فمینیست و فمنیسم بودن از دیدگاه من

دسته: بانوان، کودکان , مقالات
۴۲ دیدگاه
چهارشنبه - 14 خرداد 1393
78
بعضی ها فکر می کنند فمینیست یعنی زن سالاری و به هر چی مرده فحش می دهند و همه را با یک چوب می زنند و … ولی من این جوری نیستم  به نظر من و شاید خیلی از خانما که جزو فعالین اجتماعی محسوب میشن فمینیسم هم مثل سایر مکاتب پیروان متعدد و مختلفی داره که اصول و مفهوم این مکتب را به دلخواه خودشون تفسیر و عمل می کنند. حتی دینی مثل اسلام که ادعا میشه توش انحرافی نیست پیروان تندرو و رادیکالی مثل طالبان داره که به ترور و سر بریدن سایر مسلمانان مخالفشون معتقدند و … پس این طبیعیه که مکتبی مثل فمینیسم هم یک عده پیرو تندرو و رادیکال داشته باشه و قرار نیست همه را با یک چوب بزنند. متاسفانه هنوز فمینیست و باورهاش توی ایران خوب جا نیوفتاده و خیلی ها استنباط شخصیشون را از فمینیست به پای تعریف اصلیش می گذارند و یا باهاش موافقند و یا مخالف.
بگذریم. هدف من نوشتن این مطلب توصیف و بیان نقطه نظرهای مکتب فمینیسم نیست و صرفا به بیان عقاید خودم می پردازم.
برای من فمینیسم زن سالاری نیست که برعکس مردسالاری باشه. برای من فمینیسم یعنی شایسته سالاری جدای نگرش جنسیتی. یعنی تو بتونی، حق داشته باشی و آزاد باشی که دست به فعالیت و علایقت بزنی بدون این که مهم باشه تو زنی یا مرد.
برای من فمینیسم یعنی تو بتونی سوار دوچرخه بشی، اسکی بازی کنی، بدوی و لباسی که دوست داری را بپوشی .برای من فمینیسم یعنی این که وقتی جنس دیگری دست از پا خطا کرد تو حس گناه نکنی و احساس تقصیر نداشته باشی.
برای من فمینیسم یعنی یکسان دیده شدن، یکسان فهمیده شدن، احترام یکسان، حق یکسان، شرایط یکسان، دید یکسان. در خانواده، در جامعه، در امکان تحصیل و کار و زندگی مشترک.
برای من فمینیسم یعنی حق و حقوقی برابر در زندگی و برتری تنها بر اساس هوش و توانایی و استعداد و پشتکارت. بر اساس کاری که کردی و می تونی بکنی و نه جنسی که هستی.
برای من فمینیسم یعنی کنار گذاشتن پیش قضاوت هایی از قبیل زن ها احساسی تر از مردانند. مردها قوی تر از زنانند. مردان در ریاضی و تجسم فضایی برترند. دست فرمون مردها بهتره و … برای من این ها همه تفاوت های فردی است نه جنسیتی.
برای من فمینیسم یعنی تو حق فکر، عمل و تصمیم داشته باشی بدون این که یکی بهت بگه چون من میگم باید بگی چشم. من بیشتر از تو می فهمم. چون حرف منه. چون من شوهر، پدر، برادر یا (مسخره تر از همه) پسرتم پس باید و اجازه دارم تو را محدود کنم و بگم بیشتر از تو می فهمم و روابطت را محدود کنم و به شعورت توهین کنم.
برای من فمینیسم یعنی یعنی احترام به شعور، حق، منطق، توانایی ها و هوشت. برای من یعنی احترام به وجودت. به روحت. یعنی دیدن یک زن ورای جسمش. یعنی دیدن روحش، فکرش و قدرت ها و ظرفیت های وجودیش.
برای من فمینیسم حتما شاغل بودن به هر قیمت نیست. برای من یعنی تو دوست داشته باشی و بتونی کاری را بکنی که حس می کنی براش زاده شدی و اون کار تو را از لحاظ روحی راضی می کنه. ممکنه یک زنی خانه دار باشه و در عین حال روحی آزاده داشته باشه و به جسم و روح و شعورش احترام بگذاره و بعد زنی شاغل باشه ولی تحت استثمار شوهرش باشه و مجبور باشه تمام درآمدش را دو دستی تقدیم کنه و در خانه هم مجبور به کار خانه و بچه داری و سکوت باشه.
برای من فمینیسم یعنی مجبور به سکوت نباشی، یعنی تحقیر نشی، توهین نشی و باز مجبور به سکوت نشی، یعنی توی زندگی همیشه تو سنگ نیم من نباشی، تو برای آرامش خانواده مجبور به گذشت اجباری نباشی، تو در سایه نباشی، تو نفر دوم نباشی، تو پله نباشی برای صعود دیگری. تو در پشت سر نباشی… در کنار باشی، همراه باشی، شریک باشی به تمام معنا، دیده بشی، حرف هات شنیده بشه، وجودت، آرزوهات، خواسته هات، عقل و درایت فهمیده بشه، در تصمیم گیری ها نظرت پرسیده بشه، حرف آخری نباشه مشورت باشه و با هم تصمیم گیری بشه. موقع شب بیداری ها، عوض کردن کهنه و جمع کردن کثیفی ها، غذا دادن، تربیت کردن، جمع وجور کردن بچه از آن تو نباشه و موقع پز دادن و دادن حق حضانت و ارث و … بچه پدرش. همه چیز در شرایط برابر و از روی انسانیت و مشارکت و توافق طرفین باشه.
برای من غیرت مرد، حرف آخر مرد، حق سرپرستی مرد، حقوق یک طرفه مرد معنی نداره. برای من تصمیم گیری یک مرد به جای تو، تعیین خط مشی زندگیت به جای تو، اجازه دادن به تو معنی نداره.
برای من یعنی جنسی نکردن زمان، مکان، فعالیت، شیوه زندگی و خوبی ها و بدی ها.
من نمی تونم درک کنم چرا رشته ای، ورزشی، مکانی صرفا مردانه است. چرا یک خصلت اخلاقی برای یک جنس برازنده است و برای دیگری زشت و ناپسند ( مثل همین حسادت و غیرت) برای من قابل درک نیست چرا به صرف مرد بودن حقوقی داری که من اگه زن باشم ولی از لحاظ جسمی، عقلی، تحصیلی، شغلی و … از تو بهتر باشم ندارم. برای من قابل درک نیست.
برای من خیلی چیزها قابل درک نیست. قابل تحمل نیست. قابل اغماض نیست ولی تنها چیزی که برای من در اولویته به یک چشم دیدن دو انسانه. دو انسانی که بیشتر از تفاوت داشتن، شباهت دارند.
برای من کرامت انسانی و انسان بودن و داشتن روح والا و متعالی مهمه و اصل. برای من فمینیسم یعنی انسان سالاری، برتری بر اساس شایستگی ها و برتری ها و صلاحیت ها و نه جنسیت.
برای من فمینیسم یعنی زندگی و حق حیات داشتن برای هر انسانی ورای نژاد و جنیست و موقعیت اجتماعیش. برای من نه مردسالاریست و نه زن سالاریست. برای من نزدیکی و زیستن مسالمت آمیز دو جنس در کنار همه. برای من چیزی فرای جسم و جنس و تفاوت هاشه. برای داشتن رابطه سالم بین دو جنسه بدون ظلم و تبعیض به دیگری.
و عمیقا باور دارم کسانی که بین دو جنس تفاوت می گذارند و سعی می کنند فاصله ها بیشتر بشه و جنسی به تفاوت ها می نگرند منافعی بالاتر از این حرف ها از به جون هم انداختن دو جنس می برند و ما نباید ساده باشیم که تن به  این بازی ها بدهیم.
 
