امام حسین (ع) به ما احتیاج دارند یا ما به ایشان؟
سال قبل شب تاسوعا براي عزاداري به يكي از مجالس روضه وارد شدم. مداحي كه قبل از سخنران اصلي مجلس مشغول مداحي بود حرفهاي زيادي داشت وبا شور وشوق از حضرت ابوالفضل العباس(ع)ميگفت واينكه چطور آقامبارزه ميكردند .چه قدرتي داشتند وچطورسواركار حريف را با يك ضربت شمشير همراه با مركبش به دونيم تقسيم ميكردندودر بعضي مواقع باسر شمشير سواركار حريف را به هوا پرتاب كرده وسپس اورادر هوا به دونيمه تقسيم ميكردند وچه توانابودند در كشتن .
نميدانم چرا بعضيها فكر ميكنند بايد كمك كنند تا حضرت بزرگ جلوه كند يا به هروسيله اي كه شده بايد اشك مردم را جاري كنند .چرا ماقبول نميكنيم كه واقعه كربلا خود بزرگ است وامام حسين وآقا ابوالفضل العباس (ع) نيازي به من وما ندارند.خودآقاي عالمند وبي نياز از من وما.
البته من كارشناس مسائل مذهبي نيستم و از بزرگان اين فن معذرت خواهي ميكنم اما نظرم را ميگويم تا از نظرات شما بزرگواران مطلع شوم شايد هم اشتباه ميكنم خواهشا شما راهنمائيم كنيد
وقتي ميبينم رهبرم براي بازگويي واقعه عاشورا مقتل خواني ميكنند .روضه حضرت عباس (ع)را درتاسوعاي سال 1379 فراموش نكرده ام .به نظر شما ايشان نميتوانند مثل بعضي از آقايان برداشت خودشان را از مقتل .كه مطمئنا بهترين برداشت وكاملترين آن خواهدبود براي مردم بازگو كنند؟چرا ايشان اينقدر اصرار دارند تا از تحريف عاشورا وقيام حضرت جلوگيري كنند .مقتل خواني ايشان براي من وامثالهم است تا تفسير به راي نكنيم .مگر امام حسين (ع) نياز به من ومادارند كه از ايشان وقيامشان بگوئيم وبي جهت صحنه سازي كنيم وبخواهيم ايشان را بزرگ جلوه دهيم.ميدانيم كه چنين نيست فقط ما به ايشان وفلسفه قيامشان محتاجيم تا بدانيم كه چطور زندگي كنيم وچطور بميريم و براي هرچيز كوچكي تن به ذلت ندهيم .
اگر شيعيان فقط به يك جمله از امام بسنده ميكردند كه فرمودند ((اگر دين نداريد لااقل آزاد مرد باشيد ))بخداقسم زندگيمان عوض ميشد .ديدمان به دنيا و زندگي دنيا عوض ميشد اصلا انسان ديگري ميشديم.
ماطبق يك سنت قديمي بجاي عزاداري ياد گرفته ايم وسيله درست كنيم و باآن سعي در فهماندن عاشورابه مردم را داريم. اگربجاي اينهمه وسيله كه اين چند شب وقت ميگذاريم وآماده ميكنيم لااقل اين چند شب وقت ميگذاشتيم واماممان را بهتر ميشناختيم وبا فلسفه قيام وعلتهاي آن آشنا ميشديم .اگر بجاي آوردن اينهمه وسائل روي خيابان در گوشه اي واقعا عزاداري ميكرديم بهترنبود؟.چه كسي ميداند چرا امام اهلبيت خود را به صحراي كربلا آوردند.اگرايشان ميخواستند قيام كنند با ياران مي آمدند.نه با اهل بيتشان .مطمئنا هدف امام بالاتراز يك قيام بود وبه فكر همان زمان نبودند ايشان هدفشان دوره هاي بعد از خودشان بود . ما بوديم.
بقول دكترشريعتي امام درآخرين لحظات فرياد ميزنند (هل من ناصر ينصرني)آيا كسي نيست تا مرا ياري كند..اين سئوال از تاريخ فرداي بشريست .اين پرسش از آينده است.از ما.امام ميدانستند كسي نيست تا ياريشان كند راه ايشان مشخص بود. شهادت .فريادشان براي من وماست تاحسيني شويم مطمئنا حسين (ع) آن ضعيفي نبود كه بايد براي او گريست .آموزگار بزرگ شهادت اكنون برخاسته است تابه همه آنها كه جهاد راتنها در توانستن ميدانند وبه همه آنها كه پيروزي برخصم را تنها غلبه.. بياموزندكه شهادت نه يك باختن كه يك انتخاب است انتخابي كه مجاهد در آن با دادن جان پيروز ميشود.واينكه چگونه بايدزيست و به ما آموخت كه حسين بيشتراز آب تشنه لبيك بود .افسوس كه بجاي افكارش زخمهاي تنش را نشانمان دادند وبزرگترين دردش را بي آبي ناميدند.اگر در جامعه اي يك حسين داشته باشيم هم زندگي خواهيم داشت هم آزادي و هم علم .بيائيد حسين زمانمان را تنها نگذاريم وحسيني شويم واز تظاهر دست برداريم وگرنه يزيدي هستيم
محمد رضا رضايي
عالم همه محو گل رخسار حسین است
ذرات جهان در عجب از کار حسین است
در ماه عزا شاد نباشید و نخندید
چون مادر سادات عزادار حسین است