سوال هایی که باید در داستان معادن بافق پرسید!

دسته: عمومی
۲ دیدگاه
یکشنبه - 18 خرداد 1393
کارگران بزرگترين معدن سنگ آهن ايران مدتي است دست از کار کشيده اند. تلاش هاي مسئولان و بزرگان نيز تاکنون نتيجه بخش نبوده است. البته شايد منبع خبري شما صدا وسيما باشد و بي شک سکوت اين رسانه باعث شده از داستان بافق بي خبر باشيد. براي اطلاع از داستان، روايت زير را بخوانيد. به گزارش یزدی نیوز به نقل از هفته نامه پرگار؛ اگر اهل خبرخواني از رسانه اي به غير از صدا وسيما باشيد بي شک مي دانيد اين روزها در شهرستان بافق، شرايط خاصي حاکم است. کارگران بزرگترين معدن سنگ آهن ايران مدتي است دست از کار کشيده اند. تلاش هاي مسئولان و بزرگان نيز تاکنون نتيجه بخش نبوده است. البته شايد منبع خبري شما صدا وسيما باشد و بي شک سکوت اين رسانه باعث شده از داستان بافق بي خبر باشيد. براي اطلاع از داستان، روايت زير را بخوانيد.

سال ها پيش مقام معظم رهبري يکي از اصول قانون اساسي موسوم به اصل 44 را به دولت وقت ابلاغ کردند. مضمون اين اصل اين است که دولت بايد با واگذاري و فروش شرکت هاي خود به بخش غيردولتي ، خود را کوچک کند.علاوه بر اين نکته ، اقتصاددانان دهه ا فايده ديگر را نيز از نتايج خصوصي سازي مي دانند. به هرحال بعد از اين ابلاغ، سازماني به نام خصوصي سازي تشکيل شد و هر ساله بر اساس شرايط و آيين نامه هاي مشخص شده، تعدادي از شرکت هاي دولتي واگذار مي شود. اگر به سايت اين سازمان مراجعه کنيد اطلاعات مختلفي از فروش ها دريافت خواهيد کرد.

 

معامله هاي اين سازمان

رقم هاي جالبي دارند به عنوان مثال وقتي قرار بود شرکت مخابرات ايران توسط اين سازمان بفروش برسد رقمي معادل هشت هزار ميلياردتومان برآورد شد. اين فروش ها به گونه اي نيست که هر کسي بتواند هوس خريد به سرش بزند. دولت هم قرار نيست به هر کسي بفروشد. طبق آيين نامه هاي فروش، بايد صلاحيت فني، مالي و امنيتي خريدار توسط مراجع تاييد شود و رقابت هم به صورت حضور در بورس است.

از آنجا که معدن سنگ آهن بافق نيز جزو اموال دولت بود، سايه خصوصي سازي بالاي سر اين شرکت نيز آمد و غائله اين روزهاي بافق از اينجا شروع شد.

چندي پيش يکي از رسانه ها اعلام کرد شرکت سنگ آهن بافق به همراه معادن چغارت و سه چاهون که از جمله معادن بزرگ سنگ آهن کشور است براساس مصوبه اي به صندوق بازنشستگي فولاد و از جمله شرکت هاي زير مجموعه هاي تامين اجتماعي واگذار شده است.  واگذاري اين معادن به بخش خصوصي به قيمت 3 هزار و 200 ميليارد تومان آن هم در هشت قسط چهار ساله صورت گرفت. البته اين رقم در ازاي فروش بيش از 72 درصد مالکيت معدن بود. مدتي بعد اعلام شد براي 28 درصد باقي مانده نيز در فرابورس تصميم گيري مي شود وخريداران مي توانند آنجا خريد کنند. مبلغي حدود 1800 ميلياردتومان اعلام شد که بر اساس شرايطي به خريدار واگذار ميشود. در فرابورس شرکت فولاد خوزستان بود که برنده شد.

با انتشار اين خبر واکنش ها آغاز شد. نمايندگان مجلس، شخصيت هاي شهرستاني و استاني حتي وزير صنعت معدن نيز واکنش نشان دادند. تا اينکه چند روز پيش کارگران اين معدن دست به اعتصاب زدند و رسما بزرگترين معدن سنگ آهن ايران تعطيل شد.