خیلی حرف زدم و باز اونی نشد که می خواستم. حس میکنم خودم و عقایدم را درست باز نکردم و  ممکنه بعد از این همه حرف زدن باز برای عده ای سوتفاهم ایجاد بشه.
عده ای از دوستان بهم گفتند کم کار شدم و کم پیدا. راستش یک حسی دارم که مثل یک جور یاس فلسفی نوشتاری !!انگار رفتم به قعر موجم! نه افسرده نیستم ولی انگار مدتیه فکر و موضوع بکری به ذهنم نمی رسه. 
ناهید مظفری

پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۶۲۹
برچسب ها:
دیدگاه ها
داود این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 15 خرداد 1393 - 12:04 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

خانم مظفری من شما را نمی شناسم .ما می دانیم که روشنفکری در جامعه ای که اندیشه عموم مردم دچار تعصب است نمایان می شود و عده ای نان روشن فکری را می خورند و از این طریق مطرح می شوند نظیر دکتر شریعتی و غیره-گاهی نیز همین افراد زهری را رقیق می کند که از تجمیع آن جگرههای بسیاری در نسل های بعد سوخته می شود نظیر همین مرد و بازرگان .روشنفکری در جوامع غربی امروز معنایی ندارد و هیچ کس ادعای روشنفکری ندارد زیرا جامعه غربی به نهایت آن چه انسان می تواند درک نماید رسیده است و آنهم حقوق بشر است.در جامعه ما نیز نیازمند روشنفکر نیستیم بلکه نیازمند یک طبقه ای می باشیم که با آثار خود هویت ما را زنده کند زیرا هویت ما که منبعث از تفکرات انسان هایی چون کورش و زرتشت است خود چراغ روشنگری است.پس امروز هر کس ادعای روشنفکری کند و به مبانی خاصی تکیه کند یک حقه باز است نمونه اش اکبر گنجی و دکتر سروش.در مورد بازگشت ارزش زن نیز ما نیازمند فیمینیسم نیستیم و هر کس ادعای فیمینیسمی داشته باشد حقه باز است.در این مورد ما نیازمند طبقه ای هستیم که هویت ما را زنده کند زیرا در گذشته ایران ما زنانی پادشاه-دریاسالار و … داشتیم.نمونه اش آرتیمیس و …-من هم نمی دانم توانستم دیدگاه خودم را بفهمانم ولی واقع خوشحالم که زنان بافقی دارای فکری باز باشند و زنانی چون ماندانا را الگوی خود قرار دهند.

بانوی بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 15 خرداد 1393 - 11:36 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام خانم مظفری
بگذارید سرانگشتانتان وقلم زیبایتان راببوسم که به واقع مطلبی که نوشتید تمام وکمال حرف دل ما هم بود.
کاش همه این حرف دل شما که به عبارتی زبان ما خانمهاست را بخوانند وکمی در مورد ان تامل کنند.
اما باید بگویم سالیان سال هست که حتی ما خانمها با این تفکرات زاییده شدیم وبچه های خودمان را هم داریم پرورش میدهیم.
کمی جرات وجسارت باید به خود بدهیم وخودمونو از قید این باید ها ونبایدها رها سازیم.
باید جمعیتی فعال در این ارتباط تشکیل بدهیم ولا اقل دخترانمان را با روش جدید فعالیتهای اجتماعی و حق وحقوق قانونیشون اشنا کنیم.
از شما میخوام این گونه فعالیتهارا از دبیرستا نها اغاز کنید تا فقط این اندیشه ی گرامی یک نظریه باقی نماند .
حتی فصل تابستان فرصت مناسبی برای هم اندیشی وبرگزاری جلسات مخصوص خانمها در خصوص اگاهی از حقوق انسانی وشهروندی انهاست.
منتظر خبر برگزاری این جلسه هستیم.
با سپاس فراوان.

