دفاع از مرزهای شهرم ( بافق )

دسته: مقالات
۴ دیدگاه
شنبه - 14 مرداد 1396

بافق شهری در دل ایران زمین
می درخشد در میانش چون نگین

خاک پاکش دارد اندر خود نهان
گنج هایی همچو آهن ، بی کران

اردکان هردم کشد مرزی جدید
بی شک این کارش بود طرحی پلید

حوزه چادرملو را ، شب زمان
دوره کردی زآن مکان، جمعی شبان

تا که آماری غلط حاصل شود
اردکان بر خاک آن نائل شود

روزگاری معدن چادر ملو
شد جدا و خوردنش همچون هلو

کو ، چه شد حیثیت قانون ما
کاین چنین بازی شود با مرز ها

بافق چون کر بنو ، دارد کویر
پس چرا شد اردکان ، زآن دلپذیر

مال خود دانسته آن را اردکان
بافق دارد با سند ، زآنجا نشان

دق بافقی ، تا ابد از آن ماست
هر وجب از خاک آن ،چون جان ماست

معدن دی نوزده ، را کن رها
همچنین محدوده ی آریز را

تا به کی ، فولاد ما باشد خموش
اردکان هم کوره هایش جوش جوش

میزند هردم ، دم از حقش کمال
تا نگردد ، خاک پاکش پایمال

کمال بافقی


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۴۶۲
برچسب ها:
دیدگاه ها
رحمت این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 14 مرداد 1396 - 1:32 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

احسنت و صد آفرین

اخوان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 14 مرداد 1396 - 6:16 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

چادرملو را خوب امدی مال بهاباد می باشد و دزدان سرگردنه غصب کردند.

فتاحی قلعه ای این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 15 مرداد 1396 - 7:43 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

شاعر جوان ممنون

منتقد دلسوز این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 15 مرداد 1396 - 9:43 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سرت سلامت از اینکه این حق نابود شده را در قالب شعر سرودید

You cannot copy content of this page