اگر مي خواهيد خصوصي سازي کنيد چرا سهام چادرملوو چغارت را به مردم واگذار نمي کنيد؟! چرا مديريت را گسترش نمي دهيد؟

دسته: عمومی
۳ دیدگاه
چهارشنبه - 20 شهریور 1392

مهندس محمود علي محمدي، مديرعامل معدن سرب و روي بافق:

DSC09806

اگر مي خواهيد خصوصي سازي کنيد چرا سهام چادرملو و چغارت را به مردم واگذار نمي کنيد؟! چرا مديريت را گسترش نمي دهيد؟

معدن سرب و روي کوشک در فاصله 165 کيلومتري شرق يزد و در 45 کيلومتري شمال شرق شهرستان بافق، در عر ض جغرافيايي 31درجه و 40 دقيقه و طول جغرافيايي 55 درجه و45 دقيقه در حاشيه کوير لوت واقع شده است . ارتفاع بلند ترين کوه همجوار معدن از سطح دريا 2302 متر و ارتفاع نواحي ساختماني و تاسيساتي حدود 2000 متر است . معدن سرب و روي کوشک از ديرباز مورد توجه معدنکاران قديمي بوده است. آثار کارهاي قديمي نشان دهنده استخراج کلوخه هاي پر عيار سرب از رخنمون هاي شرق معدن که به کوشک قديمي موسوم است مي باشد . خبرنگار هفته نامه افق کوير گفتگويي با مدير عامل اين شرکت انجام داده است که در ادامه مي خوانيم.

افق کوير: لطفاً خودتان را معرفي کنيد؟

محمود علي محمدي هستم، متولد روستاي حداده از توابع دامن کوه دامغان. بچه بودم که به تهران رفتيم  و در همان جا بزرگ شدم و ادامه تحصيل دادم . در  دانشگاه آزاد واحد جنوب، عمران خواندم و بعد از آن وارد بازار کار شدم. در ابتدا در شرکت ساختماني پاريز مشغول به کار شدم و به مدت مديدي در دفتر فني و رييس کارگاه اين شرکت بودم، بعد از آن جذب شرکت نوين آلياژ شدم که شرکت مادر،  معادن و کارخانجات است، بعد از کار عمراني وارد کار معدن و فرو آلياژ شدم. اوايل کار با ساخت کارخانه شروع کردم بعد از نصب کارخانجات باعث شد تا وارد متالوژي کارهاي کاني شناسي شوم، بعد از آن گروه، تصميم گرفت معادن فاريا، کوشک، کارخانجات نويد منگنز را بر عهده

 بگيرد، علاوه بر نوين آلياژ وارد عرصه فعاليت از پايه معدني تا انتهاي فرو آلياژشديم و نتيجه اين شد که در تهران که مجمع ساليانه شرکت معادن بافق تشکيل  و مدير قبلي استعفا کرده بود و به نوعي حضور نداشت، تصميم گرفته شد من از بخش فروآلياژ به قسمت معدن منتقل شوم، حتي اعتراض داشتم به اين علت  که درست است بخش معدن با عمران يکي است، اما مشکلات خاص خودش را هم دارد که قبول نکردند و گفتند چون سابقه طولاني مديريت و کار اجرايي داريد اين وظيفه را به من محول کردند، در حال حاضر هم با افراد باتجربه اي مثل مهندس عباسي، مهندس دهقاني، مهندس حاجي زاده و مهندس آقازاده مشغول به کار هستم و گروهي کار مي کنيم تا به حال با صداقت همدلي که با هم داشتيم تا به الآن معدن کوشک علي رغم چهل سال فرسوده بودن هنوز يکي از پايه هاي صادراتي استان يزد است که از معتبرترين شرکت معدني غيرآهني در استان يزد است، چرا که از سال 83 براي کشور ارز آوري داريم.

شرکت معادن بافق سهامي عام است، سهام دار عمده شرکت پيمان اميراست که گروه معادن را در اختيار دارد و شرکت نوين آلياژ سهم عمده از پيمان امير را دارد، به طبع شرکت هاي تابع مديرتشان را پيمان امير، به کساني واگذار کرده است که سهام دار عمده هستند. از خصوصيات شرکت نوين آلياژ اين است که از ابتداي توليد تا انتهاي بازرگاني را تخصص آن را دارد و در حال حاضر با رابطه هايي که داريم تحريم ها را دور مي زنيم. اگر دولت در 8 سال گذشته همراهي مي کرد شرکت نوين آلياژ وابستگي ايران را به طور کل با فولادهاي خاص در دنيا از بين مي برد، منتهاي مراتب يکسري مشکلات از قبيل؛ نبود زيرساختها مثل شبکه گاز، برق، نبود بودجه و شدت تحريم ها پيش روي شرکت قرار گرفت.