هاشم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 15 خرداد 1393 - 2:27 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خانم مظفری
این ها نظرات شخصی شماست.دین کشور ما دین اسلام است.
طبق دستورات دین ما اگر صورت زن ارایش داشته باشد یا در دست زن زینتی باشد باید از نامحرم پوشانده شود.
پس سوار دوچرخه شدن یا اسکی بازی کردن جلوی نامحرم یعنی نمایانگر کردن خود یعنی جلب توجه نامحرم .
سیستم افرینش بر اساس تکوین وتشریع می باشدیعنی خداوند برای انسان ها ویژگی هایی قرار داده که تکوین نام دارد وباید انسان خودش در راستای آن ها حرکت کند یعنی تشریع.
روحیات زن با مرد متفاوت است. بعضی از افعال مخصوص زن و بعضی مخصوص مرد می باشد.
اگر اینطور نبود که انسان ها یک جنس آفریده می شدند.
طبق شرع ما نفقه بر عهده مرد می باشد پس اگر فرصت شغلی پیدا شد ایا مناسب نیست که به مرد تعلق بگیرد؟
هدف زندگی بشر قرب به خدا می باشد پس فرض کنید شما می خواهید کارشناسی ارشد ادبیات فارسی قبول شوید اگر بگویید من می خواهم دروس رشته برق را بخوانم مطمئنا قبول نمی شوید و تنها کسی را که باید مواخذه کنید خودتان هستید.اگر متوجه شدیم هدف ما چیست باید سعی کنیم در همان مسیر قدم بر داریم.
دین ما دین کامل می باشد و دستورات آن برای ما حجت است.
نکته اخر اینکه اگر نظرات شخصی خود را عمومی مطرح کردید و باعث گمراهی عده ای شد شما چقدر مقصرید؟

    داود این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 15 خرداد 1393 - 4:42 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

    نظرات شما برای خودتان محترم است هاشم خان
    مطمئنم قشر 95 درصدی جامعه ما با شما موافق نیستند.

    میثم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 15 خرداد 1393 - 6:36 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

    افکار شما تاسف برانگیز است و در اقلیت قرار دارد

    فتاح این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 16 خرداد 1393 - 12:00 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    این دید شما برای خطابه در مساجد مناسب است نه برای عرض اندام در مقابل زنان روشنفکر بافق.

    مسعود این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 17 خرداد 1393 - 10:24 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    حرفهایت سادلوحانه است که از تعصبات به ارث رسیده از فرهنگ جاهلانه سرچشمه می گیرد.زنان ایرانی دیگر تحمل مردانی چون شما را ندارند و خود را آزاد می کنند.افسوس و صد افسوس

    فرزند کورش بزرگ این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 18 خرداد 1393 - 1:21 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    هاشم برایت متاسفم که چنین می اندیشی ولی بدان زن ایرانی هیچگاه در چنگال مردان نمی ماند و بالاخره رها می گردد.آیا سالار زنان ایران را می شناسی که این چنین گستاخانه در سرزمین کورش زبان می رانی؟؟؟؟؟؟

    محمد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 19 خرداد 1393 - 6:17 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    فرهنگ جاهلانه را غربی ها دارند که زن را وسیله ارضای جنسی کرده اند!
    در کشور ما هم به اسم آزادی و فمینیسم تصمیم بر بی قید وبند کردن جامعه را دارند!
    الگوی زن ایرانی حضرت زهرا و زینب است نه زن خود باخته هوس باز غربی!
    موقع دفاع از ولایت با تمام وجود وارد شدند و در قلوب ماندگار شدند!
    زن خشایار شاه به خاطر اینکه بی حجاب نشد ماندگار شد!
    یک زن در تاریخ مثال بیاورید که رسم جاهلی خود را تا اخر ادامه داده و در تاریخ مانده و اسم نیکی از خود به جا گذاشته است!

    تارا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 30 خرداد 1400 - 4:12 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

    اوکی هاشم خان دین شما اسلام…کجای قرآن نوشته شده نفس مرد اینقدر ضعیفه ک با موی یک زن تحریک بشه؟خب اگر قرار بود این اتفاق بیفته خدا اصلا ب مرد عقل و شعور نمیداد ک حالا داده پس قدر اون عقل و شعورت رو بدون و ازش استفاده کن.

همشهری این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 15 خرداد 1393 - 8:31 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

احسنت به سرکارخانم مظفری .حرف حق تلخه و به همین خاطرم مردا موضع میگیرن .به نظر من خانم مظفری هرگز حرف بدی نزدند که اثر سوء داشته باشه اقا هاشم .حرف ایشون حرف خیلی از خانما به خصوص دختران میباشد .شما که ماشالله دم از دین و دیانت زدی و خوب بلغور کردی باید بدونی که ما عاقل و بالغیم و نوشته ها رو درک میکنیم .من با دیدگاه ایشون کاملا موافقم و ایشان را که هم از نظر بعد اجتماعی و هم فکری و هم حجاب عالی هستند به خوبی میشناسم .دیدگاهشون رو باتوجه به شناختی که ازشون دارم قبول دارم .امیدوارم مردان ما به جای اینکه مباحث دینی رو به رخ فرهنگ انسان و انسانیت بکشند و دین رو سرنیزه بعضی از مباحث و منافع زنان قرار دهند چشمشون رو به روی واقعیات بازکنند. ما هم مسلمانیم و هرگز از دایره عفت فراتر نرفتیم و این نظر شما رو توهینی میدونیم برعلیه خانما.پس خواهشا در امور ی که شما آگاهی ندارید دخالت نکنید و تصمیم نگیرید.بازم از سرکارخانم مظفری تشکر میکنم و براشون ارزوی موفقیت دارم .مرحبا و احسنت.

