ازحق خودگذشتن , دیگر تمام باید
ما ملتی مسلمان, شهری حسینی هستیم *
عمریست در رکاب , سبز خمینی هستیم /
ما جان فدای رهبر, دشمن ستیز ومردیم *
شهری شهید پرور, دیراشنای دردیم /
هرجا ندای حق بود, لبیک گو, دویدیم *
هرأمر, رهبری کرد, چون گوهری خریدیم /
نفرین به هرکه ما را , اشوبگر بخواند *
فریاد حق ما را , توپ وتشربداند /
لیکن چنین ستم هم, برما روا نباشد *
پاداش نیکمردان , ظلم وجفا نباشد /
محروم مانده ایم و عمری صبورماندیم *
بس حق کشی زما شد, ازشکوه دورماندیم /
ازحق خودگذشتن , دیگر تمام باید *
زین پس سکوت واغماض, برما حرام باید/
این خاک مانده برجا , تنها نوای شهر است *
صد زخم مانده برجا, تنها دوای شهراست/
این سهم ما فقط نیست , میراث دیگران است *
یک کور سو برای, فردای کودکان است/
مدیونه هرچه مردیم, گرلب فرو ببندیم *
برما رواست امروز, حتی اگربجنگیم@
شاعر:م-د
به به
من کارگر اگر تنها شوم وحتی سر هم بدهم از حق بافق دیگر نمیگزرم