مواظب باشیم آب سربالا نرود

دسته: صنعت و معدن , مقالات
۱۰ دیدگاه
یکشنبه - 2 اردیبهشت 1397

۴۲۶۰۲۱۵۷۰_۳۵۳۵۷_۱۲۲۲۷۳۴۴۹۴۲۵۰۳۴۸۴۵۱۴-۳۰۰x300-1

اشتباه نکنید اصلا قصدم از نوشتن این مطلب پرداختن به موضوع آبگرفتگی مغازه ها و منازل مردم پس از بارش فقط ۱۶ میلیمتری باران بهاری نیست و اصلا هم قصد ندارم به این بپردازم که چه کسی مقصر هست، شاید مقصر اصلی فرشته ای باشد که در معادلاتش اشتباه کرده و ابرها را متقاعد کرده چند قطره بیشتر از ظرفیت معابر بافق ببارند وگرنه مگر ما در بافق مشکل شیب بندی کوچه خیابان داریم؟!؟

حالا که حواسم بود و سعی کردم اصلا انتقادی در این زمینه نداشته باشم به اصل ماجرای نگرانی از “سربالا رفتن آب ” در آینده ای نزدیک بپردازم.

اگر خبرهای مهم این روزهای بافق را مرور کرده باشید موضوعی به نام واگذاری معدن میشدوان و آنومالی شمالی برایتان جلب توجه خواهد کرد.

موضوعی که تهیه و تولید می گوید معادن خودم هست و دوست دارم بهره برداری اش را از طریق مزایده واگذار کنم و این کار را هم کرده و برنده این مزایده کسی نبوده جز “فولاد غدیر اردکان” ، بله درست شنیدید “اردکان” ، همان شهری که سالهاست سر ماجرای جداسازی چادرملو، d19 و دیگر آنومالی ها با تغییراتی که با رانت قدرت در مرزهای جغرافیایی بین بافق و اردکان ایجاد کرده ،خیلی راحت سر بافق کلاه گذاشته، کلاهی که تا پشت پایمان افتاده و تا کنون با زور شورا و وکیل و وزیر و … برداشته نشده اما به لطف خدا ناامید نیستیم چرا که مطمئنیم اگر موضوع حقی را پیگری کنیم به نتیجه می رسیم و حق گرفتنی است.

البته از این موضوع غافل نشوم که حرفهای مسوولین تهیه و تولید در زمینه واگذاری یک نکته مثبت دارد و آن هم پیش شرط این واگذاری هاست آنجایی که برنده مزایده متعهد می شود سنگ خام را از بافق بیرون نبرد و با ایجاد کارخانه آن را فراوری کند که این نکته مثبت به ظاهر شیرین چند جا کام مردمانی که مار گزیده این وعده ها هستند را تلخ می کند:
اول آنجا که این پیش شرط شبیه مهریه عروس است که در مجلس خواستگاری می گویند :”حالا مهریه را کی داده و کی گرفته ؟” هر کسی هم گرفته بعد از کلی جنگ و مرافه و قهر و زهر و طلاق و طلاق کشی به حقش رسیده.

دوم آنکه گیرم برنده مزایده پیش شرط را بپذیرد و بخواهد کارخانه ای ایجاد کند که آب می خواهد، بله آب، همین مایع حیاتی که امروز بین یزد و اصفهان سرش دعواست، و چه سودی برای برنده از این بهتر که هم سنگ منطقه را ببرد هم آب را و این یعنی یک تیر و دو نشان؛بی خیال همه نیازهایمان به آب در زمینه کشاورزی و … .

سوم آنکه از هزار وعده بهره برداران از معادن بافق چه دولتی چه خصوصی و چه خصولتی تا کنون هیچکدام عملیاتی نشده اگر باور ندارید ماجرای معدن فسفات و شرکت شهداب که قرار بود کارخانه هایی جوار معدنی داشته باشند را یک بررسی کنید و نتیجه باید و شاید را بگیرید.

از شهداب گفتم و به اصل ماجرا رسیدم، بله شرکت سالهای متمادی فعال در استخراج چغارت که قرار بود با همکاری شرکت سنگ آهن مرکزی بافق کارخانه فولاد ایجاد کند و نکرد و امروز کارخانه کنسانتره اش در ساغند در حال احداث است، فقط مانده یک مسیر خوب ارتباطی که راحت سنگ آهن را از بافق با آنجا انتقال دهد و چقدر کار را راحت کرده احداث جاده بافق _ خرانق که ۴۵ کیلومتر از آن با پول شرکت سنگ آهن بافق آسفالت شده و ما فکر می کنیم هدف اصلی دسترسی مردم از مسیری نزدیکتر به جاده چوپانان و طبس است.

راستی حالا که آش نذری جاده را هم پختند حواسمان باشد ،یک وجب روغن روی آن باعث نشود “آب سربالا رود “و جاده آمال و آرزوها تبدیل به جاده تاراج منابع و معادنمان شود.

محمد علی قاسم زاده بافقی


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۶۴۳
برچسب ها:
دیدگاه ها
غنی زاده این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 - 10:27 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

اینقدر این آش شور شده که معلوم نی کی به کیه.

فتاحی قلعه ای این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 - 11:55 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

این دیگه دست مسئولانه که چطور عمل کنند.

دوست این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 - 1:28 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

با سلام. چه واقع نوشتید اید کاش مسولین شهر هم بشنوند چهل سال در بافق می خواهند کارخانه بزنند اما کجاست مثل اینکه میانه راه بخار می شود.

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 - 1:43 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

دست مریزاد محمد علی جان، نمی نویسی نمی نویسی ولی وقتی هم که می نویسی عالی می نویسی.

صلوات این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 - 2:28 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

احسسسسسسسسسسنتم.نفسسسسست مهندس اماخدالعنت کندخائنین به این قصبه راوخدارحمت کنداجدادخادمین واقعی را…تشخیص این دو موردفقط بابالاییست که چه کسی خادم وچه کسی خائنه

حق مطلب این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 - 5:08 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

اقای قاسمزاده حقیقت تلخ است روزگار نامردی است خدا عمر بابرکت بده به ان بزرگمردی که چند سال قبل که میخواستند انومالیها و میشدوان را بگیرند ازبافق زیر بار زور نرفت و پست را به لقایش بخشید ولی حالا یکی که پست بالاتر میخواسته این بلا را … اما صندلی ریاست برای چند روز عمر است و روزی جواب کارهایشان باید پس بدهند
اما ظلم پایدار نخواهد ماند و روزی رسوا خواهند شد

حقگو این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 - 11:08 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

با این وضعی که پیش گرفتند طولی نخواهد کشید که مابقی معدن چغارت را هم برای مصرف و خوراک کارخانه های فولاد اردکان ! و ساغند!! از بافقیها بگیرند و ما همچنان سکوت کنیم !!! و کازی نتوانیم بکنیم

محمد رضا برزگری این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 - 9:47 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

این جاده فرصت توسعه بسیار خوبی برای شهرستان چرا الکی پیاز داغ اون را زیاد می کنید

همشهري این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 - 9:53 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

اقای قاسم زاده خیلی خوب تفسیر کردین .دست مریزاد .این ها که دارن شهر را به تاراج میبرند یکبار اسم بافق واسه خودتون بگیرید . بگذارید اردکان شعبه دو…………..اگه به غیرت بعضی ها بربخوره ……

میلاد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 15 اردیبهشت 1397 - 1:53 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

ببینید سهامداران کارخانه کنسانتره ساغندکیه؟؟

You cannot copy content of this page