یک بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 16 خرداد 1393 - 10:07 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خانم مظفری لازمه اظهار نظر وایده کارشناس بودنبال است. لطفاً

حیران این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 17 خرداد 1393 - 8:37 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سرکار خانم مظفری ، هرچند صراحت شما را در این مطلبتان می ستایم و با بندهایی از مطلب شما موافقم، اما درکل مطلب شما حکایت از ناآگاهی و دید سطحی شما به مسئله جنسیت دارد.
توصیه می کنم شما را به مطالعه در فطریات زن و مرد که خداوند حکیم در وجود آنها قرار داده.
توصیه می کنم شما را به تدبر در هدف غایی نظام آفرینش.به تدبر در احکام و لطائف دین مبین اسلام.
جای بسی تاسف است که نگاه سطحی و بعضا احساسی را روشنفکری و آزاداندیشی می دانیم.همان نگاهی که غرب را هم به اشتباه انداخت.بنده از نزدیک این فرهنگ را مشاهده کرده ام.در عین پیشرفت ، زیبایی شهرها ، دستیابی به انواع تکنولوژی ها و مدرنیته اما در این فرهنگ انسان در همه مسیرها ست به جز تکامل.
مسئله جنسیت نه تنها تبعیض نیست بلکه عین عدالت است. نه تنها سدی در برابر شکوفایی استعدادهای زن نیست بلکه رعایت آن تضمین کننده این مهم است. نه تنها تحقیر و بی احترامی نیست اتفاقا عین تکریم است.
اگر ما و حاکمان ما نتوانسته اند جوانب و ابعاد گوناگون مسئله جنسیت را درست اجرا کنند دلیلی بر نفی آن نیست.
اگر سیاستهای نادرست، غفلتها و سوء مدیریتها در دراز مدت باعث شده زنان جامعه ما از بعضی تبعیض ها رنج ببرند، اشکالی به مسئله جنسیت وارد نیست.
هنر فعالان فرهنگی و نویسندگان و صاحب نظران این است که با در نظر گرفتن تمام حد و مرزها و حریمهایی که دین هم برای مردان و هم برای زنان تعیین کرده، راهکارهایی برای شکوفایی و بالفعل کردن استعدادها ارائه دهند. وگرنه برداشتن حریمها به بهانه آزادسازی ظرفیتهای زنان نه تنها مورد تایید شرع نیست بلکه عقل و فطرت هم آن را تایید نمی کنند.
به عنوان مثال فرموده ایید زنان باید بتوانند دوچرخه سواری کنند، آزادانه ورزش کنند و لحظات شاد و مفرحی داشته باشند.بنده هم کاملا موافقم.اما نه در انظار عمومی.در انظار عمومی آرامش فکری مردان به هم می ریزد.فطرت مرد به گونه ای است که با دیدن، غریزه جنسی او تحریک می شود. به نظر شما اگر آرامش فکری جامعه ای مختل شود زنان در این محیط مصون خواهند ماند؟ استعدادهای زنان در کدام محیط بالفعل می شود؟در محیط آرام یا محیط آلوده؟ شاید بگویید پس چگونه زنان بدون حجاب در غرب رفت و آمد می کنند، فعالیت می کنند، ورزش می کنند و هیچ مردی به آنها متعرض نمی شود؟ آنها که این جوامع را از نزدیک دیده اند خوب می دانند که چه خبر است.رابطه جنسی مکرر و آزاد آن هم با افراد مختلف قبل از ازدواج و بعضا بعد از ازدواج، در دسترس بودن مراکز ارضاء جنسی و … باعث شده که آمار تعرض به زنان کمتر شود.خیال نکنیم مسئله جنسی را حل کرده اند.مسئله جنسی را جور دیگری تعریف و قانونمند کرده اند و در عوض ریشه معنویت و انسانیت را در جامعه شان خشکانده اند.تکرر روابط نامشروع با افراد مختلف آنچنان حس تنوع طلبی در شهوترانی را در آنها برانگیخته که ازدواج سدی است در برابر آن.
اما واقعا راهکار ورزش و تفریح زنان چیست؟راهکار همان است که چندی پیش خود شما در این سایت خبری به آن اشاره کردید.پارکی بزرگ و مجهز ویژه بانوان.که بنده از شما در این رابطه تشکر می کنم توصیه می کنم به عنوان یک بانوی فعال بافقی آن را از مسئولین مطالبه کنید.پارک ویژه بانوان یک پیشنهاد نیست بلکه یک ضرورت زمان است.
از اینکه سخنم به درازا کشید عذرخواهی می کنم.موفق و موید باشید.

hasan این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 17 خرداد 1393 - 10:32 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

باکلیات بحث خانم مظفری موافقم ایشان نظرش را گفته ودرکل منطقی درست هم هست ایشان نگفته بی بند وباری، ایشان با رعایت شئونات شرعی تفریحات سالم شغل مناسب حق تحصیل و…. را حق همه فارغ از جنسیت میداند شجاعت وصراحت ایشان در شهری مثل بافق تحسین برانگیز است او میگوید انسان افریده شده وخدا او را محترم وباکرامت آفریده پس من بنده خدا نباید اورا با ذهنیت وفکر واندیشه اش مورد سرزنش قراردهم احسنت بر زنان با شعور واراده قوی انشائالله خداوند این بانوان شجاع را موفق بدارد

غلام زاده این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 17 خرداد 1393 - 1:25 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

