دوباره داغدار عقب افتادگی شهرمان شدیم
سال 82-83 با کمک دوستان به شدت پیگیر احداث پیست موتور سواری در بافق بودیم .چرا که احساس می کردیم وجود چنین مکانی در شهر ضروری است تا جوانان پر شور مکانی برای تخلیه انرژی پر حرارات جوانی داشته باشند . با زحمت فراوان در منطقه “دق ” (پشت بیمارستان ) مسابقه غیر رسمی برگزار کردیم . که با استقبال بسیار خوب مردم به ویژه جوانان مواجه شدیم. ولی متاسفانه همان سالها با سنگ اندازی مسئولین شهرستان و استان مواجه شدیم ( البته به جزء شهردار وقت جناب آقای صباغیان که الحق و والانصاف این زمینه مرا بسیار تشویق می کردند ) وآنقدر اهمیت ندادند و پشت گوش انداختند تا من که از طریق انجمن همبستگی دارالشجاعه آن سالها پی گیر بودم خسته شدم و این قضیه را رها کردم.بعد ها هم تنی چند از جوانان شهرم گاه گاهی پی گیریهایی کردند و هرگز نتیجه نگرفتند .
غرض از این قصه پر غصه :
امروز به مراسم خاکسپاری جوانی رفتم که دیروز بر اثر حادثه موتورسورای در گذشته بود . صدای گریه سوزناک پدر و برادرانش همه رامنقلب و محزون کرده بود ( خدا بهشان صبر دهد)
هر بار که جوانی از شهرمان در اثر حادثه تصادف رانندگی با موتور جان خود را از دست می دهد داغ دل من تازه می شود . اگر مسئولین سابق شهرم کمی دلسوز بودند و پیست موتور سواری در بافق احداٍث شده بود تا به جوانان آموزشهای لازم را می داد . فکر نکنم حوادث تلخی به این شدت و با این تعداد در سطح شهر رخ می داد . امروز نه تنها با این خانواده داغدار همدلی و همراهی کردم بلکه دوباره داغدار عقب افتادگی شهرم شدم
امیدوارم که مسئولین جدید شهرستان بافق که نشان از همین امروز پیگیر این مسئله مهم شوند. عباس یزدانی
سازمان ورزش و جوانان بافق= خواب