تذکره شعرای معاصر بافق(۱)

سید محمد میرسلیمانی بافقی

در امتثال امر دوستان به تدریج زندگینامه و نمونه آثار شعرای معاصر را می آورم:

اشرفی بافقی – سید مهدی
سید مهدی اشرفی بافقی فرزند سید حسین از شعرای معاصر به سال۱۳۴۵ خورشیدی دربافق به دنیا آمد. وی مدرک دیپلم فنی رااز هنرستان باهنر، فوق دیپلم کودکان استثنایی را به سال ۱۳۷۰خ.دریافت واکنون دانشجوی کارشناسی آموزش ابتدایی است. سرودن رابا تخلص “مهدی” از دوران نو جوانی آغاز نمود.او بیشتر غزل می سراید.
از اوست:
غوغا
بیا در جان من غوغا کن امشب
دل شیداییم رسوا کن امشب
صفای عاشقی در اشک وآه است
مرا در اشک من پیدا کن امشب
من آن موجم که افتادست ازپا
بیا طوفان شو وبلوا کن امشب
شرر شو،شعله شو در جان من ریز
بسوزان عقل ودل شیدا کن امشب
منم یک قطره، تو دریای عشقی
مرا با خود ببر دریا کن امشب
فروغی شو بتاب از مشرق دل
مرا بی منت از فردا کن امشب
بیا در جام دل،ساقی جنون ریز
مرا چون کشته لیلاکن امشب
مرا افسانه ای کن از غم ودرد
به گوش عاشقان نجواکن امشب
غم “مهدی” بسوزاند جهانی
ز سوز سینه ام پروا کن امشب
*****
”دام بلا”
ز توام جمله این جور وجفا نیست که هست
اثر تیر غمت بر دل ما نیست که هست
دل ز موی سیهت پاک سیه روز شده
آخر این موی سیه دام بلا نیست که هست
نکنم پشت به تو هرگز از این جور وجفا
شیوه ات کشتن عاشق ز قفا نیست که هست
چه غم از ناز دو چشمت کرده بیمار مرا
تو نگاهت بر بیمار دوا نیست که هست
پس هر شام سیه صبح سپیدی آید
بعد از این جور، مها! مهر روا نیست که هست
کار معشوق به جز جور وجفا نیست که نیست
رسم عشاق همه مهر ووفا نیست که هست
“مهدیا” پای دلی در ره عشق ار برود
صد هزاران خطرش را به سزا نیست که هست