باسلام
فمینیسم برای خیلی ها به معنی مدافع سرسخت حقوق زنان بودن ، یعنی گرفتن حق و حقوق زنان از مردان، یعنی تک جنسی نگری.در حالیکه یکی از گرایش های فمینیسم ، فمینیسم اسلامی است که برگرفته از قرآن است . اصلا صحبت از این جنس و آن جنس نیست. وقتی خداوند دو جنسیت(زن و مرد) را خلق می کند به این معنی است که وجود هر دو لازم است ، هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند یکی بدون دیگری کاری از پیش نمی برد کار دنیا هم پیش نمی رود. پس چه لزومی دارد که ما از برتری یک جنس بر جنس دیگر یا بهتر بودن یکی از دیگری صحبت کنیم . زنان ما امروزه از آزادی های بسیاری برخوردارند آیامشکل آنها تنها منع دوچرخه سواری است ؟که عده ای این را هم عملی نموده اند. خانم ها می توانند به جای اینکه تا پاسی از ظهر را در خواب شیرین به سر ببرند و شبانگاه که رفت و آمد در معابر عمومی زیاد است به دوچرخه سواری بپردازند؛ صبح زود به این امر مبادرت ورزند . فکر نمی کنم کسی با ورزش سالم مخالف باشد.هرجا حریم و حیای زنان شکسته شود آنجا است که شرع مقدس اسلام ، حد و مرز تعیین می کند آنهم به خاطر حفظ احساسات و عواطف خودشان .متاسفانه همه چیز جنبه ی تشریفات و چشم و هم چشمی دارد. در غیراینصورت نرمش و ورزش سبک در حیات منزل هم ، اصل اول سلامتی است. نکته دوم : آیا لازم است که همه بانوان از فرصت های شغلی برخوردار باشند؟ آیا لزومی دارد زن تحصیل کند صرفابه خاطر کار؟البته زن برای کنج مطبخ خلق نشده است اما لزوما هم نباید شاغل باشد. اگر خانم شاغلی به هر دلیل برای مدتی در محل کار حاضر نشود صدها هزار نفر دیگر هستند که کار او را انجام دهند اما خلأ عاطفی ناشی از عدم حضور مادر و همسر در خانه را هیچ کس نمی تواند پر کند. خانم ها خودشان نمی خواهند ، والا هیچ کس با مدیر شدن آنها با رئیس شدن آنها با اجتماعی شدن آنها مخالف نیست. تا ندرخشیم کسی متوجه وجود ما نمی شود . باور کنید دید و نگرش مردان ما خیلی عوض شده آنها هم دوست دارند ما باشیم ، دوست دارند ما تغییر کنیم .میگن زن یکی از نمادهای زیبایی است . به نظر من ، تعریف محدودی است به نظر من زن زیباترین خلقت خداوند است.وجود حساس و نازنین زن باید پاس داشته شود زن نباید به انجام هر کاری تن دهد صرفا به خاطر اینکه بگوید من هم هستم. رسول مکرم اسلام(ص) می فرمایند: المرأةُ ریحانه لَیسَ بِه قَهرمانه. زن ریحانه است گل است، پادو ، نیست.

مریم و جمعی از خانمهای موافق این متن این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 18 خرداد 1393 - 8:21 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

من یه دخترم که اغلب حق ام پایمال میشه…
من یه دخترم که اگه بخوام از حقم دفاع کنم بهم می گن فمنیسم!….
واگه بخوام سکوت کنم بهم می گن ضعیفه…
من یه دخترم که همه فکر می کنن هرچی بگن باید گوش کنم…
من یه دخترم که سهمم یکیه،ولی سهم مخالفم دوتاست!…
من یه دخترم که همه فکر میکنن هرکاری می کنم وظیفمه…
من یه دخترم که همه فکر میکنن حق ندارم تا دیروقت بیرون بمونم….
چونمی گن بیرون پرگرگه!!!…هرچندکهمن چنین کاری نمی کنم…
ولی راستی این گرگ ها که می گن کیان؟!….
من یه دخترک که اگه حجاب بگیرم بهم می گن امول و حاج خانم!….
اگه هم بدحجاب باشم بهم می گن بی بندوبار و….
من یه دخترم که حتی نمی تونم برای بدن خودم تععیین وتکلیف کنم!!…
من یه دخترم که اگه بخوام عمل کنم امضای مخالفم لازمه!….
چون بدون اون غیر مممکنه!!…
من یه دخترم که اگه بخوام رانندگی کنم بهم می گن برو لباسشویی تو برون!!…
نخند…اینا برای خنده نیست…اینا درده …نه شوخی….
من یه دخترم که ممکنه یه روزی یه زن بشم ،یه مادر!….
اونقت ممکنه موجودی دروجودم شروع به رشد کنه وبشه
یکی مثل خودم یا یه مخالف!!….
من یه دخترم که یه روزی ممکنه یه مادربشم!!
اگه بخوام موجود به وجود اومده از گوشت وخون خودم رو
بکشم حکمم قصاصه….هرچندکه غیر ممکنه که من این کار
رو بکنم آخه من دل نازکم نه دل سنگ….
ولی اگه مخالفم بکشه حکمی نداره!!!!…آخه می گن از گوشت وخون خودشه!!!
من یه دخترم که اگه بخوام یه روزی شاهدبشم، یک شاهد کامل
به حساب نمی آمونصف یه نفر حسابم می کنن…ولی مخالفم نه!….
من یه دخترم که یه روزی یه زن می شم یا یه مادر!…
که محکوم میشم به اشک ریختن…فکر نکن ضعیفم یا ناتوان….
نه…ولی بدون من مثل تو نمی تونم داد بزنم!!…..
اینارو نگفتم که بخندی یا یادبگیری…اینارو گفتم تا بدونی طرز
فکر غلط بعضی ها اینه…اینارو گفتم که اگه توهم
اینجوری فکر می کردی فکرت رو تغییربدی..ایناروگفتم که بگم:
من یه دخترم موجودی فراتر از معنی عام آن…..
من یه دخترم مهربون تر از اون چیزی که فکرش رو می کنی…
حساس تر ولطیف تر از برگ گل…ابری تر از آسمون…
سبز تر وتازه تر از چمن…درخشان تر از خورشید..
اینارو نمی گم که به خوم بنازم، میگم تا به وجود پرارزشم پی ببری….
من یه دخترم که ادامه زندگی بدون من غیر ممکنه…
من یه دخترم که توی همه شرایط زندگی ات بهش نیاز داری…
کسی که خودت یه روزی از جنسی مثل اون به وجود اومدی….
من یه دخترم…که می تونم کینه رو از دلم بیرون کنم….
که می تون ببخشم…ببخشم وببخشم….
من یه دخترم فرمان روای احساسات!…
که می تونم مرهم باشم…یه تکیه گاه….من یه دخترم که
می تونم همه چیزباشم…که می تونم خیلی ازکارارو بکنم…
فقط کافیه باورم کنی….

