عبرتخانه بافق(۱۶)

دسته: مقالات
بدون دیدگاه
شنبه - 15 مهر 1396

دومین نفر مردی از بزرگان کیش زرتشتیان بافقی به نام رستم بهرام شهریار و فرزندش ارباب شهریار بود که حدود ۱۰۰ سال پیش از ملاکین بافق بود.

اینجانب زمانی که کودکی ده ساله بودم تابستان هرسال غریبه میانسالی با لباسی فاخر وکلاه پهلوی را می دیدم که صبحها در دفتر آستانه و مسجد اثناعشر امامزاده بافق که در حال احداث بود با مرحوم پدرم خوش و بشی دارد.سالها بعد که از پدر درموردش پرسیدم متوجه شدم او فردی زرتشتی است که کمکهای زیادی به ساختمانسازی اطراف امامزاده کرده و اکثرهزینه های مسجد اثناعشر (ورودی بازارچه فعلی امامزاده) را پرداخت نموده است!

به جستجویش پرداختم و متوجه شدم او همان ارباب شهریار پسر است. او را در اواخر عمرش در بیمارستانی در تفت به سال ۱۳۸۵خورشیدی ملاقات و مصاحبه ای داشتم.

ارباب شهریار بافقی می گفت اجداشان از زرتشتیان بافقی بودند و پدرش دارای زمین های کشاورزی در شهرآباد،رستم آباد،اله آباد، توحیدآباد،صمدآباد، موحدآباد، گل آباد،خالق آباد، ، حق آباد ، ثانی آباد مهریز و نیز شهرآباد اردکان ، الله آبادیزد و نیز مشروب آب قنات مهریز را مالک بود.

خانه او در بافق در میدان ارگ روبروی باغ بزرگ بود و املاکی نیز روبروی مسجد جامع و باغی در کوچه یزدی (خیابان ورودی بافق) داشت که آب قنات جلال آباد و فیض آباد در آن جاری بود.

خانه اجدادیشان در یزد بنا به گفته پسرش منسوب به یزدگرد بوده که جلال الدوله حاکم وقت یزد به رستم بهرام می فروشد و بعدها دراختیار میراث فرهنگی یزد قرار می گیرد.

رستم و ارباب شهریار رابطه خوبی با مسلمانان بافق و یزد و نیز اعتقاد جزمی به امامزاده عبدالله بافق داشتند ارباب پسر که متولد قلعه شهرآباد بافق بود می گفت شبی پس از زیارت امامزاده همانجا خوابیدم و به مرادم رسیدم لذا هر سال برای امامزاده مساعدت و خیرات می کردم.
ارباب پسر هرسال پس از برداشت محصول مزارعشان سهمی را به عنوان خمس محصول به نزد آیت الله بروجردی درقم می برد .آیت الله اجازه داده بودند که آنرا در بافق به عنوان صله ارحام به خویشانشان بدهند ولی این پدر و پسر چندین سال این سنت نیکو را بجا می آوردند.

آیات عظام مرعشی،گلپایگانی هم ارباب پسر را می شناختند چرا که او تقید داشت پس از زیارت بارگاه حضرت معصومه(س) به دیدار آنان نیز برود!او در پاسخ من که دین پدرتان مگر زرتشتی نبود؟ فقط می گفت او موحد بود!و حتی اشعاری در آرزوی ظهور امام زمان سروده و این بیت را زیاد زمزمه می نمود:
دین عاشق از همه دین ها جداست
عاشقان را مذهب و ملت خداست(مولوی)
ونیز:
موحد چو بر پای ریزی زرش
چو شمشیر هندی نهی بر سرش
امید و هراسش نباشد ز کس
براین است بنیاد توحید و بس!(سعدی)

ارباب شهریاری بافقی با خانم دکتر فرخنده خانی زاده که پزشکی از اهالی کرمان بود ازدواج نمود و تنها فرزند د خترش نیز با منوچهر پورده از موبدان اهرستان یزد ازدواج و بعدها درآمریکا ساکن گردید.

  • عموی ارباب به نام مهربان شهریاری نیزسالها ساکن بافق بود و اکنون پسرانش به نامهای دکتر اردشیر شهریاری ،دکتر شیرمردشهریاری ازدندانپزشکان ساکن در تهرانند. عموی دیگرش به نام بهرام برومندی و پسرش دکتر فریدون برومندی نیز تهران را برای سکونت برگزیده اند.
    سیدمحمدمیرسلیمانی بافقی

پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۲۸۷
برچسب ها:

You cannot copy content of this page