هفته نامه پرگار تلاش هاي زيادي را براي تهيه گزارش ويژه رويدادهاي بافق کرد. هرچه در جستجوي پاسخ به سوالات بيشتر کنکاش مي شود، به سوالات بيشتر بر خورديم. سوالات زيادي در ذهن جستجوگر اهالي پرگار شکل گرفت و کسي نيز نيافتيم که پاسخ روشن و کاملي بدهد. لازم ديديم اين سوالات در اين مجال منتشر شود و هر کس پاسخي دارد براي پرگار ارسال کند. بي شک در شماره هاي آتي پاسخ تمام اين سوال ها را با رعايت جوانب حقوقي منتشر خواهيم کرد تا هم پرگار به رسالت خود عمل کرده باشد و هم کنه ماجراي بافق شناسايي گردد.

مخاطب بخشي از اين سوالات، کارگران معدن، مديران معدن، مديران استان، مديران وزارتخانه ها، نمانيدگان مجلس، رسانه ها و از همه مهمتر مردم هستند.

 

آيا اصلا و اصولا امکان واگذاري اين منابع به بخش خصوصي وجود دارد؟ نحوه واگذاري معادن کوچکتري به افراد چيست؟ آيا با بيان اينکه صرفا بهره برداري از معدن واگذار مي شود اصل ايراد مرتفع مي شود؟!

روند واگذاري اين معادن بر اساس

آيين نامه ها و قوانين بوده است؟ اشکالاتي که بعضا در فضاي رسانه اي و برخي شخصيت ها مطرح

مي شود تاثيري در ابطال اين واگذاري دارد؟

آيااصلا سهام شرکت واگذار و فروخته شده متعلق به دولت بوده است؟

چه زماني مسوولين استان از واگذاري مطلع شده اند؟

نظر کارشناسي مقام هاي استاني به عنوان مديران و تصميم گيران استاني درباره واگذاري چيست؟

آيا چنين واگذاري هايي براي توسعه استان(در قدم اول) و توسعه کشور (در قدم بعدي) مفيد است؟

ميزان نفع واگذاري  يا عدم واگذاري براي شهرستان بافق و استان چيست؟ به بيان ديگر اگر معادن واگذار شود چه عايدي يا ضرري نصيب مي شود واگر مثل سابق واگذاري خاصي صورت نگيرد شرح دستاوردهايش براي شهرستان و استان چيست؟

آيا در طي سال هاي گذشته استان يزد و شهرستان بافق به طور عادلانه از اين منابع که مرتب از استان خارج مي شوند، منتفع  شده اند؟ لطفا شرح دهيد.

آيا هيچ برنامه اي براي ايجاد صنايع مجاور و مرتبط و يا اقدامات ديگري که موجب ايجاد زير ساخت هاي مناسب در آن شهر بشود در همه

سال هاي پيش انجام شده است؟

لطفا در مورد وعده هايي که در سال هاي گذشته به صورت رسمي بين مردم و دولت ها امضا شده ،گزارشي ارائه شود؟

آيا اصلا – بر اساس قوانين موجود – امکان لغو اين واگذاري ها وجود دارد؟

آيا اگر روزي سنگ آهن بافق تمام شود چيزي از بافق باقي مي ماند؟ اين شهر چه مزيت نسبي ديگري دارد؟

ايجاد شرايط مشابه مثل معدن چادرملو چگونه ارزيابي مي شود؟ آيا تشابهي وجود دارد؟

آيا برنامه دولت در کلان براي اينگونه منابع و معادن چگونه است؟ آيا الگوهاي ديگري هم در کشور اجرا شده است؟ آيا اعتبار سنجي در اين خصوص انجام گرديده تا معلوم شود کدام ارجح است.

اين جمله که گفته مي شود دولت براي کسري بودجه محبور به فروش معادن است تا چه ميزان صحت دارد؟

وعده هايي که در مورد لغو اين واگذاري ها از سوي مسوولين استان و برخي مسوولين کشوري داده شده ، واقعيت دارد يا براي آرام نمودن اوضاع فعلي گفته مي شود؟

آيا اين شلوغي ها دليل موجهي دارند و يا فقط نوعي جنجال صنفي هستند؟

برخي مسوولين و افرادي محلي در افزايش شور احساسي اين تجمعات نقش دارند. آيا بررسي شده است اين افراد دنبال منافع مردم هستند يا گروه خود؟ آيا اصلا امکان بررسي براي يافتن پاسخ اين سوال وجود دارد؟

آيا مسوولين استان به فکر ريشه يابي اين اتفاقات هستند و يا اينکه دوباره به دنبال يافتن راه حل هاي موقتي و خاموش کردن آتش اغتشاش ها ميگردند؟