من یه دخترم!…..
مخالفین محترم و مردسالاران ظالم این متن رو نوشتم تا بهتون بگم خوشحالم که در این شهر با فرهنگی بسته خانمی پیدا شده ورای هرگونه بی احترامی به مرد و زن خواسته های یه زن رو به رشته تحریر در آورده و هرگز هم به رواج بی بند وباری مبادرت نکرده چون شخصیتش بالاتر و متین تر از این افکار واهی شماست .براتون متاسفم که هیشکی نمیتونه و نمیخواد قدرشناس این زنان باشه .دوره مرد سالاری و بردگی و کنیزی خانمها گذشته .ایشون هیچ بی احترامی به دین و اسلام و کرامت والای زن نکردند چون خودمون میدونیم اینقدر خدا دوستمون داره که سوره ای به نام زنان در قرآن آورده .شما که اینقدر دم از دین و دیانت نیزنید آیا حریم خانما رو حفظ میکنی؟من از طرف زنان و دختران از شما سرکار خانم مظفری تشکر میکنم و امیدوارم موفق باشید و سربلند .

فرساد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 18 خرداد 1393 - 10:21 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

براي شما فمينيست مرد سالاري نيست از ديد ما هم مرد سالاري نيست اما متاسفانه در عمل چيز ديگري به منصه ظهور گذاشته مي شود زنانن هستي بخش جهانندولي متاسفانه…..

مظفری این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 19 خرداد 1393 - 8:47 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

عرض سلام و ادب و احترام خدمت همه خوانندگان و نظردهندگان محترم و تشکر از انتقادات و پیشنهادات شما.خدمتتون عرض کنم من نه مخالف اقایونم و نه سینه چاک خانوما من ورای هرچی که شما فکرشو کنید یه انسانم و دیدگاهم رو بعنوان یه زن با همه زنانگیم نوشتم .فکر میکنم تیتر این مقاله باتوجه به اینکه در اذهان برداشتهای منفی داره باعث میشه همه فکر کنند و یا بایقین کامل بگن که این خانم خودش رو در مقابل مردها قرارداده و موضع گیری میکنه .البته که اینطور نیست .به مناسبت روز پدر یه مقاله به حمایت از آقایون در نشریه افق نوشتم که گویای همین نکته است .پس در وهله اول نتیجه میگیریم اگر تیتر این مقاله عنوانی همچون (زن و زنانگی )داشت اینهمه آقایون و یا خانوما رو به شک و شبهه نمی انداخت که خانم فلانی دارای عقایدی هست که به رواج بی بند وباری منجر میشه و یا اینکه اگر دوجنس مثل هم بودند خدا زن و مرد را نمی آفرید و…..بهرحال من خدمتتون عرض کنم وقتی میگیم انسان ازاد افریده شده یعنی چی ؟یعنی در به دست اوردن حق و گفتن سخن حق و حرف دل و بیان نظرات ازاده و تنها و تنها از یه نفر میترسه که او هم خداست.من در این مقاله هیچ توهینی به دین و خدا و قرآن نگردم .چی شده همه سخن از جنس لطیف و شکننده میزنید اما احترامش براتون مهم نیست ؟؟؟؟؟انجام کارهایی که در شان و مناسب جنس لطیف زنانه هست براتون مهم نیست ؟؟؟اگر هم جایی ببینید که خانمی مثلا با وانت داره کار یه مرد رو انجام میده یا در کار کشاورزی موفقه و یا کارهایی که برای یه خانم با توجه به اظهارات نظر دهنده محترم (ر(وحیات زن با مرد متفاوت است. بعضی از افعال مخصوص زن و بعضی مخصوص مرد می باشد.
اگر اینطور نبود که انسان ها یک جنس آفریده می شدند) سخت هست ؛ اون موقع با لحنی مردانه و قاطعانه میگین : عجب !!!واقعا که مثل یه مرد کار میکنه و عجب شیر زنیه !!! قبول دارم که مرد باید کاربیرون رو عهده دارباشد و زن کار خونه.اما چه اشکالی داره زن در چرخش چرخ زندگی شریک باشه چه بسا خانومای زیادی هم اینکاره اند.چرا شما فقط دین و دیانت رو یدک میکشید بدون اینکه ذره ای ای دستورات اون رو انجام بدین .شما نظر دهنده محترم که ادعا میکنید افکار من نویسنده باعث گمراهی میشه و یا شما که میفرمائید :من احساساتی و بی فکر میدانید در مورد جنسیت نظر دادم من در این مقاله نفاوت جنسی رو بیان نکردم بلکه خواستم عنوان کنم جوهرهٔ فمینیسم اینه که حقوق، مزیت‌ها، مقام و وظایف نبایستی از روی جنسیت مشخص شوند. به رغم این‌که بسیاری از رهبران فمینیسم زنان بوده‌اند ولی این بدان معنا نیست که تمام فمینیست‌ها زن هستند .چرا همه ما دیده را ندیده میگیریم ولی بر روی مسائلی که نمیبینیم قاطعانه قضاوت میکنیم ؟؟؟؟منظورم در مورد ورزش بانوان هست>چرا همه مخالف دوچرخه سواری و اسکیت و.. خانوما هستیم اما وقتی میبینیم نیمه های شب خانوما آسوده از دید نامحرمان به دوچرخه سواری میپردازندانگار نه انگار مشکلی هست ؟؟آیا این حق خدایی خانوماست که نتونن ورزش دلخواهشون رو انجام بدن چون جا و مکان مناسب ندارن ؟؟من هرگز در این مقاله به ورزش بانوان در ملا عام اشاره نکردم بلکه حرف دل همه خانومایی رو گفتم که به واقع و به علت فرهنگی که دست و پاگیرشون شده نمیتونن واضح و آشکار بیان کنند.پس خواهش میکنم اگر نظر میدید حداقل به شخصیت دیگران هم فکر کنید .بیایم هم شور مذهبی داشته باشیم و هم شعور مذهبی چون در واقع شور مذهبی برگرفته از شعور مذهبی است،و باید شور مذهبی همپای شعور مذهبی تقویت شود.گفتار و کردارمون اگر درسته بشه و فقط به گفتار پای بند نباشیم نگاهمون هم تغییر خواهد کرد .

بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 19 خرداد 1393 - 2:09 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خانم مظفری بیشتر مطالعه نمایید

هاشم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 19 خرداد 1393 - 10:33 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خانم مظفری متن شما برداشت های متفاوتی داشت اگر از اول همین نظر را می گذاشتید ذهن انسان بیراهه نمی رفت. و الان بابت حرف هایی که از روی عدم آگاهی کامل به نظر شما زدم از شما معذرت می خواهم و ان شاالله که مرا حلال کنید.در مورد کارکردن خانم ها هم به صحبت های حاج آقا ماندگاری در شبکه 3 در برنامه سمت خدا رجوع شود.کار زن ویژگی های عدیده ای باید داشته باشد تا مناسب وی باشد.یکی از آنها نیاز ضروری جامعه مثل پزشک زنان معلم زن ماما و امثالهم می باشد

    قربان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 20 خرداد 1393 - 10:12 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

    هاشم جان
    ذهن تو وامثال تو مسمومه.
    البته اهمیتی ندارد.

مهرگان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 20 خرداد 1393 - 12:40 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

درودبر شما
دوست گرامیم خسته نباشید بسیار نیکو نگاشته اید خوشحال در ک و بینش یکی از نویسندگان شهرم جلوتر از آنچه دیگران خواهان آنند حرکت می کند منتظر نوشته های
زیبای شما هستیم
با سپاس

قلدور این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 20 خرداد 1393 - 3:05 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

هاشم چرا کشیدی توخاکی

    هاشم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 21 خرداد 1393 - 4:03 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

    یه کم جرات داشتم ودر مورد قسمتی از متن که اشتباه متوجه شده بودم و فکر کردم منظورشان اسکی بازی و دوچرخه سواری در ملا عام است معذرت خواستم و گرنه سر بقیه حرف هایم هستم!جامعه ما اسیر افکار غربزده مادی گرایانه ای شده که به نقلی از آخرالزمان:زمانی می رسد که معروف منکر ومنکر معروف می شود.

محسن این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 20 خرداد 1393 - 11:30 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سرکار خانم مظفری سلام اگر منبع را برای اطلاع همشهریان ذکر میکردید خیلی بهتر بود این مطلب در سال 1391 توسط خانم اردیبهشت نگاشته شده است آدرسسایت http://mayfamily.blogfa.com/post-125.aspx

    ماشاالله شمس الدینی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 21 خرداد 1393 - 10:21 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    سلام
    مطلب سرکار خانم مظفری و خانم اردیبهشتی بسیار جالب و با نگاهی نو و روشن فکرانه ومدرنیته به حقوق برابر بین زن و مردپرداخته است من با کل مطلب موافق نیستم دلیل سخنم اینه بعضی از کارهای خاص از عهده زن برمیاد مانند زایمان و بعضی از امور مانند کار در معادن زیر زمینی و مشاغل سخت و زیان آور به عهده مردانه. از نظر جنسیت فرضیه برابری زن و مرد امری غیر قابل باوره چطور میشه زن رو در برابر مرد یکسان بدانیم البته حضور زنان در اموری مانند دانشگاه،مدرسه ،اموردرمانی،ادارات واماکنی که ازحد اقل امینت برای حضور زنان برخوردارباشه مطلوب و پسندیده است والا چه لزومی داره زن با روحیه و شرایط بدنی خاص در کارهای طاقت فرسا کار کنه؟؟
    دوم من برای شعورو توانایی در انجام بعضی از کارهای زنان احترام خاصی قائلم و باورم بر اینه هستن زنان پاکدامن و تحصیل کرده که از مردان هیچ کم ندارند که حتی در بعضی امور نیز از مردان جلوتر و کارامد ترن این از این و سوم درمورد ورزش کردن زنان در اماکن عمومی اگر به این باور برسیم زنان و ماردان و خواهران ما نیز به مانند ما باید تنی سالم ونیرومند داشته باشن تا بتوانند فرزندانی سالم ونیرو مند تحویل جامعه بدهند پذیرفتن انجام و الازم به ورزش نمودن اونا نیز برامون مشخص و باور پذیرتر میشه قبول دارم انجام ورزشهایی مانند دوچرخه سواری در اماکن عمومی نیاز به فرهنگ سازی عمومی داره با این حال ساخت فرهنگسراهای ورزشی مخصوص خانمها خیلی کارساز و لازمه.
    آقا محسن دوست عزیزم گذاشتن این گونه نظر درباره مطلب زیبای خانم مظفری کار زیبایی نبود میتونستید باگذاشتن لینک مطلب خانم اردیبهشتی کاربران سایتو دعوت به بازدید از وبلاگتون بنمایید
    موفق و سربلند باشید.

یک بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 21 خرداد 1393 - 10:45 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

واقعا جای تعجب داره.
مطلبی را عینا از سایتی کپی کردن و با آب و تاب به نام خود درج کردن.
متاسفم برای نظردهندگانی که برای این مطلب وقت صرف کردند.
این کار چه معنایی می تواند داشته باشد ؟
واقعا متاسفم.

صحرا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 21 خرداد 1393 - 1:02 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

کارتون درست نبوده. اينکه متني رو که يک نفر ديگه نوشته اون هم از زبان اول شخص ، دقيقا حتي با پي نوشت ها نوشته ايد وذکر منبع که نکرده ايد هيچ اين متن دقيقا طوري نگارش شده که انگار نويسنده آن خود شما باشيد. متاسفم. کارتون کاملا غير اخلاقي بوده و در اندازه خانمي فعال حداقل در عرصه دنياي مجازي نيست.

حیران این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 21 خرداد 1393 - 6:07 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سرکار خانم
بابت نوشتن این مطلب که از کس دیگری بوده و شما به نام خود زده اید عذرخواهی کنید.
به امید روزی که اخلاق رسانه ای را رعایت کنیم.

