بافق شهر بی منار یا باریکه غزه ؟
درد من تنهایی نیست، بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت، بی عرضگی را صبر و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خداوند می نامد( گاندی )
خدا رحمت کند مرحوم احمد صالحی آسفیچی سی و پنج سال پیش استاد درس جفرافیای ما بود ولی تاریخ را خوب می دانست می گفت زمان احمد شاه قاجار وزیر احمد شاه خدمت شاه شرفیاب شد و گفت قبله ی عالم کاری بکنید روسها قصد دارند دریاچه خزر را بگیرند احمد شاه فکری کرد گفت وزیر ما نه من شنا بلدم نه تو بذار این دریاچه را هم روسها بگیرند تاریخ تکرار می شود وافسوس چه تکرار ی و در این تکرارها فقط باید بافق متضزر شود نمی دونم قافله کج میره یا قافله سالار ؟ قضاوت با شما (کنون مائیم و نیرنگ رنگا رنگ رمالان ** و تاریخی که با دست فلک در حال تدوین است نمی دونم چرا هر وقت نام بافق را می شنوم یا می خوانم ناخودآگاه یاد باریکه ی غزه ،لبنان ، فسلطین می افتم نمی دونم کی گفته بافق دارالشجاعه است ما که بیست سال و اندی در بافق هستیم غیر از اینکه این مردم در خواب عمیق خرگوشی بسر بردند شجاعتی از آنها ندیدیم نمی دونم مگر سرزمین مادری و خانه ی پدری مانند اسلحه جزء ناموس ما دیگر محسوب نمی شود نمی دونم این مردمی که مدعی هستند با عبدالرضا خان خوداز مرزهای یزد ،کرمان دفاع کردند چرا امروز از مرزهای شهر خودشان دفاع نمی کنند مگر ما را چه شده است که سر در لاک خود فرو بردیم و به قول گاندی بی عرضگی خود را به حساب نجابت و سکوت خود دلیل بر صبر خود بدانیم و هر بلایی که بر سرمان میاد خواست و حکمت خدا بدانیم بیایید سوره رعد آیه 11 : «خداوند سرنوشت هیچ قومی [و ملتی] را تغییر نمی دهد، مگر آنكه آنان آنچه را در ضمیرشان است را تغییر دهند.» یا به قول حافظ : قومی بجد و جهد نهادند وصل دوست (اردکانی ها)/ قومی دگر حواله به تقدیر می کنند ( بافقی ها ) مردم خوب بافق بیایید پاشنه ی گیوه برکشیم و مرد و مردانه حقوق از دست رفته ی خود بدست آوریم و بدون اینکه در دام تزویز سیاست بازی جناح ها بیفتیم و بهانه دست دوست و دشمن بدهیم از مجاری قانونی حقوق خود از حلقوم متجاوزین بیرون آوریم و باور کنیم خدا در قرآن این کتاب مقدس در سوره رعد آیه 11 به صراحت گفته که هرکسی مسئول سرنوشت خودش است و حواله به تقدیر و چرخ روز گار نکینم که به قول خیام (با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل *** چرخ از تو هزار بار بیجاره تر است ) پس بیاییم قبول کنیم که در این قضایا دنبال منجی نگردیم و بی جهت دلمان خوش نباشد که منجی می آید d19 را بر می گرداند ،چاه گز و 35 روستا ی خوش آب و هوای بافق که به ثمن بخس تقدیم بهاباد شد برمی گرداند یا چادرملو با میلونها تن ذخیره آهن را دودستی تقدیم بافق می کنند و از ما معذرت خواهی می کنند هر چند دیر جنبیدیم و نوشدارویی بعد مرگ سهرابیم ولی بازهم بد نیست می خواستیم بگویم ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است دیدم دروغه ماهی را هر وقت از آب بگیریم میمیرد با همه ی این تفاسیر باید حرکت کرد بزرگان قوم و شیوخ شهر جلو و مردم پشت سر آنان حرکتی بکنند آقایان علمای بافق ، مسئولین بافق ، اعضای محترم شورای شهر الان وقتی مردانگی است اکثریت مردم در جریان زندگی خود غرق شده اند شماها وظیفه دارید همانطوریکه بر صندلی مردم جلوس کردید همانگونه رای مردم را گرفتید حق مردم را بگیرید که قدما گفته اند آنکس که حقیقت را نمی داند بلا نسبت خوانندگان احمق است و آنکس که می داند و نمی گوید خائن بگذارید شما را تکانی بدهم که فردا من جزء خائنین نباشم دانته شاعرایتالیایی در کتاب کمدی الهی می گوید بدترین جای جهنم مخصوص کسانی هست که بحران را می بینند و سکوت می کنند پس خودتان را جهنمی نکنید آقایان بیایید قبل از اینکه زرند مدعی قطرم و شادکام شود و مهریز ادعا کند رودخانه شور از ماست و تا دارالشجانه مانند گوشت قربانی بین شهرستانها اطراف تقسیم نشده کاری کنید کارستان خدا یارتان باد و ملت همراهتان
قصه گوی غصه های شما
عباس ابراهیمی خوسفی
آقای ابراهیمی احسنت بر شما و قلم شیوایی که دارید پیشنهادی دارم اما از اثرگذاری آن غافلم و آن اینکه عده ای از مردم بافق به دادگاه مراجعت کرده علیه کسانی که در این عمل زشت دست داشته اند شکایتی تنظیم شود.