خاطرات گذشته

باز هم، از هرچه بگذریم سخن دوست خوش تر است.
در خانه هر چه هست::
میهمان هرکه هست ::
حرف و حدیث دیگری برای گفتن نداریم،بضاعتمان همین قدراست.

حجاج این روزها از سرزمین وحی بازگشتند و کاروانی هم در سال ۶۰ هجری در بازگشت از حج در محل کربلای فعلی فرود آمد و به ماجرای محرم تبدیل شد که اکنون از راه می‌رسد.

آنروز که فضای مجازی، و صدا و سیمایی و رسانه دیگری در کار نبود.
راویان برایمان روایت کردند.

امروز یاد کنیم از یک راوی که در جای خود و در وقت لزوم عارفی تمام عیار رخ می نمود مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین حاج محمد باقر قائمی (رضوان الله تعالی علیه)که آنچه از اسلام و شیعه علی، به والدین و بعد به ما رسید، کفه به سمت این خانواده روحانی سنگین تر است.

در منطقه بالای سبزدشت وی، و مرحوم آخوند ملا علی اکبر(رحمت الله علیه، پدرشان).
در بساب و توابع مرحوم آخوند ملاحسین (ره) عالمی کم نظیر و
ناشناخته (عمویشان).

و در قریه علی مرحوم حجت‌الاسلام حاج میرزا جواد عربی، (ره).
الگوی تعهد،تقوا و پرهیزگاری،راستی و درستکار و تجسم آئین محمدی(ص).در منطقه و…..

آنطور که آشیخ محمود قائمی خلاصه توضیح داده‌اند. [که به نظرتان میرسد]جدشان مرحوم آخوند ملا محمد باقر، مدیر مدرسه علمیه بافق در عهد قاجار بوده اند.(خدا لعنت کند این قاجار کثیف از نسل مغول، ایران فروشان خائن را).

و شهر بافق همیشه مهد علمای بنام، شعرا،فضلا، ادبا و بقول امروزیها چهره های ماندگار بیش از سایر بلاد یزد در خود داشته و هم اکنون هم چنین است از اصل موضوع دور نشویم.

زنده یاد مرحوم قائمی عمر بابرکت خویش را در راه اعتلای دین و پاسخگویی به مسائل شرعی مردم با وقوف کامل، و ذکر خصائص و مصائب اهل بیت و ابا عبدالله الحسین (ع).

در کمال ساده زیستی و موانست بامردم رقم زد.
این روحانی جلیل القدر با علم، سواد و دستخطی که در آن دوران داشت،(سال ۱۳۳۴اولین دبستان در گرگین آباد ملک اهدائی،،، مرحوم علی انغوزه ای باز شد قبل از آن با سوادان انگشت شمار بودند)وی مانند سایر روحانیون منطقه هرگز حقوقی، رانتی و امتیازی بیشتر از مردم دریافت نکرد،و اوقات فراغت از مسجد و منبر را به امر عقد و ازدواج جوانان میپرداخت، (دفتر عقد و ازدواج داشتند).

اتفاقا حوالی سال ۶۰ جهت امر خیر به اتفاق بزرگترهای بساب، یک شب خدمت وی رفتیم، پس از طرح سه شرط اصلی وصلت برای زوج مسلمان،که خوشبختانه هر سه در زوج محقق بود با پاسخ مثبت وی بدون شرط و پیش شرط توام شد.

آنگاه خطاب به حاجیه خانم (رحمت الله علیه) فرمودند، آیا موافقید آن منبر روضه نذری را ادا کنیم، و مجلس روضه خوانی برپاشد.
من بعداً به برکات و هدف از این اقدام پرمعنا و پیامدار آن مرحوم واقف شدم.

از انقلاب تا سال ۶۴ که من توفیق خدمتگذاری فرزندان منطقه را داشتم واحمد فرزند وی دانش آموز مدرسه بودند بطور مرتب به ماسر می زدند و از تجارب و رهنمود وی بهره میبردیم، و یکبار گفتند قصد دارم به منظور تداوم اتصال به زنجیره روحانیت محمود آقا را که در تحصیل موفق هم بود به سمت حوزه تشویق کنم، و همینگونه هم شد.

و دیگر برادر زاده ایشان( حجت‌الاسلام آشیخ سعید قائمی) فرزند آقا میرزا عابدین خطیبی توانا و عالم در کرج هستند،که موجب افتخارند، شاید هم مسیر ولایت را برحسب اتفاق رفته باشند.

سخن کوتاه که عمری ایشان بر بالای منبر یادآور ایام محرم وحادثه کربلا، ومصائب اهل بیت (ع)بودند.
جا دارد ما هم یکبار به رسم ادب و لم یشکرالمخلوق…..
یاد و خاطره این ذاکر حسین (ع) و اهل بیت عصمت و طهارت را هر چند ناقص و عامیانه دراین ایام یاد آور شویم، که سیمای راضیهً مرضیهً این بزرگواران، آیه شریفه :یاایتها النفسه مطمئنه ارجعی الی ربک راضیهً مرضیهً را نوید می دهد.

که با دلی آرام و قلبی مطمئن و ضمیری آگاه و امیدوار به فضل خدای متعال با کوله باری از توشه آخرت به دیدار دوست ره میسپارند، شادی روح همه روحانیت معظم منطقه با ذکر فاتحه ونثار صلوات بر محمد و آل محمد یاد و خاطره این بزرگواران را گرامی بداریم.

علیرضا ابراهیمی