گروهي هم که با هم کار مي کنيم اعتقاد دارد که سرمايه ملت بايد در ايران هزينه شود، اين باعث شده است که سرمايه ملي را در داخل ايران هزينه کنيم، حالا اين هزينه چه مقدار به ما برمي گردد مهم نيست، مهم اين است که چه کاري در مملکت انجام مي شود؟ الآن شرکت معادن فاريا و مادر بخش معادن 1200 نفر کار مي کنند در بخش فروآلياژ آن نزديک سيصد نفر و در بخش نويد منگنز بيست نفر و در معدن کوشک 350نفر و در  معدن نوين صد نفر کار مي کنند. سيستم در نظر دارد فروآلياژ توليد کند که الآن آن فروآلياژ از خارج وارد کشور مي شود.

افق کوير:فعاليت هايي که در معدن کوشک صورت گرفته است چه کارهايي بوده است؟

براي معدن کوشک ذخيره اي که قبلاً يعني بيست سال پيش اعلام شده بود، چيزي در حدود يک ميليون تن بود، زماني که معدن را تحويل گرفتم، معدن چندين ميليارد بدهي به سيستم دولتي داشت با همکاري بيمه، تأمين اجتماعي بدهي تقسيط شد، توسط دو دورة دولت قبلي يکسري بدهي هايي به بيمه تأمين اجتماعي و اداره ماليات بود که تا به الان تمامي آن تسويه گرديد و اين اولين کاري بود که انجام داديم. دومين کاري که انجام داديم اين بودکه ذخيره را تثبيت کرديم که ذخيره تثبيت شده کنوني مجتمع معدني کوشک حدود سيزده ميليون تن سنگ سرب و روي است. با اين روشي که الآن کار مي شود اگر برداشت سنگ از معدن دوبرابر يا سه برابر نشود تا دو دورة بيست ساله ديگر در معدن کوشک بازنشسته خواهيم داشت که يک دوره آن دو سال است که آغاز شده است و قريب به 270 نفر نيروي جديد هستند. اصولاً معدن کوشک اولين و آخرين معدني هست که يک روش منحصر به فرد در استخراج زيرزميني دارد که ما مرجع آموزشي آن در کل کشور هستيم و سازمان صنايع و معدن استان يزد مي تواند افتخار کند که تنها معدني که اين روش را کار مي کند در استان يزد است و آن هم معدن کوشک است که استاداني چون مهندس عباسي مديرمجتمع و مهندس دهقان و مهندس آقازاده هستند که در اين بخش کار کردند. منتها به سمت”openpit” مي رويم يعني معدن را باز مي کنيم، معدن به همين روش زيرزميني خواهد بود و اعتقادم بر اين است براي اينکه مملکت يک مرجع آموزشي را از دست ندهد و در عين حال سنگ (بيت المال) هدر نرود.قسمت زيرزميني را تا نهايت نگه مي داريم و قسمت اعظم آن را به صورت روباز برداشت مي کنيم تا اقتصادي تر باشد. الآن طرحي داريم تا يک کارخانه جفت کارخانة قديمي احداث کنيم که حدود بيست و پنج ميليارد تومان آوردة نقدي سرمايه گذار شرکت سهامي مي آورد تا ظرفيت توليد تقريباً دوبرابر کنيم. در عين حال تمام سيزده ميليون تن سنگي که ذخيرة است استخراج کنيم، چيزي که بعداً مي ماند و ما بر روي آن طرح مي گذاريم و در داخل ايران تحقيقات انجام مي دهيم و کم کم در حال به نتيجه رسيدن است اين است که بعدها موادي را که به صورت خروجي کارخانه در استخراج ها هست اين به عنوان ذخيره کم عيار 4 درصد الان در کشور استراليا و ديگر کشورها بازيافت مي شود، بعدها با پيشرفت تکنولوژي همين را به سيستم برگشت مي دهيم شايد بعدها نحوه کارکردن معدن کوشک مخلوطي از اين بازيافت و فرآوري مواد باشد.

