تقابل احترامها
روابط بین فردی در زندگی انسان چون اکسیژن است برای نفس کشیدن ، اگر اکسیژن کم شود یا فردی برای دم و بازدمش مشکلی پیش آید مسلم است که اختلالاتی برای وی پیش خواهد آمد . همین طور است اگر روابط بین فردی به هر دلیل مخدوش شود زندگی خانوادگی یا کاری انسان دچار مشکلاتی میشود .
سرمنشاء بیشتر زخمهائی که بر پیکر ارتباطات بین فردی میخورد از سوء تفاهم و تحلیلهای نادرست رفتارها برمیخیزد. آنجا که یک طرف نیمتواند جوابی مثبت برای دفاع از یک رفتار مشکوک بیابد و طرفها برای رفع سوءتفاهم اشتیاق کمتری نشان میدهند چراکه تصور میکنند تکه ای از شخصیت وجودیشان ضربه دیده است لذا در طی زمان با شاخ و برگهائی که به واسطه گوشه نشینی یا همنشینی ، و رد و بدل شدن حرفهایی از جنس واقعیت یا مجازی ، کلامهای درگوشی و بافتن فرشهائی از افکار منفی به همراه تهمت و غیبت و افترا و … اوج گرفته و اینجاست که یک شرایطی بوجود می آید که زندگی خانوادگی یا کاری افراد را کم و بیش تحت الشعاع خود قرار میدهد .
در این شرایط اگر طرفهای این ارتباط ، ایثار و گذشتی ، خویشتن داری و شکیبائی را در توشه داشته باشند شرایط رو به بهبود میرود و سوء تفاهم ها و کدورتها برطرف میشود. اما خدای نکرده ، اگر اینگونه نباشد و به نوعی مسائلی چون حس انتقام جوئی و کینه توزی ، خودرائی و نخوت چاشنی کار شود اولا رابطه را در برهه ای از زمان با چالشهایی برای طرفها و اطرافیان روبرو میکند و نهیتا قطع می شود و حالت قهر و جدائی به خود میگیرد که این اگر در زندگی زناشوئی باشد طلاق پیش می آورد و دودی مخصوص به خود دارد که در چشم تعدادی بیشتر میرود و اگر در مسائل کاری باشد همکاریها را مبدل به سنگ اندازیها میکند و حاصل این کارشکنیها حداقل به تاخیر افتادن منافعی از سازمان ، جامعه و نیروهای انسانی آن خواهد بود .
البته میبایست این را هم در نظر گرفت که ممکن است شرایطی بینابینی هم رخ دهد و یک رابطه ای پنهانی برای تخریب و یا کوتاه آوردن طرف مقابل محصول این جریان گردد و این روند ادامه یابد تا یکی از طرفهای درگیر این رابطه با شکست و یا گذشت این رابطه را در مسیر بهبود و یا دره نابودی قرار دهد .
خلاصه کنم اینکه طرفهای یک ارتباط کاری یا خانوادگی بتوانند ارتباط موثری داشته باشند و مسائلشان را اصطلاحا در چهاردیواری خودشان حل کنند شایسته است اما اینکه دستهائی و زبانهائی ناخودآگاه یا بدتر از آن خودآگاه قصد غلتاندن دیوار یک چهار دیواری را میکنند که درگیر و دار همسر شدن است شایسته جامعه ایرانی اسلامی و شهر و دیارهای آن نیست .
جامعه ما شایسته آن رفتارها و داشتن انسانهائی است که برای زدودن سوءتفاهم ها و کدورتها قدم بردارد نه اینکه با داستان سازی و جریان سازی ، تعریف رویدادها با تحلیلهای مخرب قدم در مسیری بردارد که محترمها را با هم رو در رو کند بی توجه به آنکه دود این تقابل احترامها به چشم طرفها و اطرافیان خواهد رفت .
محمد مهدی علیزاده فلاح
دقیقا این موضوع الان در کشور ما بین گروهها و احزاب به شدت در جریان، دمت گرم