دخترانی که از زندگی متاهلی دور مانده اند
خیلی دلم می خواهد برای دخترانی که قصد ازدواج دارند ولی شرایط برایشان آماده نمی شود ، و یا به عبارتی قسمتشان نمی شود ، و یا کسی کاری برایشان نمی کند و …. کاری بکنم ، کمکشان کنم ، راهنمایی شان کنم ، با خانواده هایشان حرف بزنم ، چون خیلی مواقع هست که والدین و اطرافیان شرایط جوانانشان را درک نمی کنند و به فکر آنها نیستند و شرایط مناسبی را فراهم نمی کنند تا جوانان و به خصوص دخترها بتوانند فرد مناسبی را پیدا کنند و ازدواج کنند. یا زمانهایی است که والدین تازه سختگیری و سنگ اندازی بر سر راه جوانان میکنند و با سختگیری ها و ایرادهای الکی پا به بخت فرزندانشان می زنند و بعد هم می نشینند و فقط غصه می خورند. ولی نمی فهمند که خودشان مقصر بوده اند و شرایط لازم را برای ازدواج فرزندانشان فراهم نکرده اند و یا راهنمایی لازم و خوب را نداشته اند.
ولی مخاطب اصلی من در این پست کسانی هستند که یا خودشان دارای خواهر و برادر ازدواج نکرده و پشت سرهم هستند و یا والدینی که چنین فرزندانی دارند. تو را خدا نگویید که تا دختر اولمان ازدواج نکرده ، دومی و یا سومی حق ازدواج ندارد !
خیلی بد است که بعضی خانواده ها فرصت جوانی و ازدواج و شرایط مناسب فرزندانشان را قربانی ازدواج نکردن فرزند اول یا بزرگتر می کنند. و چه بسا که فرزندان بعدی هم از روی شرم و حیا و یا دلسوزی برای خواهر برادر بزرگتر ، چیزی بر زبان نمی آورند و همینطور منتظر می مانند تا بلکه فرزند بزرگتر سر و سامان بگیرد. و البته این برای دخترها و در شرایط فعلی حادتر است . چون پسرها صریح تر هستند و راحت تر و زودتر مسائلشان درباره ازدواج را با خانواده مطرح کرده و نظر خودشان را بیان می کنند . ولی در خانواده های سنتی تر و در بین دختران همان مسئله شرم و حیا و خویشتنداری و … بیشتر است و اگر والدین خودشان به فکر نباشند ، دخترها آسیب های جدی از لحاظ روحی و روانی می بینند .
به نظر می رسد ، این وظیفه دختران بزرگتر است که اگر می بینند سنشان بالا رفته و هنوز فرد مناسب برای ازدواج را پیدا نکرده اند ، خودشان با شجاعت ، اجازه ازدواج برای خواهران و برادران بعد از خودشان را صادر نمایند و بگذارند آنها نیز فرصت ازدواج داشته باشند و سنین طلایی جوانی شان را از دست ندهند. و مطمئن باشند که آنها نیز فرد مناسب خود را پیدا خواهند کرد و حتی اگر ازدواج هم نکنند حداقل شاهد خوشبختی خواهر و برادرشان خواهند بود.
راه حل دوم نیز این می تواند باشد که خود خواهر برادر کوچکتر ، با صمیمیت و مهربانی مسئله را با خواهر و برادر بزرگتر مطرح کرده و از او اجازه بگیرند. نظر شما چیست ، آیا شما هم در اطراف خود کسانی را میبینید که چند خواهر و برادر در سن ازدواج هستند و همه منتظر ازدواج اولی مانده اند ؟
ناهید مظفری
خاکم به سر زغصه به سر خاک اگر کنم خاک وطن که رفت چه خاکی به سر کنم؟
من ان نیم که یکسره تدبیر مملکت تسلیم هرزه گرد قضا و قدر کنم
من ان نیم به مرگ طبیعی شوم هلاک وین کاسه خون راحت به بستر هدر کنم
خصوصی سازی معدن بافق را به مافیای فولاد بافق تبریک وبه مردم دارالشجاعه بافق و یزدتسلیت عرض مینماییم