آیا عدالت مرده است؟
ناگهان خبری درز بیدامی کند که سنگ اهن قرار است در فرابورس عرضه شودو 28/5درصدباقی مانده ان فروخته می شود هرچند که قسمت باقی مانده نسبت به بخش واگذار شده به صندوق باز نشستگان چندان قابل توجه نیست.
سرو صداها کم کم بالا می گیرد و شوراییان گیوه ها را بر می کشند تا این حق را باز ﭘﺲ گیرند و به عنوان اولین تجربه در کارزار عمل, خودی نشان دهند و به مردم بگویند که ما تا اخرین لحظه با عهدی که باشما بستیم ﭙﺍیبندیم و خیانت نمی کنیم.
مسئولان استان اعم از استاندار و نماینگان استان هم بعد از هرگزی, سفت و محکم بشت سر مردم می ایستند و با جسارت و شجاعت از حق مردم دفاع می کنند.
امام جمعه , فرماندار جدید و از همه مهمتر مردم شهر , مصرانه از سازمان خصوصی سازی می خواهند که فرایند فروش را متوقف کند.
کارگران دست به اعتصاب می زنند و کارخانه تعطیل می شود و رسانه های شهر و استان مردم را اگاه می کنند که دست هایی در کار است تا مارا از حقوقمان محروم سازد.
جسته و گریخته از زبان مسئولان ,نام مافیای فولاد به گوش می رسد که قدرت فراوانی دارند و هیچ کس جلودارشان نیست.
معاون وزیر نامه ای می نویسد و دستور توقف می دهد و این کار به صورت تصادفی برای یک هفته متوقف می شود و همه سخن ازفتح و بیروزی می گویند اما ناگهان ورق برمی گردد و سازمان خصوصی سازی ادعا می کند که نامه ای مبنی بر توقف فروش دریافت نکرده است و درروز سه شنبه 29 اردی بهشت تمام رشته ها به ناگاه ﭘﻧﺑﻪ می شود و سنگ اهن به فولاد خوزستان واگذار می شودبدون این که خواسته مردم و مسئولان شهر و استان لحاظ شودو برای همگان مشخص می شود که مسئولان استان و شهرستان برای بیشبرد خواسته های خود برش کافی نداشتندیااین که در این میان فقط عده ای درظاهر حرف می زدند و از ﭙﺸﺖخنجر.
عده ای می گویند مقصر اصلی ,مدیر عامل فعلی سنگ اهن است که از قبل در جریان بوده است و حتی روی کار امدن وی فقط به این خاطر بوده است که معدن خصوصی شودواز دید این افراد مهم ترین دلیل استعفای دکتر یاراحمدی این بوده است که وی با واگذاری سنگ اهن به بخش خصوصی مخالف بوده و مافیای مجهول الهویه فولاد اورا از کار برکنار کردند.
عده ای معتقدند که واگذاری, ربطی به افراد ندارد و سیاست کلی دولت این است که به سمت خصوصی سازی حرکت کند وکاری که انجام شده است دیگر قابل برگشت نیست؛ حال امکان دارد در زیر چرخ دنده های این سیاست عده ای هم له شوند و از بین بروند که در نگاه کلی چندان مهم به نظر نمی رسد.
عده ای معتقدند که دست های بنهانی در کار است که هدفشان غارت بیت المال است و ان ها امده اند تا جیب های خود را ﭘﺮ کنند و بروند و فردایی می اید که از معدن جز ویرانه ای باقی نخواهد ماند.
عده ای مسئولان قبلی را مقصر می دانند و این واگذاری را به سالهای دور انتساب می کنند.
عده ای هم که هنوز در بند جناح و حزب هستند می خواهند با تحریک احساسات مردم, دولت فعلی را مقصر قلمداد کنند و ان را از چشم مردم بیاندازندهرچند که مردم از دولت قبلی هم خیری ندیدند.
با این همه تفاصیل , سنگ اهن فروخته شده است و کارگران در حال اعتصاب هستندو مسئولان فعلا در حال وعده دادن هستند و بیشتر به نظر می رسد که زمان, تعیین کننده خواهد بود که چه اتفاقی رخ خواهد داد هرچند که مردم دیگر به این وعده ها اعتمادی ندارند.
اما چیزی که در این میان مغفول مانده این است که ایا عدالتی در جامعه وجود دارد؟ایا بااین اقدامات ,مردم به مسئولان بدبین تر نمی شوند؟ایا در منظومه فکری دولتمردان ,مردم وخواسته های آن ها مهم هستند؟ایا دولت تدبیر وامید با این اقدامات, مردم را به سمت ناامیدی نمی کشاند؟
ماچون زدری ﭘﺍی کشیدیم,کشیدیم/امید زهر کس که بریدیم,بریدیم
دکتر حسین ارجمند
بازدید: ۸۶
گزارش بود ؟!!