واکنش خانواده نازنین صادقی در جواب دکتر فرزادگان/ از خون فرزندم نمی گذرم

دسته: اخبار ویژه
۹ دیدگاه
یکشنبه - 1 بهمن 1396
واکنش خانواده نازنین صادقی در جواب دکتر فرزادگان/ از خون فرزندم نمی گذرم

خانواده نازنین صادقی در گفتگوی تلفنی از خبرنگار" بافق فردا"خواستند تا با رفتن به منزلشان پای حرفهای ناگفته آنان بنشیند.

IMG_20180121_095046_214

خانواده نازنین صادقی در گفتگوی تلفنی از خبرنگار” بافق فردا”خواستند تا با رفتن به منزلشان پای حرفهای ناگفته آنان بنشیند.

پدر داغدیده نازنین صادقی گفت:هر چه می گویم دقیقا منعکس کرده و چنانچه در این راه کوتاهی کنید در برابر خداوند مسئول و خون بچه مرا پایمال می کنید.

IMG_20180121_095032_842

وی با بیان اینکه فرزندم را برای مداوا به مطب دکتر فرزادگان بردم گفت: دکتر پس از انجام معاینات اولیه برای او آمپول پنی سیلین تجویز کرد و از کشوی میزش پنی سیلینی به من داد.

صادقی افزود: مسوول تزریقات مطب پنی سیلین را با داروی دیگری (ضد تهوع) مخلوط کرده و تزریق کرد.

IMG_20180121_095028_295

پدر نازنین اذعان داشت: هنگام تزریق با وجود بستن شدن مواد داخل آمپول به طریقی بود تزریق انجام شد.

صادقی با اشاره به اینکه در همان لحظات اولیه حالت عادی نازنین تغییر کرد یادآور شد: به منزل که رسیدیم متوجه بیحالی او شده و طی تماسی که با دکتر داشتم که علت را کم شدن آب بدن در اثر بیماری اعلام کرد.

پدر نازنین صادقی ادامه داد: برای قطع شدن تهوع نیز در طی همان گفتگوی تلفنی ۸ ساعت ۸ قطره ضد تهوع تجویز گردید.

وی با بیان اینکه به دلیل شیفت شب مجبور بودم بر سر کار حاضر شوم عنوان کرد: خیالم راحت بود که بیماریش تا حدودی بهبود یافته اما صبح که به منزل مراجعه کردم دیدم فرزندم اصلا وضعیت خوبی ندارد.

وی افزود:بنابراین تصمیم گرفتیم نازنین را به بیمارستان ولیعصر ببریم در آنجا دکتر اورژانس که نامش در خاطرم نیست گفت مخلوط کردن آمپول پنی سیلین با ماده دیگر و تزریق آن کار اشتباهی بوده است.

صادقی بیان کرد: در بیمارستان بعد از تجویز شربت دیفن هیدرامین و تزریق سرم حال عمومی کودک رو به بهبودی رفت به طوری که سرش را روی دستم گذاشت و وقتی که خواستند تب او را اندازه بگیرند خودش دستش را برای گذاشتن دماسنج زیر بغلش بالا برد.

وی با اشاره به اینکه پس از تعویض شیفت دکتر اورژانس، متخصص کودکان ادامه درمان را برعهده گرفت عنوان کرد: در حالی که فرزندم حالت تشنج نداشت اما داروی تشنج به وی تزریق شد که ناگهان بعد از آن چشمهایش سفید و بدنش شروع به لرزش کرد.

پدر داغدیده در حالی که بغض در گلو داشت خاطر نشان کرد: پس از انکه وضعیت جسمانی نازنینم در حالت بحرانی قرار گرفت اعلام کردند که باید اعزام یزد شود در همان حین اعتراض خود را نسبت به انتقال وی به بیمارستان شهید صدوقی عنوان نمودم اما به دلیل عدم پذیرش در بیمارستان سیدالشهدا به ناچار قبول کردم به بیمارستان شهید صدوقی منتقل شود.

