چوبهای بخش دولتی لای چرخ فولاد بافق
آهن اسفنجی میانه از طرح های فولادی هشتگانه به بهره برداری رسید
طرح های فولادی هشتگانه کشوری با هدف دستیابی به برنامه پنجم توسعه و تولید حدود ۴۰ میلیون تن فولاد خام در کشور در دولت عدالت محور کلید خورد .
در ابتدا ۴ طرح که مشکلات اداری کمتری داشت شروع و سپس ۴ طرح دیگر با اخذ موافقت اصولی و طی بروکراسی اداری شروع به فعالیت کرد .
طرح های فولادی میانه،قاینات،چهارمحال و نیریز طرح های اولیه و طرح های بافق،بافت،سبزوار و شادگان آنانی بودن که در مرحله دوم کلید خوردند .
از میان هشت طرح فولادی مذکور طرحی مثل فولاد شادگان مشکلات عدیده زیست محیطی و طرحی مثل سبزوار مشکل تامین مواد اولیه و راه دسترسی و کلیه زیرساخت ها و … و طرحی مثل میانه در آذربایجان فاصله زیاد تا محل تامین گندله مصرفی داشتند به نحوی که در گزارشات نزدیک ترین تامین کننده موجود مواد اولیه آن،معدن چادرملو در استان یزد بیان شده بود .
۴ طرح اولیه با توجه به نزدیک بودن و در دست داشتن اهرم های قدرت توانستند موافقت اصولی و منابع مالی دریافت کرده و کار خود را شروع کنند .از میان این ۸ طرح چند طرح من جمله بافق به دلیل نزدیک بودن به مواد اولیه،در دسترس بودن راه مواصلاتی و راه آهن و ….از توجیه پذیری اقتصادی بیشتری برخوردار هستند .
در سال ۱۳۹۰ بدون دلیل و بدون کار کارشناسی و بصورت ناگهانی یکی از بهترین طرح های فولاد هشتگانه یعنی طرح فولاد بافق به بخش خصوصی واگذار گردید .
در همان زمان نگارنده مطلبی با عنوان “بخش خصوصی توان راه اندازی واحد یک میلیون تنی فولاد را ندارد” گوشه ای از احتمالات را نگاشت که گذشت بیش از ۶ سال زمان مهر تاییدی بر آن زد.
بلافاصله بعد از واگذاری طرح یکی از مدیران با سابقه فولادی وارد طرح شد ولی اندکی بعد با خروج ایشان برای ما احتمال تعطیلی طرح فولاد بافق بروز کرد .
رفتار ۶ ساله مسئولان ایمیدرو و شرکت ملی فولاد ایران نشان داد هدف از واگذاری طرح فولاد بافق یک چیز بوده و آن تعطیلی طرحی ملی و در این مقیاس بوده است .
طرح های فولادی هشتگانه شامل دو قسمت،یکی احیای مستقیم و واحد دیگر فولادسازی بود که می بایست با مصرف گندله سنگ آهن در قسمت اول آن را به آهن اسفنجی و در واحد دیگر با کوره قوس الکتریکی به شمش فولاد تبدیل می کرد. نظر به سرمایه بر بودن این دو واحد که در حال حاضر بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان راه اندازی آن سرمایه نیاز دارد واگذاری آن به چنین بخش خصوصی نتیجه ای جز تعطیلی به دنبال نداشت .مع الاسف پس از واگذاری درآن شرایط سخت تحریم، بخش دولتی تا توانست چوب لای چرخ خریدار گذاشت و اندکی به وی کمک نکرد که هیچ ، تا توانستند برای وی مانع تراشی کرده و هر روز برای وی مشکلی جدید درست کردند.
از آن جمله می توان لغو سهمیه ۱۲۰ لیتر بر ثانیه آب ،دریافت مبالغ کلان امتیاز برق و هزینه انتقال آن و تلاش برای دریافت مبالغ میلیاردی خط لوله انتقال گاز یزد به بافق که هر کدام از اینها به تنهایی کمر هر بخش خصوصی را خرد میکرد ولی خریدار هرچند نتوانست حتی یک آجر روی آجر پروژه بگذارد ولی با این همه فشار ، آزار و اذیت عقب نکشید و یک واحد ۵۵۰ هزار تنی نورد میلگرد با دستگاه های بروز در آن شرایط تحریم در سایزهای مختلف افتتاح کرد و تا حدی زیرساخت های ادامه کار را آماده کرده است ولی متاسفانه از واحد ۸۰۰ هزار تنی احیای مستقیم و فولاد سازی(ریخته گری) هیچ خبری نیست که نیست .
لازم به ذکر است با توجه به لابی های قوی عده ای در احداث صنایع جوار معدنی در مناطقی که بعضاً توجیه اقتصادی نیز ندارد در صورت تاخیر بیش از این، تمدید پروانه ساخت پروژه ها معطل مانده(همچون فولاد بافق) با مشکل روبرو شده و از گردونه تضمین تامین خوراک توسط دولت خارج شود .
به نظر می رسد حال که از واگذاری و تعطیلی این پروژه ملی ۶ سال می گذرد مسئولین دولتی فکری اساسی برای این طرح برداشته تا قبل از آنکه دیر شود مشکل آن را حل کنند تا هم به سرمایه گذار بیش از این زیان وارد نشود و هم این پروژه همانند سایر طرح ها به بهره برداری برسد .
در خواست مردم شریف بافق این است که نماینده ایشان در مجلس با جدیت و بصورت ریشه ای مشکل این طرح را حل کند و در این راستا می طلبد از وزیر محترم صنعت ،معدن ،تجارت سوالی مطرح شود که هدف از واگذاری طرح فولاد بافق چه بود و این واگذاری چه عوایدی داشت؟و چرا پس از گذشت ۶ سال هنوز هیچ کس پاسخگوی مشکلات این واگذاری نیست؟
حمید رضا رنجبر بافقی
چادرملو مال بهاباد است که اردکان غصب کرد