تدبیر و امید و تدام ناامیدی بافقی ها
بافق تنها بدلیل داشتن شاعر نامی و کشوری چون وحشی بافقی و مجاهدی شجاع مانند شیخ محمدتقی بافقی و یا داشتن 266 شهید که چند روز پیش یادواره شان بود و پیشتازی در تمام عرصه های انقلاب ازجمله صدها جانباز و آزاده و نیز هزاران ایثارگر شهره استان و کشور نیست.
این شهرستان بخاطر داشته دیگری بنام معادن غنی سنگ آهن نیز همیشه در کانون توجه بسیاری از افراد، شرکت ها و برخی شهرهای کشور بوده است.
منابع غنی معدنی سنگ آهن از زمانی که نخستین آتشباری سال ها پیش در چغارت بافق انجام شده چشم طمع برخی را به منابع طبیعی و خدادای این شهرستان کویری گشود.
شرکت سنگ آهن مرکزی ایران_بافق بدلیل وجود ده ها توده معدنی ریز و درشت در شهرستان به این نام نامیده شده است.
در سال های نخست فعالیت و استخراج برای خردکردن سنگ آهن یک کارخانه خردایش در مجموعه چغارت ایجاد و تا سال ها بعد این عمده ترین فعالیت کارگاهی جوارمعدنی این معدن بود.
در آن سال ها شاید بدلیل نبود آب کافی در شهرستان یا برخی مسایل دیگر هیچ مجموعه جوارمعدنی در شهرستان ایجاد نگردید و سنگ آهن با هزینه بسیار از طریق قطار و بعدها با کامیون به فولادسازی و ذوب آهن های سراسر کشور بویژه استان همجوار انتقال یافت.
سود بسیار زیاد و ثروت عظیم ناشی از فرآوری و تبدیل سنگ آهن از همان سال های نخست سبب طمع و علاقه بسیاری از افراد، شهرها و برخی استان ها به این مجموعه معدنی شد و طمع این پول بادآورده سبب دسیسه های زیادی برای این مجموعه معدنی شد.
ابتدا سنگ این معدن با بهای اندکی از سوی مجموعه های فولادی خریداری می شد و بعدها یکی از مهمترین توده های معدنی زیر مجموعه این شرکت در سال های بعد با نقشه ها و نیرنگ های طولانی مدت جدا شد.
شرکت سنگ آهن مرکزی ایران با وجود جداسازی این معدن همچنان بسیار بزرگ و گسترده بود آنچنان که وقتی برای اولین بار افراد پشت پرده قصد تصاحب آن را نمودند توانست با استفاده از اصل انفال بودن از چنگال طمع کاران بگریزد.
طمع باعث پیاده کردن نقشه ای جدید شد و در اقدام های بعدی نسبت به کوچک سازی و جدا نمودن آنومالی ها(توده های معدنی) ومستقل کردن آنها شد تا جایی که برخی از این معادن کوچک به تنهایی چندین کیلومتر با مرکزسنگ آهن مرکزی فاصله دارند.
البته هنوز هم باقیمانده آنقدر بزرگ و ثروتمند هست که طمع کاران و مافیای فولاد تلاش کنند تا علاوه بر سنگ آهن تولیدی بر تنها سرمایه مردم این دیار نیز چنگ بیندازد.
اگر فقط و فقط 1درصد از فروش تمام این کوه سنگ تا این گودال خرج آبادانی این شهر شده بود ما بافقیها الان پامون روی سنگ مرمر کف خیابون میزاشتیم نه خاک و گل / اگه اینگونه شده بود الان بافق خودش یک استان بود /بافق مظلوم بافق محروم
حق حق حق ما رو بدیــــــــــــــــــــــــــــــد
مگـــــه وجدان نداریــــــد