مقبره یا مکان یادبود وحشى بافقى
وقتى هنگام فرارسیدن مرگش دیگران را توصیه به شادى کرد و سر بر زمین نهاد و رحل اقامت به افلاک افکند حدود ۵٠٠ سال مى گذرد و مدفن او در محله برج یزد واقع شده ، قبرستانى درآن نزدیکى به نام جوى هرهر وجود دارد که خیابان مهدى از وسط آن احداث گردیده و روبروى قبرستان، پارک که نه ، بهتر است آن را فضاى سبز بنامیم که صورت قبر یا سنگ مزارى است با سردیس وحشى بافقی درکنار آن.
حال که همشهریان مى خواهند جبران مافات مردمان آن زمان را نمایند که از مردمان آن روزگار گلایه اى نیست ، چرا که به قول معروف : ایقه دارم غم توشه که عاشقى توش فراموشه ، اما حاکمان را جاى گلایه باقیست.
امروزه نیز اگرچه مردم به هویت جمعى خود واقف شده اند اما هنوز هم این بى مهرى مشهود است و به قول معروف : آب در خونه تلخه.
وحشى بافقى این شاعر شهیر ایرانى به فرد و قشر خاصى تعلق نداشته و متعلق به همگان است به خصوص شعرا و ادبا و فضلا ، پس شایسته است دست به کارى بزرگ بزنیم نه دست به تحریف تاریخ که به قول معروف : قبرى که بر سر آن گریه مى کنى خالیست.
که این امر تیشه به ریشه باورها و عقاید مذهبى مردمان است چرا که از شک به یقین مى رسند که بعضى مقابر براى برترى جویى بالادهى ها نسبت به پایین دهى ها یا یک شهر نسبت به شهر مجاو ربه وجود آمده است
و نه براى برانگیختن احساسات مردم بر طبل تفرقه و کینه بکوبیم که امروزه دوره تبادل اندیشه هاست نه تقابل اندیشه ها.
پس مسئولین ما به عمران و آبادانى پارک وحشى بافقى در یزد توصیه کنند آن طور که شایسته این شاعر شهیر باشد و هم در بافق ,, مکان یادبودى ,, به سبک حافظ و باباطاهر عریان بسازیم و تندیس او را در وسط ان قراردهیم و همچنین سالنى بزرگ که گنجایش میهمانان خارجى را نیز داشته باشد و مجموعه اى باشد براى فعالیت علمى شعرا ، فضلا ،ادبا که تا ابدالدهر ماندگار باشد
که همگان در آن گرد آمده براى او مرثیه سرایى کنند و زادروزش را گرامى بدارند و این مکان مناسب جز باغ ایرانى نمى تواند باشد.
و اما براى جستجوى مزارش تمسک جوییم به این بیت :
بعد وفات مزار ما در زمین مجوى
در سینه هاى مردم عارف مزار ماست
بى بى سادات میرعلمى
سلام ای وای باورم نمی شه این متن را کسی نوشته که کتاب هم منتشر کرده کلی ایران نگارشی داره این مطلب ها را ممکنه بیرون از بافق هم بخوانند خواهش می کنیم دقت کنید