➕چگونه آرامش را در درون خود بیابیم؟

دسته: عمومی
یک دیدگاه
یکشنبه - 4 شهریور 1397

💠پیدا کردن آرامش درونی، نیاز به تلاش و اراده ای قوی دارد و همیشه به آن آسانی نیست که برخی از مردم دوست دارند باور کنند. اما اگر عمیقاً درون خود را جست و جو کنید و دردها و صدمات قدیمی را رها کنید، می توانید آن را در درون خود بیابید.
آنچه بدان احتیاج دارید: زمان- اراده- قلم و کاغذ

قدم (۱): لیستی از ۵ مورد برجسته ای که شما را از یافتن آرامش ذهنی باز می دارد، تهیه کنید. دردهای قدیمی، ترس ها، حسرت، استرس و … کنار هر یک از موارد، نام فردی را که بیشتر از همه از آن مسئله صدمه می بیند، یادداشت کنید. بیشتر اوقات، تنها جواب “خود شما” خواهید بود!

قدم (۲): حالا فقط افرادی را که موجب صدمه دیدن شما می شوند، در نظر بگیرید. به هر کدام، برای ۵ دقیقه فکر کنید. درد و حسرت را حس کنید. آیا چیزی تغییر کرده است؟ نه. پس دیگر زمان آن رسیده که ببینید چگونه می توانید خود را رها کرده و از هر یک عبور کنید.

قدم (۳): این فرآیند، همیشه هم خیلی ساده نیست. پس اگر حتی بعد از چند بار تکرار، موفق به رسیدن به قدم بعد نشدید، به هیچ وجه خودتان را سرزنش نکنید. چون با هر بار تکرار، شما می توانید مدت طولانی تری این کار را انجام داده، ولی کمتر اذیت شوید … به عبارت دیگر – خودتان را ببخشید!

قدم (۴): برای هر فردی که در حال فکر کردن به او هستید، فرآیند تفکر خود را تغییر دهید. این همان قدرت اراده ی محض است؛ و شما می توانید آن را انجام دهید! وقتی درون خود را حس می کنید، از خود بپرسید “چه کس دیگری از این موضوع رنج می برد؟”. جواب شما قطعاً این است: “هیچ کس”. بگذارید این اولین قدم شما برای بخشیدن خودتان باشد. بدین ترتیب شما به خود این اجازه را می دهید که دیگر به خاطر چیزی که هیچ کس حتی به آن فکر هم نمی کند، خودتان را ناراحت نکنید.

قدم (۵): فکرتان را عوض کنید. موضوعی را که به آن علاقمندید انتخاب کرده و به آن فکر کنید. اتاقی از خانه تان را در نظر گرفته و آن را در ذهن خود با رنگ ها و وسایل دلخواهتان از نو بچینید. هزینه ها در رویای شما مطرح نیست! آقایان می توانند یک ماشین یا حتی کابینی در جنگل را انتخاب کرده و آن را همان گونه که می خواهند رو به راه کنند. همان طور که در رویا به سر می برید، به دفت به تک تک وسایل، رنگ ها و صداها فکر کنید. این تمرین به شما کمک می کند که از افکار دردآور دور شده و در یک جریان فکری پویا قرار بگیرید.

قدم (۶): هر چه بیشتر می گذرد، متوجه می شوید که در میان این تمرینات، زمان بیشتری برای فکر کردن به چیزهایی که دوست دارید چیدا می کنید. اگر حتی برای استفاده از این زمان و یادآوری به خودتان، نیاز به چسباندن یادداشت در جاهای مختلف دارید، پس آن را انجام دهید! تنها بیاموزید که به افسردگی که مسائل برایتان ایجاد کرده بودند، فکر نکنید. شما می خواهید که ذهن خود را کاملاً دور از این مشکل نگه دارید.

قدم (۷): آیا احساس گناه می کنید؟ این امری طبیعی است و باید متوقف شود. داشتن احساس گناه، منجر به افسردگی خواهد شد و این راه حل مورد نظر ما نیست. اگر درد و رنج شما، مربوط به گذشته است و چیزی هم نمی تواند تغییر کند، فرآیند تفکر را متوقف کنید.

قدم (۸): بعد از چندین ماه، دوباره به لیست خود بازگردید و مواردی را که موفق به عبور از آنها شده اید را خط بزنید. این بدین معنا نیست که شما آن ها را فراموش کرده اید، بلکه فقط متوجه شده اید که لزومی ندارد به چیزی که فقط و فقط به شما و زندگیتان صدمه می زند، فکر کنید. خودتان را ببخشید و به مرحله ی بعدی بروید.

قدم (۹): برای خنثی کردن درد و رنج، برای خود یک عشق ایجاد کنید. این عشق می تواند به یک شغل، انسان، سرگرمی یا هر آنچه که ذهن شما را به سمت جلو سوق می دهد، باشد. هر رنجی را که رها می کنید، جایی برای افکار مثبت و سازنده باز می شود. یک کار خوب برای خودتان و دنیای اطرافتان انجام دهید. فراموش نکنید که شما به یک دلیلی این جا هستید. پس کشف کنید و نیرویی مثبت به زندگی هدیه کنید. این هیچ اشکالی ندارد که شما احساس خوبی داشته باشید.
قصه گوی غصه های شما
عباس ابراهیمی خوسفی


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۲۷
برچسب ها:
دیدگاه ها
منصور این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 5 شهریور 1397 - 10:33 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

دایی عباس تو شهر پرآشوب مگه میشه آرامش داشت .تو یه فرصت برای نماز خواندن و برگشتن برای خرید یخچال برای دخترم ۶ میلیون گران تر شد حالا بگو دایی آرامش داشته باشیم. ۶ میلیون یعنی حقوق ۴ ماه ام اگر دیگه گران تر نشود.دایی عباس کاشکی راهی پیدا میکردی که تا ریشه این گران فروشان خشک بشه تا ریشه من وامثال من بتونند جوانه بزنند و آرامش پیدا کنند.بله دایی عباس دلمان لک زده برای آرامش و اگر پیدا کردی یاد همه بکن

You cannot copy content of this page