لطفا ادیسون را بت نکنید!(2)
قبل ازشروع بحث تذکر یک نکته لازم است:
دراین مباحث اصلا نمی خواهیم بگوییم ابزارها باید از صحنه زندگی دنیایی خارج شوند,این کار نه ممکن است نه صحیح.حرفمان این است که در استفاده از ابزارها اولا:مواظب باشیم انها هدف نشوند.ثانیا:همیشه ماورا استفاده از ابزار و وسایل,به نقش پروردگار عالم توجه کامل داشته باشیم. اری انسان تا در دنیا است جسم دارد ولذا ابزار طلب است و حکمت خداوند اینگونه جاری شده که تا دردنیا هستیم همانطور که از بدنمان استفاده میکنیم ازابزارها هم استفاده کنیم.ولی اگر بدمان مقصدمان شدبه انحراف و بحران روحی می افتیم واگر ابزارها مقصد جامعه و تمدنی شد ,ان جامعه به بحران می افتد.
افات فاصله گرفتن ازطبیعت
ازخصوصیات بارزتمدن غربی این است که خواستار چیزهایی است که تمدن های توحیدی برای فاصله گرفتن ازان هاتلاش میکردند.درنگاه اول ممکن است تصورشود ملت های گذشته طالب برق ویخچال کولر بودند ولی علم بدست اوردن ان ها رانداشتند.ولی توجه بیشتر به احوالات انها نشان میدهد که زندگی را طوری میشناختند که امکانات طبیعی را برای ادامه ان زندگی کافی میدانستند وبه خوبی میفهمیدند اگردرصدد چنین چیزهایی باشند ,نه تنها بایداز زندگی طبیعی فاصله بگیرند ,بلکه باید تمام زندگی خود را جهت حفظ این دستاوردها مصرف کنند و زندگی انها تبدیل میشود به ساختن ابزارهایی برای زندگی. به عبارت دیگرچون میفهمیدند با فاصله گرفتن از طبیعت زندگی را گم میکنند هرگزطالب انگونه زندگی که غرب پدید اورد نبودند. اری!هر چند با پدید امدن این نوع زندگی امروزه دیگر نمیتوان از ان فاصله گرفت ,ولی لا اقل ان را به عنوان یک دستاورد بزرگ نباید پنداشت.
به گفته رنه گنون ((پژوهش هایی را که تمدن جدید دنبال میکند ,صرفا اهمیت عملی دارند ,نه روحانی,و این پژوهش های عملی متحقق نمیشود مگر باحد اعلای مخالفت با معنویت ,و به دست مردمانی چنان مستغرق در مادیات که دیگر ورای ماده چیزی به ادراکشان نیاید….))
او می افزاید((در گذشته این پژوهش ها به دست انسانهای بزرگ انجام نمیشد چرا که بران انان قیمت عمر گرانبهاتر از ان بود که این چنین در امور مادی مصرف شود که نتیجه ان فقط عمل است)).
والسلام
امیرحسین شکوهی بافقی
برگرفته ازکتاب (علل تزلزل تمدن غرب دکترطاهرزاده)
با سلام اقای شکوهی حرفتان بسیارمنطقی است ولی الان بایدچه کنیم؟