خرید نموده.
همه ما به نحوی دچار عدم تعادل فکری و روحی هستیم و لازم نیست درنمایش نامه های خود دیوانگان را مسخره نمایید.
حناب آقای صبوحی لطفا در رویه خود تجدید نظر نمایید چون هیچ شخصی بر شخص دیگری ارجعیت و بزرگی ندارد مگربه صداقت و یکرنگی.