از خط قرمز مافياي فولاد ( تاسيس كارخانه فولادسازي در شهرستان بافق ) عبور خواهيم كرد
با توكل به خدا و اعتماد به مسئولان شهرستان و استان از خط قرمز مافياي فولاد ( تاسيس كارخانه فولادسازي در شهرستان بافق ) عبور خواهيم كرد
لطفا دلسوزان شهرستان بافق اين مطلب را كامل، با تامل و بدون در نظر گرفتن منافع جناحي بخوانند.
شركت سنگ آهن مركزي از ابتداي تاسيس فقط و فقط با هدف تامين خوراك ذوب آهن اصفهان ادامه حيات داده و به همين ديد به آن نگاه مي شد. اما سال 79 كه نقطه عطف مهمي در تاريخ اين شركت محسوب مي شود؛ حركت شما مردم فهيم در راستاي عدالت خواهي و جلوگيري از خصوصي شدن تنها قطب اقتصادي منطقه بافق منجر به حضور مدير عاملي بومي و از جنس خودمان در مسند مديريت اين مجموعه معدني گرديد. مرحوم مهندس محمد دهستاني بافقي معروف به سردار سازندگي شهرستان بافق با هدف تغيير ماهيت شركت به مجتمع صنعتي معدني و قطب اقتصادي استان كار خود را شروع كرده و با جسارت تمام صادرات را به جهت تحت فشار قرار دادن اصفهان، امكان مانور بيشتر به روي قيمت سنگ، خارج كردن شركت از ركود و تامين مالي پروژه هاي آتي با وجود تمام مخالفتها در برنامه كاري خود گنجاند. ( قيمت فروش سنگ به ذوب آهن اصفهان از ابتدا تا بحال با توجه به نفوذ بالاي آنها در سطوح بالاي مديريتي؛ بسيار ناعادلانه و با تفاوتي فاحش نسبت به قيمت جهاني آن قرار داشت كه به نوعي استثمار منابع اين شهرستان محسوب شده و با اين وجود نيز، ذوب آهن اصفهان حاضر به پرداخت كامل و به موقع آن نشده و نمي شود و ساليان سال هست كه بزرگترين بدهكار شركت سنگ آهن مركزي ايران بوده است )
علی ایحال پس از سی و چند سال و در زمان مديريت مرحوم دهستاني كارهاي زيربنايي بزرگي به شرح زير انجام گرفت كه باعث اميد روزافزون مردم به آينده شهرستان و مهاجر پذيري آن گرديد:
1- بهره برداري از كارخانه فرآوري چغارت پس از يازده سال سكوت
2- ايجاد اشتغال براي چندين هزار نفر به صورت مستقيم و غير مستقيم
3- استارت كارخانه آگلومراسيون
4- استارت كارخانه فولاد ( فولاد ابويي )
5- انجام تحقيقات طرح فاضلاب شهري
6- تحقيقات برداشت آب شيرين از دشت حسن آباد
7- پيگيري طرح گندله سازي سه چاهون
8- انتقال آب زاينده رود به شهرستان
9- احداث كمربند سبز
10- احداث بلوار آهن
11- احداث فلكه چغارت
12- احداث فلكه ورودي شهر
13- احداث پارك شادي
14- احداث هتل
15- احداث ساختمان اداري شركت
16- به كارگيري افراد بومي در سمتهاي مختلف
17- متمركز كردن خريدهاي شركت سنگ آهن در شهرستان كه باعث رونق بازار گشت.
و غيره . اما مافياي فولاد كه آينده شهرستان را روشن مي ديد و از تامين خوراك خود به دليل كامل شدن چرخه فولاد در شهرستان با احداث كارخانه هاي فوق الذكر احساس خطر جدي كرده بود ديگر طاقت نياورده، با سوء استفاده از اختلافات داخلي خود ما، با شناختي كه ساليان سال از مردم نجيب اين منطقه محروم به دست آورده بودند و متاسفانه با همراهي عده اي محدود، اقدام به جايگزيني مديرعامل غير بومي كردند.
