یادداشت های سردستی (۲۶)

دسته: محمد علی پورفلاح , یادداشتهای سردستی
بدون دیدگاه
دوشنبه - 15 مرداد 1397

درسخوان های بافق را رها نکنیم

هم نتایج کنکور سراسری و هم اسامی دانش آموزان بافقی با رتبه های برتر در این مسابقه علمی اعلام شده است. چند نکته هست که باید به آن گوشه چشمی بیندازیم.

در کنکور سراسری بیشتر رتبه های اول تا سومی به دانش آموزان شهرستانی تعلق گرفته است. به این موضوع اینگونه می توانیم نگاه کنیم که تمرکز امکانات آموزشی و تست زنی و کلاس های تقویتی در تهران و شهرهای بزرگ، دیگر برای کسب رتبه، ملاک خوب و حربه کارسازی نیست. و شاید هم الان در شهرهای متوسط و کوچک نیز امکانات کمک آموزشی در حد اعلا فراهم شده، به نحوی که دانش آموزان شهرستانی را قادر کرده تا به رقابت با محصلان تهران یا سایر شهرهای بزرگ برخیزند.

البته از جنبه منفی هم می توان به آن پرداخت و آن، بی رغبتی دانش آموزان تهرانی و شهرهای بزرگ به دانشگاه رفتن و تحصیل علوم در سطح عالی است. و با توجه به اینکه تغییرات عمده در نگرشها، از تهران و شهرهای بزرگ شروع می شود باید منتظر بود که تا چند سال آینده این موج بی رغبتی به دانشگاه رفتن، به شهرهای کوچکی مثل بافق هم برسد. اگرچه همین الان هم دیگر دانشگاه رفتن جز در چند دانشگاه خاص و در چندین رشته تحصیلی پولساز، طرفداری ندارد. صندلی های خالی دانشگاهها، دلیلی بر این جهت گیری است. تحصیل در دانشگاهی که نتواند در زندگی آینده، پول و درآمد نصیب دانشجویش کند، بدردخور تشخیص داده نمی شود. همین بینش باعث ضعف شدید تئوریک و نظریه پردازی در جامعه شده است. و ضعف در نظر، عمل و اجرا در اجتماع را نیز کم رمق کرده است. نمونه آن مدیران اجرایی کشور هستند که جامعه را با انبوه مشکلات انباشته اند.

اما نیم نگاهی هم به آمار رتبه های زیر ۱۰۰۰ دانش آموزان بافق خودمان داشته باشیم.

بر اساس گزارشی که رئیس آموزش و پرورش بافق داده است. در مجموع ۹ نفر از دانش آموزان بافق در سه گرایش تجربی، ریاضی و انسانی موفق به کسب رتبه های زیر هزار از رتبه ۴۰ تجربی تا ۹۰۳ انسانی شده اند.

دو نفر خانم و هفت نقر آقا هستند. اگرچه رتبه اول بافق به یک نفر خانم تعلق گرفته اما برخلاف سالهای قبل، تعداد آقایان در لیست بیشتر از خانمها شده است که با توجه به بی میلی چند ساله دانش آموزان پسر به تحصیل در دانشگاههای معتبر؛ این می تواند مسرت بخش باشد. بشرطی که بافقی ها دل از زاد و بوم خود بکنند و پدر و مادرها هم اجازه بدهند که بچه هایشان به شهرهای بزرگ، اما دور بروند.

این نکته را از آن جهت گفتم که در سالهای گذشته، رتبه های نسبتاً خوب بافق اکثراً دانشگاه یزد را بدلیل نزدیکی و زیر نظر بودن فرزندان از طرف خانواده ها، برگزیدند یا دانشگاه فرهنگیان را بدلیل تامین شغل در آینده. توجیه خانواده ها هم این است که مگر فرقی دارد. همان کتاب و استادی که در تهران هست در یزد هم هست و فردا که فارغ التحصیل شوند کسی از آنها نمی پرسد مدرکت را از کجا و از چه دانشگاهی گرفته ای و مهمتر از همه اینکه در دستمزد یک لیسانسیه از تهران یا اصفهان یا تبریز یا یزد و حتی بافق، فرقی نمی گذارند. پس چه لزومی دارد که هم هزینه بیشتری بپردازیم و هم رنج بیشتری را متحمل شویم. اما در یک کلمه بگویم که نگرش در دانشگاههای معتبر و شهرهای بزرگ، صناری، سه شاهی با دانشگاههای دیگر و شهرهای کوچک فرق می کند. اگرچه دستمزد و پول آینده شان فرقی نکند.

در آماری که ارائه شده، باز هم علوم انسانی جایگاه خوبی ندارد. با این وصف در سالهای آینده هم همچنان باید منتظر ضعف نظری در بافق یاشیم.

اگرچه توقعی بیشتری از دانش آموزان بافقی هست اما همین تعداد رتبه می تواند نوید دهنده روزهای بهتری برای بافق در حوزه رشته های مرتبط با علوم پزشکی و مهندسی باشد. فقط با یک شرط و آنهم اینکه اجازه ندهیم این جوانها در سالهای تحصیل در دانشگاهشان در پیچ و خم مسایل مادی و احساسی خود، گم شوند و در میانه راه از حرکت بازبمانند.

الان در بافق هزاران لیسانسیه داریم و صدها فوق لیسانس. اما افراد با مدرک دکتری بسیار کم داریم و در رشته های فنی و مهندسی که تقریباً انگشت شمار هستند. این نشان می دهد ما بافقی ها بعد از ورود به دانشگاه، انگیزه مان کم می شود و تا سطوح عالیتر تحصیلی جلو نمی رویم. این نقیصه می تواند با همت مثلاً کانون بافق شناسی مرتفع شود. اگر جماعتی از دوستداران و دلسوزان بافق دور هم در این کانون جمع شوند و احوال محصلان نخبه بافقی را هر ماه جویا شوند و اگر مشکلی داشتند به یاری آنها بشتابند و با دادن انگیزه به آنان، اجازه ندهند در میانه کار پاسست کنند و از همه مهمتر گرفتار درد و عذاب غربت شوند و پیلشان یاد یار و دیار کند و در سطوح میانی تحصیل بمانند.

محمد علی پورفلاح بافقی


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۰۷
برچسب ها:

You cannot copy content of this page