وی به نکته قابل توجه ای در زمان اعزام کودک بیمار اشاره می کند و می گوید: ۱۵ کیلومتر از بافق نگذشته بودیم که متوجه سوراخ بودن کپسول هوا می شوند و تصمیم به بازگشت می گیرند که پرستار می گوید باید تا اورژانس بین راهی مسجد ابوالفضل(ع) رفت و آن را تعویض کرد.

صادقی تصریح کرد:بنده یک ربع بعد از آمبولانس از بافق به سمت یزد حرکت کردم اما بیست دقیقه قبل از آمبولانس درب بیمارستان منتظر بودم .

پدر نازنین با بیان اینکه در محل اورژانس بیمارستان شهید صدوقی نفسش به شماره افتاده بود اظهار داشت:اصلا هیچ دکتری بالای سر فرزندم نیامد و دانشجویان وضعیت بیمار را رصد کردند هر چه اعتراض نمودم که چرا پزشک مراجعه نمی کند گفتند تا جواب آزمایش ارسال نشود پزشک نمی آید.

وی گفت: بعد از چند دقیقه بینی فرزندم سیاه و دور چشمش کبود گشت آمپولی تزریق و اعلام کردند که در حال حاضر آرام است پس از آن دستگاه از وی جدا شد و او را برای گرفتن سی تی اسکن بردند.

در بین راه ایست قلبی کرد و بعد از آن به بخش سی سی یو منتقل و نیم ساعتی بیشتر طول نکشید که مرگ وی را اعلام کردند .

صادقی با بیان اینکه در طی ۶ سال زندگی نازنین هیچ بیماری و مشکل خاصی در او وجود نداشت عنوان کرد:بر چه اساسی دکتر فرزادگان به خود اجازه می دهد که در رسانه و فضاهای مجازی بگوید که کبد وی بزرگ بوده است.

چرا هیچ کسی علت اصلی این مرگ را بررسی نمی کند؟ مسلم است که هیچ وقت پزشک مقصر نخواهد شد. اما این را بگویم که به هیچ وجه از خون فرزندم نخواهم گذشت و تا آخرین لحظه موضوع را پیگیری خواهم کرد.


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۲۶۰۲
برچسب ها:
دیدگاه ها
یاس کبود این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 1 بهمن 1396 - 12:13 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

ضمن عرض تسلیت به خانواده های صادقی وحسن زاده، این موضوع حتما باید پیگیری شود تا دیگرشاهد این اتفاقات ناگوار نباشیم . از پروردگار یکتا برایتان صبرو شکیبایی خواستارم

خدایا دوستت دارم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 1 بهمن 1396 - 12:20 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام
براثر امپول اشتباهی برادر زاده بنده هم اعزام یزد و بعد از دو روز فوت کرد

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 1 بهمن 1396 - 3:35 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

واقعا این همه کوتاهی در حق یک بچه معصوم ! چطور وجدانشون آروم میشه ؟ خدا به پدرو مادرش صبر بده

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 1 بهمن 1396 - 7:56 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

