گفتیم آقای عسکری گرچه تخصص ندارد و از معدن چیزی نمی داند، اما بماند
رئیس شورای اسلامی شهر بافق در مراسم تجلیل از خبرنگاران و اصحاب رسانه شهرستان که در سالن شهرداری بافق برگزار شد در ادامه سخنان خود درباره خواسته های مردم در سال ۹۳ و اقدامات انجام شده گفت:ما در سال ۹۳ چه کار کردیم؟ آمدیم گفتیم آقای عسکری گرچه تخصص ندارد و از معدن چیزی نمی داند اما به عنوان نیروی بومی که قول داده برای شهر خدمت کند و مردم برای روی کار آمدنش هزینه داده اند بماند – هزینه ای که بنده مدعی هستم پدر من هم هزینه داده است، آن شب در خانه پدرم بودم، پیرمرد تنگی نفس داشت یک بیمار قلبی که نمی توانستم او را بیمارستان ببرم و بوی باروت به خانه می آمد!! – همه مردم هزینه داده اند تا ایشان مدیر شده اند، آقای عسکری شما ۶۶ میلیارد را توی سر بافق نزن بیا بگو به جاهای دیگر چقدر پرداخت کردی و به بافق چقدر؟ آمار موجود است.
آقای عسکری فرافکنی بد است
محمد رنجبر ادامه داد:آقای عسکری شما می گویی آن موقع ۸ درصد می دادند و کسی نگرفت؟آقای الستی که به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره صندوق بازنشتگان فولاد بود در لابی هتل لاله تهران که چایی خوردند گفت ۱۵ درصد نمی توانیم بدهیم اما ۸ درصد می دهیم، همان موقع گفتیم قبول، اما بلافاصله بلند شد و رفت .نه تنها ۸ درصد حتی ۵ درصد یا ۳ درصد هم می دادند می گرفتیم.آقای عسکری فرافکنی بد است شما چندبار با مسؤلان سازمان خصوصی سازی در زمینه تعلق ۱۵ درصد از سهام شرکت سنگ آهن مرکزی به بافق جلسه گرفتید و چند نامه در این زمینه ارسال کردید؟
اگر آقای عسکری راست می گوید مانند مدیر عامل سابق بگوید استعفا می دهم اما سهام را انتقال نمی دهم و خیانت نمی کنم
رئیس شورای شهر بافق با بیان اینکه اگر آقای عسکری راست می گوید هنوز ۲۸/۵ درصد از سهام شرکت انتقال داده نشده است و دیر هم نیست مانند مدیر عامل سابق بگوید استعفا می دهم اما سهام را انتقال نمی دهم و خیانت نمی کنم گفت:متاسفانه آقایان آنقدر راست و دروغ گفته اند که هیچ کس نمی تواند بگوید این سهام انتقال داده شده یا نه؟
رنجبر افزود:بنده هیچ منفعت و سودی در سه دوره شورا برای خود تعریف نکرده ام، محکم حرفم را می زنم و همینجا می گویم اگر آقای عسکری دلسوزی برای شهر دارد برای انتقال سهام امضا نکند و بگوید حق شهر را بدهید.
محمد رنجبر خطاب به مدیر عامل شرکت سنگ آهن مرکزی بافق گفت:آقای عسکری سازمان خصوصی سازی یا رییس صندوق بازنشستگان فولاد تا کنون چند نامه داده اند که حاضریم حتی ۲ درصد از سهام را به بافق بدهیم نه ۸ درصد را؟یا شده حتی برای یک درصد اعلام آمادگی کنند؟ دروغ به این بزرگی؟ اگر آقای عسکری راست می گوید مانند دکتر یاراحمدی استعفا دهد و برود ولی سهام را انتقال ندهد تا حق شهر را بدهند ببینیم چه کسی راست می گوید؟ چه کسی دلش برای شهر می سوزد ؟
در شورای چهارم و شهرداری تا توانسته ایم از هزینه جاری کم کرده ایم تا با خون دل هزینه عمرانی را اضافه کنیم
رئیس شورای اسلامی شهر بافق خاطرنشان ساخت:در شورای چهارم و شهرداری تا توانسته ایم از هزینه جاری کم کرده ایم تا با خون دل هزینه عمرانی را اضافه کنیم، سه ماه قبل از عید چند کار مهم انجام دادیم چهار تا بنر زدند و به به و چه چه کردند، الان ۵ ماه است مختل هستیم، فقط باید برای گرفتن بودجه بایدبدویم و نمی دانم چه کسی این کار را می کند؟
چرا آقای عسکری پرداخت یک درصد آلایندگی به شهر را قطع کرده است؟
محمدرنجبر درباره پرداخت عوارض معادن به بافق گفت:آقای عسکری باید دو درصد را بدهد و بگوید چرا باید درآمد
حاصل از صادرات در زمان ایشان به یک بهانه ای قطع شود؟ چرا مدیر عامل قبلی این عوارض را داد؟ اگر خلاف قانون بوده است چرا او را مجازات نکردند؟ چرا او را دادگاهی نکردند؟ چرا آقای عسکری پرداخت یک درصد آلایندگی به شهر را قطع کرده است؟ اگر معدن آلاینده نیست پس سرطان سینه و روده و بیماری های مردم بافق مال چه است؟ از خوش آب و هوایی است؟
اگر قرار باشد این وحدت حقوق شهروندان را ضایع کند با هیچ کسی وحدت نداریم
رئیس شورای اسلامی شهر بافق با بیان اینکه برخی مرتب می گویند وحدت، وحدت،ما هم وحومدت را قبول داریم ولی اگر قرار باشد این وحدت حقوق شهروندان را ضایع کند با هیچ کسی وحدت نداریم و ضمن احترامی که برای مدیر بومی قائل هستم و همین چند روز پیش در جلسه در حضور مدیر عامل صندوق از وی دفاع کردم اما اگر بخواهد در حق شهر کوتاهی کند هیچ دفاعی از او نداریم.