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 21 خرداد 1393 - 11:46 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خانم مظفری کاش حداقل منبع نوشته رو ذکر می کردید تا دوستانتان متوجه میشدند که نوشته مال شما نیست و اینقدر وقت برای بحث در اینجا نمی گذاشتند !!!
این متن نوشته خانم اردیبهشتی در شهر یور ماه سال 91 می باشد . . .
http://mayfamily.blogfa.com/post-125.aspx

اماسیس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 - 2:29 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام و ممنون از مطالبی که می نویسن

شما تو پست بعدی تون (
http://www.bafghfarda.com/?p=42438

به چند مطلب اشاره کردید که بسیار مهم و حائز اهمیت هست ولی
مهم ترین مسئله همونطور که خودتون هم اشاره کردین داشتن آرامش در زندگی هست

آرامش چه در زندگی و چه در حوزه کاری بسیار مهم هست و اگه به هر دلیلی اون آرامش از بین بره چیزی ثبات پیدا نمی کنه.

شما در این پست ، مطلبی رو ذکر کردین و آوردین که گویا نویسنده اش شما بودین و این برای ما وبلاگ نویس ها چیزی جز کپی پیست معنا نداره و با کمی تحقیق میشه به منبع اون رسید.

شما که در حوزه نت فعالیت می کنید لازم به گفتن نیست که دیدن مطالب کپی شده در یه سایت دیگه بدون ذکر منبع چه تبعاتی رو داره؟

اولیش برای شما این هست که اگه مطلبی بدون تغییر در اینجا آورده شده چه بسا سایر مطالبتون کپی شده از سایر منابع نباشه.

همونقدر که شما برای نوشتن مطالبتون وقت میگذارین ، زحمت میکشین ما هم همونقدر زحمت میکشیم و وقت میذاریم

شما چه حسی پیدا می کنید اگه مطلبتون رو به اسم خودمون تو سایت یا وبلاگمون انتشار دادیم؟

ما هم همون حس رو پیدا میکنیم وقتی میبینیم مطلبی بدون کم و کاست از دوست مون اینجا نقل شده و منبعی ازش در خود پست ذکر نشده

شما که خودتون رو فمنیست می دونید چطور می تونید از حقی که داره ضایع میشه چشم پوشی کنید؟

امیدوارم بی تفاوت از کنار این کامنتها رد نشید
ممنون از شما

بانو این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 - 9:30 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام خانم محترم. تمام مطالب رو از یه وبلاگ کپی کردین که مال خانوم اردیبهشتی است.
واقعا براتون متاسفم که سرقت ادبی انجام می دین در روز روشن

گلابتون بانو این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 - 1:12 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

این مطلب خیلی آشناست! عین همین رو چند وقت قبل تو یک وبلاگ دیگه خونده بودم!

پریسا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 - 3:03 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

ماذا فازا ؟
نوشته ی یه نفر دیگه رو به اسم خودتون منتشر میکنید انوقت انتظار بهبود در جامعه رو دارین یعنی حتی پینوشت که یاس فلسفی داشت هم حال شما بود که کپی کردین 🙂 حداقل با ذکر منبع منتشر میکردین نه اینکه اخرش اسم خودتون بزنین که انگار نه انگار اتفاقی افتاده

محسن این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 - 9:52 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خوب گفتی حیف که دور گفتی

بیتا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 23 خرداد 1393 - 1:23 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

و واقعا بنظر شما وقتی یک همنوع شما میبینه متن دیگران رو به اسم خودتون میذارین وحتی اشاره ای به منبع نمیکنید یااینکه یک عذر خواهی ساده چطور متوقع هستید دیگران حقوق هم رو رعایت کنند
یک عذرخواهی چیزی رو از شما کم نمیکنه
همین رفتار وکارهاست که جامعه رو درچنین قهقهرایی فرو میبره
بینهایت متاسفم

علی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 23 خرداد 1393 - 2:58 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

باعرض سلام وخسته نباشید خدمت خانم مظفری م
دیگه هم از این مطلب ها خوب از سایت دیگر پیدا کنید وبنویسید چون ماکه حوصله گشتن و پیدا کردن تو اینترنت را نداریم . ممنون

ستاره این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 25 خرداد 1393 - 10:12 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

متاسفم براتون! با فکر دیگران ژست روشنفکری می گیرید؟!

دوست این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 25 خرداد 1393 - 7:42 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام من این متن رو در وبلاگ دوستم دیدم خواهشاً لینک بدید به متن وبلاگشون و می تونید بگید هم نظر با پست ایشون هستید.
چون ایشون براشون کپی رایت مهم هست. 🙂

سها این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 30 خرداد 1393 - 7:39 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

زشت نیست؟ یه توضیح هم نمیدین در مورد اینکه به چه دلیل مطلب یه نفر دیگه رو بدون منبع با اسم خودتون چاپ می کنید؟ دیگه به نظرتون کسی برای حرفهای شما اعتباری قائل میشه؟

يك شهروند این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 5 تیر 1393 - 5:59 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

واقعا كه چه كارشناس ماهرى
دست پايگاه خبرى بافق درد نكنه
ممنون كه مطلب ديگران رو به اسم خودتون منتشر مى كنيد !

ایتی تون این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 15 دی 1397 - 6:31 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

به نظر من از وقتی لطافت و ظرافت رو از زن گرفتن زن راضی شد که به هر خفتی تن بده برای حقوق اجتماعی و اقتصادی یکسان با مرد و بدترین خیانت در حق زن رو همین مردها با جنبش فمنیست کردن.. ازون موقع زن به اسم قوی شدن خیانت یاد گرفت بیحیایی و فحش ناموسی دادن یاد گرفت و خیلی چیزای دیگه… من که یه مرد ایرانی ام زنی روتو جامعه میپسندم که دیده بشه ولی تو چشم نزنه یعنی جلوه گری نکنه و تربیت بچه ها و کارای ظریف خونگی که به دنیا رنگ و رو میده رو بشتر برا زن دوست دارم…جایی هم که یه زن سرپرست خونوار مجبور به کار سنگین شده خاک تو سرمرداش وجهالتشون که نتونستن براش یه شوهر خوب پیدا کنن یا زیر پوشش بگیرنش

You cannot copy content of this page