در حال حاضر وضعيت ما مثل قم و کاشان است چرا که بين بافق و بهاباد قرار داريم درست کيلومتر 45 جادة بافق به بهاباد هستيم و دقيقاً وسط قرار داريم و نصف تا نصف از روستاهاي بافق و بهاباد نفر گرفتيم، در حال حاضر نمي توانيم نيرو بگيريم چون در «پيک» هستيم و بازنشسته نداريم به ازاي هر نفر بازنشسته نيرو گرفتيم و آموزش داده ايم و مشغول به کار شدند.

افق کوير:چه مشکلاتي داريد؟

در ايران مشکل سه چيز است: تحريم، کمبود نقدينگي و  تکنولوژي  که آن هم ناشي از تحريم است. در مورد کمبود نقدينگي سرمايه گذار زماني که سرمايه اش را مي آورد بايد مسئولين هم کمک کنند متأسفانه کمکي هم نمي بينيم چرا؟ به طور مثال اداره منابع طبيعي بافق در عرصه معدني که محل انفجارات است و خود من براي نقطه به نقطه اين زمين طرح و برنامه دارم مجوز مرغداري داده است که کار بسيار غيرقانوني است که از نظر امنيتي هم مشکل دارد صحيح نيست که گفته شود . ما مي گوييم:«کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنند» ما به دنبال اين هستيم .در ايران چيزي به عنوان تضمين براي سرمايه گذار نداريم و چيز بي معنايي است، اين اولين مشکل است که وجود دارد و سرمايه گذار را فراري مي دهد. خود ما از نظر مديريتي اگر گروه منظمي نداشتيم پيشرفتي هم نداشتيم و نتيجه اين است که شش شرکت ورشکسته را بر عهده گرفتيم و همين شرکت هايي را که دولتها مي گفتند ورشکسته است سوددهي دارد هم به جامعه خدمت مي کند و هم به ارز آوري اين مملکت. دنبال اينکه بخواهيم تعريف و تمجيد بشنوم يا تنديس و جايزه اي بگيرم نيستم، انسان جايزه اش را زماني مي گيرد که وقتي شب از خستگي مي خوابد مي داند به خاطر کار ملت خسته شده و باري از دوش ملت برداشته باشد و اگر فردي توقع جايزه داشته باشد نشان دهنده اين است که غش در معامله دارد، بايد کار کنيم بدون توقع. ايران فقط با کار و کار،کار پيشرفت مي کند.

افق کوير: در گفته هاي خود به اين موضوع اشاره کرديد که دولتها براي سرمايه گذار مشکل ايجاد مي کنند دراين رابطه بيشتر توضيح دهيد؟

دولت قيد و بند براي سرمايه گذار مي گذارد، مردم که به سرمايه گذار کاري ندارند، هر دولتي که ادعا مي کند به سرمايه گذار کمک  مي کند من به او ثابت خواهم کرد که هيچ کمکي نمي کند، چون جهت تفکر مديريتي در ايران به سمت توليد نيست. در تمام کشورهاي پيشرفته اگر تحقيق کنيد به اين نتيجه مي رسيد همانطور که تحقيق کرديم و به اين نتيجه رسيديم که در اين کشورها زماني که يک طرح را اجرايي مي کنند تا زماني که طرح به بازدهي نرسيده يک ريال پول دريافت نمي کنند، ولي در ايران زمين و برق به شما واگذار مي کنند اول پولش را مي گيرند، ماليات مي گيرند زماني که کارخانه احداث شد، سهمشان را مي خواهند، کجاي دنيا اينطوري است؟ زماني که به يک شهر براي سرمايه گذاري مي آيي فرماندار، بخشدار، رييس اداره ماليات و ديگر مسئولان آدم هاي خوبي هستند، اما قانون به جهت توليد نيست و ما مجري قانون هستيم وقتي که مسئولي که در شهر گذاشتيد مي خواهد قانون را اجرا کند خواه و ناخواه دستش بسته است، مملکت ما اين طور است اگر مي خواهد پيشرفت کند بايد قيد بگذارد، کنترل کند، نظارت و مديرتش را بيشتر کند و اجازه بدهد سرمايه گذار کارش را انجام بدهد.

