بافق و بهاباد ، در هشت دوره محرومیت !

دسته: مقالات
یک دیدگاه
چهارشنبه - 7 دی 1390

انقلاب شکوهمند اسلامی ایران که به همت مبارزات خستگی ناپذیر امام امت (ره) ، روحانیت آگاه و مبارز و مردم ولایتمدار اسلامی و صد البته به بهاء بسیار گزافی بدست آمده است رویکردی عدالت خواهانه و برخوردار از جهت گیری های ناب الهی اسلامی داشته و دارد و در هر فرصت ممکن نیز مسؤلین محترم و خدوم نظام همواره بر دغدغه خود برای ایجاد و استقرار عدالت اجتماعی ، تأمین حقوق شهروندی و تثبیت فرایند توزیع عادلانه ثروت و قدرت تأکید داشته و دارند لاکن سؤالی که هماره در اذهان مردم و خصوصا مناطق محروم و غیر برخوردار از امکانات و تسهیلات زندگی شرافتمندانه و نیز دور افتاده از مراکز استانها چون شهرستان بافق که این خود مزید بر علت است تا صدای فریاد و تظلم خواهی آنان را کسی یارای شنیدن نباشد ، نقش بسته و صد البته تا کنون پاسخی بهمراه نداشته است اینست که چرا همیشه در لقلقه زبان مسؤلین و طلیعه اظهارات رنگین کلام آنها محرومین و مستضعفین جلوه گر و نمایان رخ بوده و هستند و انقلابی به عظمت انقلاب اسلامی ایران را که عالمی را مسحور خود کرده همیشه منسوب به آنها ( محرومین ) می کنند اما دریغ از یک جو عمل و نگاه لطف ، که در عمل ثابت شده است که کراراً این محرومین و مستضعفین هستند که دوباره باید بسوزند و بسازند و تنها آنانی که در مراکز استانها و شهر های متنعم هستند در ناز و نعمت و فراوانی رفاه بسر می برند که بی تردید اینهم از صدقه سر همین پا برهنه ها و کوخ نشینانی است که امام امت (ره) فرموده اند : تار مویی از آنها را با همه مرفهین بی درد و کاخ نشینان عوض نمی نمایند ، سیل نعمات باز هم بر آنان سرازیر می شود ! و محرومین می مانند و حرمان بیشتر . ولذا از جمله حقوقی که همین محرومین مهجور و در واقع صاحبان اصلی انقلاب ! و ولی نعمتان مسؤلین و حاشیه نشینان کشور در طول هشت دوره گذشته انتخابات مجلس شورای اسلامی داشته اند و محروم شده اند و این محرومیت ، باعث خفه شدن صدای آنان در حلقوم ، نشنیدن آنانی که باید حرف آنان را بشنوند و مرهمی بر داغ دل آنها بگذارند و موجب تضییع حقوق حقه آنان شده است ، نداشتن نماینده ای مستقل از جنس خودشان در مجلس شورای اسلامی است . حوزه های گسترده انتخابیه و فاصله های زیاد مناطق تحت امر نمایندگی و شیوه چینش حوزه ها نشان میدهد که هر شهری که در لایحه های بالائی مدیریتی کسی را داشته باعث شده تا با وجود این رانت نامشروع شهر های برخوردار ، برخوردارتر باشند و  شهر های کوچک و دور افتاده باز هم در حسرت داشتن نماینده ای از خود دل به اینده ای بسپارند و افقی خیالی را تصویر کنند که صد البته با وجود این قوانین ناقص و و گاهی متأثر از بوروکراسی اداری غرب ، تحقق ناپذیر است . راستی صرفنظر از درستی و یا نادرستی تقسیم جغرافیایی حوزه های انتخابیه و تعداد نمایندگان ، مصوبه ای که اخیرا در مجلس گذرانده شده است که کاندیدای نمایندگی باید حتما فوق لیسانس داشته باشد تا بتواند پس از گذشتن از فیلتر های موجود و نزول اجلال در مجلس صدای مردم حوزه انتخابیه خود را بگوش دیگران برساند و اینکه مثلا اگر کسی دارای مدرک لیسانس باشد میشود اینگونه نتیجه گرفت که وی فاقد زبان گویا ، عقل سلیم ، اعتقادات غیر مشروع ، عدم بلوغ فکری و … است و البته ناتوان و ناقابل در انجام وظایف نمایندگی ؟! در حالیکه اولا این مصوبه بنظر نگارنده و با نگاهی به دکترین حکومتی علوی ، نظام اداری اسلام عزیز و سیره و سنت نبی مکرم اسلام (ص) و ائمه هدی (ع) عین بیعدالتی و غیر مأخوذ از آن منشور ناب حکومتی امامان معصوم (ع) که ما داعیه پیروی از آنان را داریم بوده ! و اساساً توهین ، تحقیر و بی حرمتی به شهروندان تحصیلکرده است و ثانیاً ما تحصیلکردهائی دون فوق لیسانس داریم که کم دارنده مدرک دکترائی می تواند در شیوه بیان ، اعتقادات راستین ، تقوا ، درستی ، سداد و البته عدالت محوری و حق طلبی ، قاطعیت ، بصیرت ، توانمندی و مسؤلیت شناسی به گرد آنان برسد و ثالثا بنظر می رسد که حق طلبی مردم و بهرمندی از حقوق شهروندی آنان فدای اندیشه نا مطبوع مدرک گرائی و بوروکراسی غربی شده و می شود ، و نا خواسته و متأسفانه مردم را با شعار های رنگین و متجددانه از حق مسلم خود محروم می نماییم که همین مسئله نیز چیزی غیر از اهداف عالیه انقلاب بوده و هست چرا که مردم  را از حق قانونی و شرعی و اجتماعی خود منع و محروم می نمایند .