همه از بزرگ و كوچك، پير و جوان، مسئول و غير مسئول به اين مقوله اذعان دارند كه دوره بدبختي و ركود براي شهرستان شروع شده بود به طوري كه همه طرحها، برنامه هاي زير ساختي و بلند مدت متوقف گرديد، بدهي ميلياردي ذوب آهن ميلياردي تر گرديد، ذوب آهن اصفهان در اين راستا نفس راحتي كشيد، كارخانه فولاد با هدف عدم بهره برداري با نقشه اي حساب شده به بخش خصوصي واگذار گرديد، تمامي آنوماليهاي اكتشافي شركت سنگ آهن مركزي جدا و بخشش شد. مدير عامل غير بومي شركت در خيانت به شهرستان و خوش خدمتي به ذوب آهن اصفهان سنگ تمام گذاشت؛ نه اينكه آبي نياورد سبو را نيز شكسته و نمك و نمكدان را با هم قورت داد. مردم كه طعم شيرين پيشرفت و آباداني را در زمان مديريت مرحوم دهستاني چشيده بودند جايگزيني مدير عامل غير بومي ديكري را بعد از رفتن او برنتافته، حركت عدالتخواهانه دوم شكل گرفت و مردم تا پاي جان در دفاع از حركت خود ماندند تا در نهايت به خواسته خود نائل آمدند. بدخواهان شهرستان به دكتر ياراحمدي فرصت اجراي برنامه هايش را نداده و حاج محمد جواد عسكري به عنوان سكاندار اين مجموعه انتخاب گرديد.
هر چند كه در حال حاضر عسكري آماج حمله هاي ما قرار گرفته اما مي خواهم به خودم جرات داده و چند مورد از كارهاي ارزشمند دومين مدير بومي را در زير ليست كنم تا انصاف را درباره وي رعايت كرده باشم:
1- پيگيري و تكميل پروژه آگلومراسيون
2- به كارگيري بيش از هزار نيرو به صورت مستقيم در چند سال اخير
3- پيگيري، تكميل و راه اندازي هتل نيكان
4- پيگيري و اخذ مجوز فاينانس كارخانه گندله سازي سه چاهون
5- پروژه اصلاح خط كارخانه فرآوري
6- شروع عمليات اجرايي پروژه فاضلاب شهري ( بزرگترين پروژه فاضلاب شهري كشور )
7- كمك به بيمارستان وليعصر (عج) بافق
8- كمك به آموزش و پرورش شهرستان
9- نصب دو دستگاه آب شيرين كن در سطح شهرستان
10- اجراي پروژه موزيكال درياچه آهنشهر
11- شروع به كار كارخانه كوره بلند به همراهي شركت شهداب
و غيره كه ظاهراً قطع به يقين مورد يازدهم ( تاسیس کوره بلند )، پا گذاشتن روي دم مافياي فولاد و بر عليه نقشه هاي آنان در جهت تاراج منابع خدادادي منطقه بوده كه اوضاع را اينچنين آشفته كردند تا بتوانند از آب گل آلود ماهي مورد نظر خود را صيد كنند.