افق کوير: باتوجه به اين که به عنوان سرمايه گذار در بخش خصوصي وارد شديد يک نگرش منفي نسبت به خصوصي سازي است که در اين رابطه توضيحاتي ارايه نماييد؟

اين تفکر اشتباه است که هرکسي که در يک منطقه سرمايه گذاري مي کند بايد يک چيزي به منطقه بدهد خود به خود يک چيزي به منطقه داده خواهد شد، چون باعث اشتغال مي شود، غير مستقيم رونق ايجاد مي کند. اين سهمي است که منطقه مي برد. استفاده اي که دولت مي برد اين است از چيز بلا استفاده اي که تا به حال کسي استفاده نمي کرد، حالا استفاده مي شود و عوارض و مالياتش را مي گيرد، پس سرمايه گذار در هر صورتي ماليات را به دولت مي دهد به مردم هم منفعت مي رسد.در اصل خصوصي سازي اگر دولت مي خواهد با خصوصي سازي يک دولتي را در دولت ايجاد کند در اصل بنده با آن مخالف هستم ولي اگر بخواهد کار مردم را به مردم واگذار کند مخالفتي ندارم به شرطي که کار مردم را به عده خاصي واگذار نکند.

بياييم بازنگري کنيم و ببينيم اين خصوصي سازي که انجام نداديم چه کسي توان مالي چيزي را که دولت به عنوان بودجه خصوصي سازي برايش در نظر گرفته را دارد آيا غير از سرمايه گذاران دولتي و گردن کلفت؟!!! اگر مي خواهيد خصوصي سازي کنيد چرا سهام چادرملو، چغارت را به مردم واگذار نمي کنيد؟! چرا مديريت را گسترش نمي دهيد؟ چرا مدير قابل را نمي گذاريد تا نظارت قوي داشته باشد! يک موقع سرمايه عظيمي در يک منطقه خوابيده و شما مي خواهيد بياييد آن را واگذار کنيد و مردم منطقه از آن سرمايه عظيم استفاده اي نمي برند. اينکه دولت بگويد مي خواهم خصوصي سازي کنم تصدي گري خود را بردارم و خودم را راحت کنم و يک سرمايه گذار دست به نقدي را به دست آورم را اشتباه است بايد يک چيز بينابيني در نظر بگيريم، نظارت دولتي صورت بگيرد چون اين انفال است، شما اگر واگذار مي کنيد در ازاي اين انفال چه چيزي به مردم مي رسد؟چه چيز به نسل آينده مي رسد؟چيزي که بايد اصلاح شود نحوه خصوصي سازي است. چرا مردم را از چاله درمي آوريد و به  چاه مي اندازيد، به طور مثال اگر دوستان ما در بخش دولتي قدرت دارند و مي خواهند کاري را انجام دهند. ارزش مالي کاري را که انجام مي دهند را بگذارند وسط و دولت هم 49 درصد تصدي گريش را نگه دارد. بقيه آن را واگذار کند به هرکس که مي خواهد انجام دهد؛ ولي کسي که مي خواهد بدنه کار فني را انجام دهد واقعاً  بايد قدرت اجرايي آن کار را داشته باشد. سرمايه گذار خصوصي مي تواند اين کار را انجام دهد به شرط آن که 1- تعهد داشته باشد 2-تخصص داشته باشد3- وطن پرست باشد4- سرمايه اي را که از منطقه برمي دارد در ازاي آن يک پيشرفتي به جامعه آن منطقه بدهد.

اگر بافق بر اثر سنگ آهن توسعه پيدا کند دولت قسمتي را که مختص خودش است را نگه داشته عوايدش را به جامعه بدهد، آن قسمتي که بخش سرمايه گذار خصوصي است تکنولوژي،تخصص،اشتغال و خيلي از مسائل ديگر را به دنبال خواهد داشت ما هيچ مخالفتي با کسي که مي آيد نداريم اين تفکر که مثلاً رييس سنگ آهن حتماً بايد بافقي باشد، تفکر اشتباهي است هرکس که مديريت قوي دارد و دانش بهتري دارد براي شهر بهتر است، اشتباه و کج راهة ما در مملکت اين بود که قسمت عمده توليدي مملکت را دست يک گروه داديم، بعد اين گروه باند شد، بعد رانت شد و مردم هيچ استفاده اي نبردند و با يک معضل بزرگ دولت روبرو شد و مقام معظم رهبري(مدظله) براي اينکه شرايط را تغيير دهند فرمودند اصل 44 را اجرا کنيد در اجراي اين اصل هم همان افرادي که منافعشان تحت خطر قرار مي گيرد رفتند گروه درست کردند و به اسم خصوصي سازي گفتند چون تخصص داريم خود ما اجرا کنيم چه کسي بهتر از ما!!!