 علی ای حال ، این تجربیات تلخ گذشته ، مردم محروم و مظلوم بافق را که در زیر پای خود ذخائر معدنی ارزشمند دارد که البته بخاطر عدالت ! نفعی بحال خودش نداشته را برآن داشت که در دو دوره اخیر انتخابات مجلس شورای اسلامی یعنی ادوار هفتم و هشتم از تمام تلاش ،ظرفیت و پتانسیل خود از قبیل تمر کز جمعیت رای دهنده به نفع کاندیدای اصلح و از جنس خود و افزایش حجم تبلیغات انتخاباتی به بهترین شکل استفاده نمایند شاید قادر باشد تا پس از گذشت سی و دو سال از انقلاب و ناکامی های گذشته فرزندی از تبار مجاهد نستوه آیه الله حاج شیخ محمد تقی بافقی (ره) را به مجلس بفرستد که بدلیل پراکندگی بسیار زیاد جمعیت حوزه ها و تأثیر تبلیغات اصحاب رانت و سایر علل نتوانست به آرزوی دیرینه خود برسد و در هر دوره علیرغم وجود اقبال عمومی و فراگیر مردم دوستدار انقلاب و حامی ولایت در انتخاب یک کاندیدای بومی از این شهرستان ، کاندیدای مد نظر مردم بافق با کسب آرای حداکثر شرکت کنندگان بافقی در انتخابات و نیز با تجمیع آرای این کاندیدا از شهرهای  ابرکوه ، مهریز ، بهاباد و … موفق به احراز شرایط لازم و رسیدن به حد نصاب آرا نشده و راهیابی کاندیدای بافقی به مجلس شورای اسلامی بار دیگر به آرزویی محال برای مردم این شهرستان محروم و بی کس تبدیل شده است و لذا با توجه به اینکه میزان کل جمعیت واجد شرایط شرکت در انتخابات در شهرهای ابرکوه ، مهریز در هر دوره از این میزان نسبت به شهر بافق بیشتر بوده لذا هیچ گاه و با هیچ محاسبات و توجیهی نمی توان حتی با فرض کسب اکثریت آرا توسط یک کاندیدای بومی از شهر های بافق و بهاباد داشتن کرسی مستقل نمایندگی مجلس از این شهرها را تصور کرد .

نداشتن نماینده مستقل بافق و بهاباد در مجلس شورای اسلامی و مشترک بودن حوزه انتخابیه این شهرها با شهرهای ابرکوه و مهریز و … که از نظر جغرافیائی نیز غیر قابل توجیه است ، به اعتقاد بسیاری بزرگترین عامل محرومیت و عقب ماندگی این شهرستان بشمار می رود.نقیصه ای که هنوز چاره ای بدان اندیشیده نشده است و همین امر باعث شده بیش از هر دوره انتخابات  مجلس شورای اسلامی این مسئله مورد بحث عامه مردم بافق قرار گیرد که البته این بار پس از انتخابات مجلس هشتم و تا کنون تفکیک حوزه انتخابیه بافق و بهاباد به یکی از اصلی ترین دغدغه های مردم محروم بافق تبدیل شده است . مسئله ای که همواره بر سر زبان ها بوده است . تا جایی که هر گاه اظهار نظری از سوی مسئولی یا نماینده مجلس در این مورد شده است ، همیشه ایام مورد توجه و حساسیت جدی مخاطبان قرار گرفته است .

بافقیهای ولایتمدار بر این باورند که با این گونه انتخاب نمایندگان و نوع چینش حوزه های انتخابیه خصوصاً در حوزه انتخابیه بافق ، بهاباد ، ابرکوه و مهریز حق مردم بافق و بهاباد ادا نشده و نداشتن نماینده مستقل برای این دو شهر با وجود نقش میدانی آنها در صنعت و معدن و نیز محروئمیت مردمانشان ، عین بیعدالتی است و لذا مسؤلین عدالت محور با توجه به آمار جمعیتی شهرستانهای بافق و بهاباد و برتری آنها نسبت به مجموع جمعیت شهرهای دیگر که دارای یک نماینده مستقل هستند باید در عمل به شعائر انقلابی خودی نشان دهند و ضمن تفکیک و اشتقاق حوزه گسترده انتخابیه کنونی ، اقدام به چینشی جدید در منطقه که بتواند حق مسلم شهرستانهای بافق و بهاباد را نیز تأمین نماید بنمایند و این تنها در صورتی میسر است که در یک اقدام انقلابی و خداپسندانه که تأمین خواسته مردم محروم این دو شهر را نیز بهمراه خواهد داشت ، حوزه انتخابیه بافق و بهاباد را بصورت واحد و یک نماینده مستقل برای این دو شهرستان انقلابی و مذهبی و پیشتاز در انقلاب و جنگ تحمیلی اعلام نمایند تا حد اقل اگر این دو شهرستان در طول بیش از سی سال از انقلاب متحمل محرومیت ها و کم لطفی های زیادی شده اند در هر دوره از انتخابات بتوانند نمایندگانی از این حوزه انتخابی راهی مجلس شورای اسلامی کنند و زبانی گویا در انتقال دردمندی ها و رنجبری های خود به مسؤلین کشور داشته باشند ،ان شاء الله .

به قلم حبیب حسن زاده


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۶
برچسب ها:
دیدگاه ها
دوست این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 8 دی 1390 - 8:15 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

درد ما درد بی کسی است

You cannot copy content of this page