روحش شاد

مهدی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 2 بهمن 1396 - 5:38 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام
خبر شنیدن این مصیبت برای ما سخت ودشوار است .
اما بیشتر این ما را آزار میدهد که یک دکتر به نام خدمتگذار مردم چنین اشتباه جبران ناپذیر را مرتکب میشود و معاون درمان علوم پزشکی یزد (بیمارستان شهید صدوقی)پاسخ میدهد هیچگاه این اتفاق برای تزریق پنیسیلین نمیتواند باشد و درادامه اعلام میدارد که این دختر به دلیل بیماری قبلی و ناشناخته دیگر از دنیا رفته چرا بایدچنین دکترهایی را حمایت کرد آیا چون دکتر هستند؟آیا چون قدرت دارند ؟آیا چون ما مردم ضعیف قدرت مقابله با آنهارانداریم؟
من از پزشک محترمی که آمپول پنیسیلین را باعث این اتفاق نمیداند سوالی دارم .
اگر به دلیل بیماری دیگر بوده پس چرا جواز دفن را صادر نکردید؟
پس چرا دکتر های اورژانس وPICUدلیل مرگ را نا معلوم میدانستند واز اصرار پدر وبستگان این دختر که نمیخواستند بدن دخترشان را به پزشک قانونی ببرند ممانعت کردند وبا اصرار خود پزشکی قانونی عملیات کالبد شکافی را انجام دادند؟
چرا وقتی دکتر پزشکی قانونی پرونده پزشکی را مطالعه کرد به اجبار وبا بد رفتاری نسبت به این که باید این دختر را به پزشکی قانونی منتقل کنند وهیچ اهمیتی به گفته های پدر نازنین (فرحناز)ندادند که او خواستار رضایت بود که دخترش را از همان بیمارستان به خلدبرین ببرند نه پزشکی قانونی اعتنا نکردند ؟
بله یک بیماری که فقط تب ساده وحالت تهوع داشته باشد نباید دچار مرگ شود
نباید از دکتری که به گفته خود دکتر بیش از سی سال خدمت به مردم کرده است چنین اشتباهی مرتکب میشد وحالا که مرتکب شده باید جوابگو باشد نه از تجویز نا درست او حمایت کرد.
لطفا از مردم خواستاریم که اگر دکتری دارویی تجویز کرد حتما آن دارو را به پزشک دیگر نشان دهند که اگر اتفاقی رخ دهد واقعا کسی جوابگو نیست ویک بیماری پس از اتفاق به بیمار میبندند وخیلی راحت از کنارش میگذرند باید جدااز اینکه مراقب بیمار بود باید مراقب تجویز دکتر هم باشیم.
حرفهای زیادی هست برای گفتن اما کو گوشی برای شنیدن؛ درد مظلوم را مظلوم میداندو بس.
با سپاس

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 3 بهمن 1396 - 2:42 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

باسلام واحترام به مسعولین و مردم فهیم وولایت مداربافق من پدرنازنین زهرا(فرحناز)صادقی هستم واقعااین فاجعه خیلی برای من و خانواده ام سنگین هست وهرگزازخون به ناحق ریخته فرزندم نمیگذرم وتامقصراصلی به سزای اعمالش نرسدقرارنیست که قلبم آرام بگیردتاپای جانم می ایستم وحتی یک سانت هم به عقب برنمیگردم اینهامیخواهندبه هرطریقی که شده خودشان راتبرعه کنندفقط به یک طریق میتوانیدخون فرزنددلبندمراپایمال کنید که ازروی جنازه من بگذریدنمیگذارم خون به ناحق ریخته دختر دلبندمن پایمال شودموقعی که بیمارستان شهیدصدوقی اعلام مرگ کودک من رادادمن گفتم نمیخواهم که جناره کودک من به پزشک قانونی انتقال داده شودولی بیمارستان قبول نکردیک نامه به من دادوگفت ببربه پزشک قانونی وجوابش رابیارمشکلی نداردرفتم به پزشک قانونی دکترپزشک قانونی قبول نکردندو گفتندفقط بایدجنازه به پزشک قانونی انتقال داده شودخدا خیرشان بده که قبول نکردندوگفتندچون کودک شمازیربیست وچهارساعت فوت کرده مرگ اومشکوک هست وبایدجنازه به پزشک قانونی انتقال داده شودانشاالله خداخیرشان بدهدکه جناره کودک من رابه پزشک قانونی آوردندمن دست دکتری که قبول نکردمیبوسم چون اگر نیامده بودبه پزشک قانونی دست من به هیچ کجابندنبودمن عاجزانه از آن عزیزانی که مسعول این پرونده هستنددرخواست میکنم که علت اصلی مرگ کودک من رااعلام کنندتامقصراصلی به سزای اعمالش برسد.وسلام

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 4 بهمن 1396 - 10:41 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

اگه به پنی سیلین حساسیت داشت که باید همون موقع حالش بد میشد نه روز بعد 🤔

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 4 بهمن 1396 - 10:47 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

روحش شاد غم خیلی بزرگیه …ولی من خودم پرستارم تو بیمارستان کار میکنم مریضایی که به پنی سیلین حساسیت دارن همون موقع حالشون بد میشه

Entezae این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 2 اسفند 1397 - 12:39 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

خدا جای حق نشسته و صبرداره 😔😔😢😢😢😢😢

You cannot copy content of this page