افق کوير:محصولات معدن کوشک به چه کشورهايي صادر مي شود؟عمدتاً محصولات کنسانتره سرب و روي در دنيا الآن خريدارش چين، ازبکستان و چند کشور خاص ديگر است، کشورهاي خاص که تعيين کننده نيستند معمولاً کشورهاي دست دو مي خرند و به کشورهاي دست يک مثل چين مي فروشند. چين قدرت اقتصادي برتر دنيا مي شود به خاطر اينکه انبارهاي مواد اوليه غني دنيا را به چين منتقل مي کند، اگر ما هم زرنگ باشيم به عنوان توليد کننده کاني، دولت جمهوري اسلامي به جاي اينکه تورم ايجاد کند بخشي از سرمايه هايش را در مملکت انبار مي کرد نه تورم ايجاد مي کرد، علاوه بر آن قدرت اقتصادي را هم بالا مي برد.

افق کوير: از سرب چه استفاده اي مي شود؟

درلوازم آرايشي، دارو، انرژي اتمي، باتري،رنگ سازي و غيره کاربرد دارد.

افق کوير:آيا امکان دارد که در کشور استفاده شود و خام فروشي نکنيم؟ تا يک مقداري از آن را مي توانيم استفاده کنيم در زمان حاضر که شمش روي توليد مي کنيم که در صنعت نظامي، داروسازي و آلياژسازي کاربرد دارد، ولي در ايران ظرفيت بازيافت مقدار کمي از سرب و روي داريم، در نهايت اگر شمش هم شود آن هم صادر مي شود. بعضي مواقع بازار فروش کنسانتره در دنيا خوب است

افق کوير:حرف پاياني؟

اعتقاد دارم در مملکت يک نفر حرف مي زند و سياست کلي مي شود، بقيه بايد اطاعت کنند اگر مي توانيد بسم ا…، اگر نمي توانيد سنگ انداري نکنيد، چرا که جامعه خراب مي شود، ما که احساس تکليف کرديم همين کار را انجام داديم، موفق هم شديم.


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۹۰۰
برچسب ها:
دیدگاه ها
علی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 20 شهریور 1392 - 10:22 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

بابا آقای مهندس معدن کوشک را سال 72 فروختند ورفت ومردم بافق کارخانه کاششششی زدند.همان موقع من یادم هست دکتر یاراحمدی به چندین مسئول گفته بود کارخانه کاشی فایده ای ندارد ومردم راتشویق کنید معدن کوشک را بخرند ولی گوش شنوایی نبود.باز معدن چغارت را آقای دکتر یاراحمدی گفت به کارمندان وبازنشستگانش بصورت سهام بفروشند ولی آنها این کار را که نکردند هیچ دکتر را نیز از سر راهشان برداشتند.

منتقد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 22 شهریور 1392 - 1:24 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

با سلام
جناب آقای علی محمدی حرف های شما را شنیدیم لطفا به چند سئوال ÷اسخ دهید:
1- زمان خصوصی سازی معدن کوشک را چند خریدید و همان زمان جنس انبارهای معدن چند می ارزید.
2- وقتی شما سهام شرکت را افزایش می دادید و کارگر ها قدرت خرید نداشتند و ذرصد سهام ایشان به زیر 2 درصد رسیده است احتمالا شما مدیریت معدن کوشک را توسعه داده اید.
3- 10 سال است قرار است بخش کم عیار معدن کوشک راه اندازی شود لطفا بفرمایید چه زمانی اتفاق می افتد؟
4- از درآمد معدن کوشک چند درصد آن در بافق و چند درصد در دوبی سرمایه گذاری شده است؟
5- به نظر شما اگر این معدن به صورت تعاونی مدیریت می شد علاوه بر اشتغال زایی عدالت اجتماعی هم رعایت نمی شد؟
6- از انفال چه می دانید؟ آیا نمی بایست خمس آن سالانه پرداخت شود؟ شما تا کنون نزد حاکم شرع شهرستان چند خمس معدن داده اید؟
7- آیا سئوالات من هم سنگ اندازی در روند گسترش سرمایه داری از قبل انفال نیست؟!!!!!!

علی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 9 اردیبهشت 1401 - 6:16 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام آقای علی محمدی اگه شما دم از عدالت می‌زنید چرا خودتا ن به معدن سر نمیزنید ببنینید ابن آقای دهقانی چه گلی به سر این کارگران معدن می زند، وفقط حرف (نه) بر زبانش می‌چرخد و حرفهای کارگر برایش اهمیتی ندارد

You cannot copy content of this page