بی ادعایان در راهند و ما در بیراهه

ساده و شفاف ، رک و رو راست باشیم ، کمی پرده را کنار بزنیم و ببینیم چه کردیم؟ تا نیامده اند باز اصلاحی کنیم و چهره ها را بازسازی کنیم؟ شاید بهتر باشد آبی بر روی بزنیم و جان و دل را آب و جاروئی کنیم!!!
آخر خیلی زود ، چهره هامان در مقابل عظمت و شکوه پرکشیدگان کم آورد و لو رفت!!!
آخر خیلی زود خود را نمایان کردیم!!! آخر خیلی زود ، از ترویج نام و آرمانشان گذشتیم !!!
و چه زود خود را درجایگاهی گذاشتیم و شرایطی را رقم زدیم که به ما بیچارگان زان سو بخندند!!!
به راستی که شهید قلم چه زیبا از حقیقتی پرده برداشت که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند!!! درود بر شما شهدای وطن ، که توانستید به عاشقی برسید و از چرخه زمان فراتر روید . اما ما امروز در چرخه زمان همچنان سرگردانیم و بدتر از آن شرمنده ایم!!! چراکه شما خواستید بیایید و ما برای آمدنتان تعلل کردیم ، شرمنده ایم که برای آن همه اخلاص شما سبکبالان ، این قدر سنگدلی بخرج دادیم!!! شما از جان برای برقراری آرامش و آسایش ما گذشتید و ما انگار نه انگار !!! حتی نتوانستیم در کنار شادیمان شما را داشته باشیم ، شرمنده که پیروجوان دورهم جمع شدیم و عکس گرفتیم و متاسفانه در مقابل شما قد علم کردیم و افتخار کردیم به یکدلی و وحدتمان . شرمنده که نتوانستیم حضورتان در شادیهایمان را بپذیریم و قدمان در مقابل شما علم شد!!! الهی که بشکند قدی را که قصد خدشه زدن به راه شما دارد. شرمنده که راه ما ادامه دارد و بالاخره این راه با راه شما نخواند که انشالله در راه های بعدی !!!شرمنده که برکمترین نشانه ای از وجود نازنین شما چشم بستیم و باز خدا را شکر که شما مردانگی کردید و دست از همه آنچه که برای ما فراهم کردید برنداشتید!!!.
شرمنده که هنوز نتوانستیم الفبای درسی که شما نمره قبولی آن را گرفتید بلد شویم .
خلاصه کلام ، دستمان را بگیرید و البته دست مسئولان را نیز بگیرید تا قدمی به شما و آرمانهای شما که همانا داشتن ایرانی اسلامی و آباد بوده است ، نزدیکتر شویم .

محمد مهدی علیزاده فلاح