«انقلاب ما انفجار نور بود»
زمانی ظلمت شب و ابرهای تیره روز، خواب را بر چشمان سرزمین منجی چون خواب زمستانی مستولی کرده بود و مردی که سنگینی تاریکی،خواب آرام را از چشمانش ربوده بود و با تمام وجود انتظار خورشید مهر در آسمان خالی از تیرگی ابر، در صبح صادق را می کشید با اثرگیری از پرتو نور ولایتِ جاری از شکافِ ایجاد شده در لایه های تیره به پا می خیزد انگار سلیمان نبی (ع)صاحب انگشتر اتایی و عبور از تمام ظلمت به سوی ملک موعود را هدف و آرزوی خود می داند و چون موسی بن عمران با آیات خداوندی مامور خروج قومش از ظلمات بسوی نور با ذکر ایام الله شده است.و او روح الله است که فریاد «به داد اسلام رسیدن»از اعماق وجودش نور الهی احیاء کننده فطرت را چون نسیمی که شروع بهار را با نشاندن شکوفه ها به نمایش می گذارد ،بر شجره طیبه متجلی می کند و حال ولیِ کاروان با تاسی از مقتدای خود،حسین(ع)کاروان به پا خاسته خود را برای عاشورایی دیگر به حرکت وا می دارد و طولی نمی کشد عظمت نور الهی جاری شده از مجرای منجی عالم انقلابی را به پا می کند که انفجار نور است.
محمد حسین رایگان