و اما حرف من اين است كه در اين آشفته بازار خصوصي سازي، ما مردم شهرستان چه توقعي داريم كه از مديرعامل بومي خود انتظار داشتيم در تعطيلي معدن و جمع شدن بدون مجوز در شهر رهبر ما باشد!!!؛ آيا از رابطه هاي پيچيده قدرت در رده هاي بالا خبر داريم؟ آيا حذف يك بومي متعهد از هيئت مديره سنگ آهن و جايگزيني وي با كسي كه دو بار به دست ما از شهرمان اخراج شده چه معني مي تواند داشته باشد؟ آيا واقعاً فكر مي كنيم هر مسئولي مي تواند از هر موضوعي به راحتي سخن بگويد؟ و آيا مسئولين ما برخواسته از خود ما و فرزندان اين مرز و بوم نيستند؟ آيا نمي دانيم كه بي احترامي به خودي تف سر بالاست؟ پس اگر اين روش ما باشد، در چند روز آتی نيز با توجه به معذوريتي كه اعضاي محترم شورا به جهت عدم اعلام علني اينكه در خصوص واگذاري شركت سنگ آهن كاري از دستشان ساخته نبوده، آن فرزندان و نمايندگان منتخب خود را نيز مورد عتاب قرار خواهيم داد؟ كي مي خواهيم تابوي ترس از پذيرفتن مسئوليت توسط فرزندان متعهد، متخصص و پاك اين مرزو و بوم را بشكنيم؟ و تا كي مي خواهيم سرباز پياده مافياي فولاد باشيم؟
و حرف آخر اينكه بياييم مشكلات داخلي را ( در صورت وجود ) بگذاربم براي آينده؛ همه شما را دوست دارم ، همه شما همشهريان محروم و رنج كشيده ام را، همه و همه، از مسئول و غير مسئول، چپي يا راستي ، معتدل يا ميانه رو، زن يا مرد و …؛ عاجزانه از شما تقاضا دارم فعلاً اتحاد، همراهي و همدلي براي عبور از خط قرمز مافياي فولاد. به اميد موفقيت
امضاء محفوظ
با سلام خدمت کلیه همشهریان عزیز یه نکته کوچک را می خواهم یاد اور بشم با توجه به اینکه فولاد خوزستان خودش زیر مجموعه دولت است : سنگ اهن از همان اول خصوصی بوده ولی چون الان مردم فهمیدند که چرا فقط خاک و دولخش برا ما باشه و مسئولیی که روی کار اومدن یکم پیگیر کار عمران و ابادانی هستن ،دوست نداره دولت این بافق خرابه شده از این وضعیت در بیاد بخاطر اینکه هزینه های جاری برا شهر جلوش گرفته بشه و نتونه خرج این خراب شده بشه ،گفتن خصوصی که مردم میگن خصوصی هست نمیتونه خرج کنه ، فولاد خوزستان هنوز بدهی داره و خاک توسر ما بافقی بکنه که نتونیم خودمون سهام دار یه جای ادم وار مثل معدن باشیم واقعا مارو چی فرض کردن ، اینهایی که سر مدیرعامل بومی خودتونو میکشتین که پستشم گرفتین چرا اینجا ساکتین پس فقط برا دل خودتون بوده نه برا شهرتون تو این خصوصی سازی هشت سال دیگه نهایتش معدن تموم میشه و بافق اولین روستای بزرگ کشور میشه چرا که گاز که نیست همچی رو هم بردن من جمله اب و تو این هشت سال هم که برق میره ، ما میمونیمو چراغ بادی ها ، واقعا خجالت داره اگه انسان از خاکه پس محل زادگاه ما سنگ اهن هست که وجود مارو گرفته ، خیانت به این بزرگی در حق من و شما هم نیست نسل اینده ما باید بره تو همین سنگ اهن گوسفند بچرونه نزارید کوچکترین خدشه ای به اینده این شهر بشه این پول چقد کثیف هست که با یه پست گرفتن و پول ، وطنتو میفروشی به کجا میخوای بری ، مسئولین هیچ کاره هستن توی این شهر مگر اینکه مردم این شهر خودشون بخوان چرا که باید باغیرتشون نذارن کوچکترین ذلتی پذیرفته بشه ما هیچ تفاهم نامه ای رو قبول نداریم مگر اینکه فقط و فقط درصد قابل توجهی حتی از همون ۲۸ درصد مال شهر اینده شهر و حق کلیه شهروندان باشه ما توایران همچی داریم اما ما بافقیا از همش محرومیم ولی یک چیز داریم که با همین انگار همچی داریم تمام مشکلات مارو حل میکنه هرکی واقعا میخواد تو این شهر زندگی کنه باید دست در دست هم نزارند حق این شهر ضایع بشه بسه دیگه این همه خفتو خواری