در هر صورت برنده باشیم
این روزها که تنور انتخابات داغ تر می شود هنوز هستند کسانی که دوست دارند در مورد حضور پای صندوقهای رای یا عدم حضور صحبت کنند .گاهی هم استدلالهای واقعی می آورند که ما به این دلیل یا دلائل رای نمی دهیم. برخی از این دلایل را مدتی قبل در همین وبگاه منتشر کردیم .اما یکی از دلایلی که مهمتر به نظر می رسد گستردگی حوزه انتخابیه بافق است که با چهار شهر دیگر می توانند یک نماینده داشته باشند و از طرفی در همین استان یزد شهرستانی باشد به نام اردکان که به خاطر بی عدالتی انجام شده در دوران اصلاحات دارای یک نماینده واحد باشد -هرچند در این خصوص آنقدر صحبت شده و نوشته اند و کاری از پیش نرفته و آنها که در پی گیری موضوع، سرشان به تنشان می ارزیده به در بسته خورده اند که فریاد زدنش برای چندمین بار به مثابه شعر «گوش اگر گوش تو ناله اگر ناله من،آنچه البته به جایی نرسد فریاد است»می باشد- اما به نظر می رسد این دلیل که هرچه ما تلاش کنیم نمی توانیم نماینده بومی داشته باشیم برخاسته از روحیه یاس و نومیدی است که اگر در روحیات مردم جاری شود تبعاتش بسیار مخرب تر از نداشتن نماینده بومی است.لذا پیشنهاد می شود با همتی جانانه و با رایی بالا به کاندیدایی که به نتیجه می رسیم اصلح است- اگرچه به مجلس راه نیابد- به آنها که خود را در بی عدالتی تقسیم حوزه های انتخابیه به خواب زده اند بفهمانیم بر حق داشتن نماینده بومی آنقدر مصریم که آمار رایمان به همان کسی که رای نیاورده و نماینده شدن کسی برای شهر ما در حالی که به او رایی داده نشده این مشکل حقوقی را ایجاد می کند که چگونه کسی که از طرف مردم یک شهر انتخاب نشده می تواند نماینده آنها باشد؟!!گذشته از این، همه دلایلی که برای رای دادن داریم را به جامه عمل پوشیده و در هر صورت برنده باشیم
احسان مراددشتی