شورای شهر چه کار دیگری می تواند انجام دهد؟
عضو کارگروه مردمی مطالبات بافق ادامه داد:بنده در جلسات می دانستم گزارشهایی که درباره کارخانه فولاد می دهند اعتباری ندارد. یک جلسه آمدند گفتند نیم درصد پیشرفت داشته،یک جلسه گفتند پنج دهم درصد، الان بعد از سه سال کجاست فولاد؟ با دورغ و فرافکنی کاری پیش نمی رود.در کارگروه چندین بار از مردم خواهش کردم آقایان در جلسات حضور داشته باشید چرا می گویم بیاید بنشینید و حاضر باشید؟ چون در سال ۷۲ برخی آقایان صورتجلسه امضا کردند و عملی نکردند چرا؟ چون مردم پیگری نکردند؟ چرا ؟خودمان را به خواب می زنیم. شورای شهر چه کار دیگری می تواند انجام دهد؟ سال ۷۲ نشستند و قول دادند در قبال خصوصی سازی شرکت سنگ آهن مرکزی دو کارخانه جوار معدنی احداث می کنند، کجاست آن دو کارخانه؟ اگر می گوییم آقایان بیایید بنشینید نیم ساعت در مسجد جامع بنشینید تا گزارش دهیم به والله به خاطر آن است که بتوانیم جلسه را رسمی کنیم است.
آقایانی که صورتجلسه را امضا کردید اگر قبول نداشتید چرا امضا کرده اید؟
محمدرنجبر در بخشی از سخنان خود با بیان اینکه خوشحالیم که خبرنگاران در صحنه هستند و مطالب را منتقل و مستند می کنند گفت:آخر برخی چقدر دروغ می گویند؟ بعضی از امضا کنندگان صورتجلسه سال ۹۳ در این چند سال مرتب بازی درآوردند، تمام بندهایی که ۲۰ بار قرائت شده که فلانی و فلانی امضا کرده است شما بروید بپرسید چرا امضا کرده اید ؟آقایانی که صورتجلسه را امضا کردید اگر قبول نداشتید چرا امضا کرده اید؟ اگر امضا می کنید چرا پای آن نمی ایستید؟
مگر فقط شورای شهر کاره است؟
محمدرنجبر در پاسخ به خبرنگاری که گفت ما فقط از منتخبان خود می خواهیم گفت: مگر فقط شورای شهر کاره است؟ ما از جنس خود شما هستیم. ما اجرایی نیستیم. حرف دل شما را می زنیم.بروید بپرسید چرا برخی امضاء می کنند اما عمل نمی کنند؟ چرا آن شب پای صورتجلسه امضا شده است؟ چرا؟بخاطر اینکه مردم را فریب دهید ؟ غافل از اینکه این بار کسی هست که می گویید نه آقا باید بیایید و جواب دهید، مگر این روش کار کردن است ؟مگر تا کنون ما همراهی نکردیم ؟آن روز آمادگی داشتند مدیر عامل را تغییر دهند تا دهان مردم بسته شود گفتیم نه مدیر باید بماند و حتی دو عضو هیات مدیره بافقی باشند .مگر ما عهد اخوت با کسی بسته ایم؟گفتیم مدیر بومی بماند که حق و حقوق شهر را بدهد.
ادامه دارد…
از قدیم گفتند
فواره چو بالا رود ، لا جرم پایین نشیند
نکنه فواره مدیر بومی فعلی به اوج رسیده و لاجرم باید برود ،
از یه طرف با دار و دسته انجمن صنفی سابق در گیر شده و اونا را دروغگو خطاب کرده و در تعاونی مسکن سنگ آهن پا در کفششون کرده و میخواد نون دونی اونا را بر هم بزنه و از یه طرف با شورای شهر درگیر شده و با اونا روراست نیست.
کلا اوضاع خوبی نیست.
دیگه کسی برای شهر و برای کار دلسوزی نمی کنه.
پست ها الکی در شهر و در شرکت تقسیم میشه.
در شهر ،هر کس از راه می رسه، میشه رئیس و نایب رئیس و قائم مقام یک رشته ورزشی.
در شرکت هر کس جزو باند و حزب باشه ،میشه سر پست و مدیر
کلا اوضاع خوبی نیست.