چشمها را باید شست جور دیگر باید دید

وقتی انسان در پیرامون خود پارادوکس ودوگانگی می بیند دچار سردرگمی شده و سؤلاتی در ذهن او ایجاد می گردد که چرا درباره بعضی ازمسائل بی تفاوتیم و در رابطه با برخی از مسائل دیگر اینقدر حساسیت بخرج می دهیم؟چرادر جایی حقوق مردم در روز روشن نادیده گرفته می شود دست به اقدامی نمی زنیم و درجایی دیگر خود را فعال حقوق مردم میدانیم؟چرا باید برخوردها اینقدر متفاوت باشد؟ وهزار سئوال دیگر

آری یاد اردیبهشت 90 افتادم یاد آن ایام که حقوق مردم از نظر روحی،روانی،عاطفی،جسمی و مالی ضایع شد و هیچ کس دست به تحصن نزد!آیا آن روزها حقوق مردم ارزشمند نبود؟آیا وقتی پیرزنی درگوشه خانه اش آن هم در نیمه شب مورد ضرب وشتم قرار گرفت حقوق شهروندیش زیر پا له نشد؟آیا آن روزها که زنی با یک نوزاد در آغوش از موتور پیاده شد و شوهرش را به زور بردند حقی از حقوق این عزیزان نادیده گرفته نشد؟چرا زمانی که یک جوان کم توان ذهنی را از گوشه خیابان بردند هیچ کس دست به تحصن نزد و هزار چرای دیگر.

اما امروز به خاطر موضوعی که تقریبا منتفی است و فعلا از دستور کار وزارت اقتصاد ودارایی خارج شده است اینقدر حساس شده ایم و به نشانه اعتراض تحصن می کنیم.
شاید معدن امروز از مردم آن روز ارزشش بیشتر است ! شاید معدن امروز بیشتر از مردم آن روز خاطر خواه دارد!.

بنده هم با خصوصی سازی معدن بشدت مخالفم وحاضرم با تمام وجود در کنار مسؤلین محترم هر اقدامی که لازم است انجام دهم تا حقی از ما ضایع نگردد.اما خواهش می کنم کمی واقع بین باشیم.آیا ما از مسئولین رده بالا یا بقولی از مافیای فولاد ضربه می خوریم یااز این دوگانگی بین خودمان؟سالیان سال است که این اختلاف نظر ها به بافق ضربه زده است زمانی که نه مافیایی در کار بود نه صحبت از فروش معدن.

 برای رسیدن به حقمان باید با هم همدل شده و یک صدا از حقمان دفاع کنیم، باید اختلاف نظر ها را کنار گذاشته و به یک هدف واحد فکر کنیم و آن هم آینده ای درخشان برای بافق

چشمها را باید شست جور دیگر باید دید.

انشاا… این تحصن صرفا برای احقاق حقوق مردم بوده و وابسته به گروهی خاص نباشد ، انشاا…این تحصن در راستای انتخابات وحمایت از کاندیدای خاصی نباشد

 انشاا…این تحصن برای جانب داری از یک نفر وبرای تخریب نفری دیگر نباشد.

و ان شاا… همیشه و برای خدا در صحنه باشیم

محمود ملاحیدری