قدیما چطو بود حالا چطو…(قسمت دوم)

دسته: مقالات
یک دیدگاه
دوشنبه - 11 اردیبهشت 1396

داشتم دمبال کروومیکردم همیرو که گوشاشا گرفتم یَکسی لغت زد زیرام.

 اَخووُپَریدم.دیدم بابام بالِی سرام باسیده .یتا زد پس کلم گف بلن شو بریم گِل کاری. بلن شدم تَمبوناما عوض کِردم ونشسم ترک موتوروش.هِش دنده یک وکلاچا ول کرد منَ خُو خُوآلو اَ پس موتور پَسکی افتیدم پائین.داشتم سراما میمالیدم که دیدم بابام رفت.اصانفهمیدَ که من افتیدم .ننم یه زروُویی  اوُقند دادام خوردم که یگبار دیدم بابا یتا ترکه ای دسوشه و اومد وشرو کرد به زدن. ننم گف چکاربچه داری؟ مگر چکارکرده.؟گفت چرا اَموتورپایین اومده.ننم گف بچه را انداختی هنوحرفن داری؟ ایقدو آسه تروحرکت میکردی طوری میشد؟بابام که فهمید تقصیری نداشتم ولام کردو گوشاما گرفت وهشتام پس موتور وگف بچسبم بروش که نیفتم.ایقدرتند میرف.کیف کِردِه بودم مث چشی باری.

رسیدیم سرَزمین .بنابود بریم پشت بوم گل کاری .چاره ای خونبود رفتیم بالی پشت بوم.من آجرمیدادم .بابام اُسا بود.یتا کارگرو افغانی هن گل خش میکرد.یَه بارحواسام نبود آجرآ پرت کردم بالا خورد پس کله بابام.بابامن نامردی نکردوپرید پایین وهش پس کلم وهتیلم داد پائین.من بدبختن گل گلو خوردم اَراچونه افتیدم پائین. پک وپوزام پر خون شدبلند شدم وهوبگریز. بابام او بالا باسید بود وخنده میکرد کارگرو افغانی هن هی خاک غلت میرفت. بابام یتا لغتی زد زیرش وگفت فلون فلون شده بری پُسرمن خنده میکانی؟خودوش غش رفته بود .وقتی دیدپک وپوزام پرخون شده اَرازُش شد اومد یتا زد پس کلم و گفت بچه چرا حواسوت نی.بلن شو یتا اووی بزن تو پک وپوزتو بیا سر کار.گفتم بابا نمیتونم.گف غلط کردی بچه.ایقدو نازت کردم پرروشدی بلَن شو.بلند شدم وشَل شَلو رفتم سر کار.تا شُو کارکردم بعدوش که رفتم خونه افتیدم. ننم بُردام دکتر دوتی دسام خو شکِسه بود یتا پاییم هم موبرداشته بود ضربه مغزی هن خو شده بودم تازه سرام چاکیدبود که بعدوش بابام خودوش با سوزن جووال دوزی دوختوش.

اووقتا ایرو کار میکردیم حالا بچها چطو کار میکانن.پیش بچت میگی یتا نون بسون بیارمی گه بلام کن خووام میاد. میگی برو سر کار میگه کار خونی. خیال میکانن کارفقط باید برن سنگ آهن وبشینن پشت میز.آخراین شد کار .کارگر باید صب که میشه یتا بیلی کلنگی چیزی بله رو شونش وبره سر کار اووقتا هیار داشتیم. اَصب تا شو کار میکردی دوکیلو گنداموت میدادن حالا با دوکیلو گندام یارو اَتو خونش درنمیاد .شاید بری کفتراش دوکیلو گندام بسونه اما خودوش نون دردکون میسونه اصن کاری گندام نداره.خلاصه روزگار عوض شده مردام تمبل تر شدن همش دمبال کلفتی نون میگردن ونازکی کار.

                                  محمد رضا رضایی بافقی

  واژه نامه:

کروو= بزغاله

تمبون = زیرشلواری.شلوارراحتی

پسکی = با پشت

زروویی = کمی.مقداری

ایقدو = مقدار اندک.مقدار کم

هِش = گذاشت

مِث چشی باری = احساس خوب داشتن

هِش پس کلم = زد پس سرم.پس گردنی

هُتیلم داد = هلم داد

گُل گلو = چرخان.آهسته چرخیدن

راچونه = راه پله

پک وپوز= سروصورت

اَرازوش شد = دلش به رحم آمد

هوبگریز= فرار کردن

شَل شَلو= لنگ لنگان

چاکیده بود = جرخورده بود.پاره شده بود

هیار = کارگرروز مزد

خاک غلت رفتن = از خنده بخود پیچیدن

 


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۶۶
برچسب ها:
دیدگاه ها
محمد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396 - 9:46 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

استاد رضایی خسته نباشید ضمنا” فتو فوس فلنگی فونصد و فنجاه و فنش تومن و فن ریال

You cannot copy content of this page