گرد بام دوست از شب تاسحر پروانه ام
من که امشب کنج آغوش تواحیا می کنم
سنت جنات تجری تحت الا نهار را
چشم حافظ زیربام قصرآن حوری سرشت
شیوه ای دارد که از دل میبرد زنگار را
گرد بام دوست از شب تاسحر پروانه ام
ازشعاع شمع بیرون می کشد پرگار را
پرده از رخ برفکندی یک نظر در جلوه گاه
از چه رو حور و پری حیران کنند انظار را
حسن روزافزون یوسف درمصاف حسن تو
غرق خجلت میشود چون وانهی رخسار را
در مقام رقص با حوری و شان مه جبین
گوی سبقت می بری چون بر کشی دستار را
صحبت سیمای سیمین و سرود ساز عود
بی تو بر من خوش نیاید دولت اغیار را
آیت ار با نظم حافظ شعر خود تضمین کنی
برفراز مسند خورشید بنشانی کلاه یار را
دکتر محمد رضا آیت الهی تیر ۹۶
بازدید: ۱۷۹
مرحبا.عالی بود.روحیه عرفانی شما قابل تحسین است.