می کند بازم سبکبالی دفاعی از حرم
می کند بازم سبکبالی دفاعی از
حرم
در خیال و باورم گویی منم زآن
سنگرم
چون فدای مرقدِ زینب بوَد جان و
تنم
گر شهادت شد نصیبم , بر نگردد
پیکرم
عده یی خون خوار و بی دین در نقابِ
داعشند
همچو شیطان در قیامت مستحقِ
آتشند
سر بریدند از کسان و بی کسانِ
لحظه ها
کودکی میگفت کُش با تیر و کن خنجر
رها
آه کز حصرِ قفس , آتش به داد جان
رسید
خنجر از رو دل , ز بانویِ سرِ زا را
درید
حال زآن سوی جهان , در نزد سازمان
مِلل
کس نباشد تا کند تحقیق , زین شرح
عِلل
کافران تا مرقدِ شمس الامامت
آمدند
بی محابا بر سر مَردم همی موشک
زدند
رهبرا , تا از شما باشد دمی فرمان
جنگ
عرصه ی این کافران را میکنیم هر لحظه
تنگ
نعره ی شیری ز کرمان برده از دشمن
قرار
هر کجا باشد سلیمانی , کند داعش
فرار
داعش از پولِ سعودی ها حمایت
میشود
از تلاویو جنگها , گویی هدایت
میشود
من کمالِ حججی ام , در نبرد با
دشمنم
با قلم , من ریشه ی داعش ز دنیا
می کَنم
کمال بافقی