علت تکرار مکرر اين وقايع چيست؟ چه

فلسفه ي پيچيده اي وجود دارد؟

نقش رسانه ها در روند اين ماجرا چيست؟ آيا توانسته اند نظر عموم جامعه و مسئولان را منعکس کنند؟

آيا مسوولين استان به برنامه ريزي بلند مدت و حفظ منافع استان مي انديشند و آيا برنامه اي در اين خصوص دارند؟

آيا واقعا دغدغه امنيتي بلند مدت استان نبايد در راستاي حفظ منافع استان، ايجاد منافع و منابع پايدار، توليد و اشتغال پايدار باشد؟ اقدامات انجام شده در اين خصوص را شرح دهيد؟

آيا برپايي اينگونه تجمعات براي سوء استفاده گروهي و فردي نيست؟ آيا اين تبديل به يک رويه نشده است؟ آيا اگر برخوردي اصولي و پايه اي شده بود باز هم شاهد اينگونه موارد بوديم؟ آيا اين

بهانه اي نيست که افرادي بتوانند در زمان هاي مختلف براي فشار آوردن روي افراد و مسوولين با ايجاد يک بلوا و جو امنيتي،  از اين آب گل آلود ماهي مي گيرند؟

آيا درست است که افرادي که مرتب در حال لابي کردن براي واگذاري معادن کوچکتر به افراد خاص بوده اند حالا سنگ مردم را به سينه

مي زنند؟

اينکه مردم درخواست مي کنند سهم باقي مانده به آنها واگذار شود از لحاظ شرعي و قانوني امکان پذير است؟

ميزان ريالي سهم 28 درصدي چه قدر است؟ آيا مردم توان پرداخت آن را دارند؟ آيا دولت امکان بخشيدن آن را به مردم دارد؟

اعتصاب کارگران چه نفع يا ضرري براي معدن، کارگران، شهرستان بافق و استان يزد دارد؟

 

طرح اين سؤالات با هدف ايجاد بستر مناسب و بدور از هياهو و رفتار احساسي براي  رسيدگي درست و هميشگي به غائله بافق است. سوالات متعدد ديگر هم وجود دارد. ولي براي شروع يک بحث مناسب صرفا اين سوالات منتشر شد.  از همه کساني که دغدغه مردم بافق و مردم يزد و کارگران  معدن، مسئولان در بخش هاي مختلف و همچنين منافع دولت و ملت در نظر دارند براي ارسال پاسخ خود به پرگار دعوت مي شود. راه هاي ارتباطي با پرگار در شناسنامه نشريه گنجانده شده است.


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۵۳
برچسب ها:
دیدگاه ها
بسیج مردمی بافق این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 19 خرداد 1393 - 2:20 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند شعار ماندگار امام خمینی هنوز د ر اذهان مردم ایران نقش بسته است جه خوب گفت این پیر جماران
اما ما باید بگوییم مافیای فولاد و خائنین بافق و بعضی از …. خوب بدانید ملت بافق بیدار هستند و حرکات و جلسات شما را رصد می کنند نگذارید دوباره این فنر تنفر از خیانتهای شما دوباره باز بشه و دستان خیانتکار شما رو بشود به چه جراتی در جلسات خانگی وبه تحریک بعضی کارگرها برای رفتن به سر کارر ا دارید؟ایا این خیانت به شهر بافق به شهروندان بافقی و شورای شهر بافق که در تهران به سر می برند نیست
به چه جراتی اقایی که مافیای حمل سنگ اهن هست و خدا می داند چه درامد میلیاردی از حمل این سنگ اهن به جیب میزند خواستار عقب نشینی مردم بافق از حق مسلمشون می باشد؟
اقای ….
البته ما به نیات شوم پشت پرده سیاست شوم شما خبر داریم
؟۱
ایا شما از جلوگیری از حمل سنگ اهن متضرر نمی شوید به خاطر اعتصاب مردم بافق کاسبی شما خوابیده است؟
۲-……………….!
چرا الان که شورای شهر در تهران پیگیر مطالبات مردم بافق می باشند شما از پشت به شورا خنجر میزنید
والله که ما جوانان بافق از این تاریخ به شما هشدار می دهیم که در برابر حرکات شما خاموش نمی نشینیم و شما را از عبور از خط قرمزهایمان هشدار می دهیم

ندای بافق این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 19 خرداد 1393 - 8:10 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

خدا میدونه الان تو این جریانات که ما مردم بافق پیگیر چغارت و سه چاهون هستیم که باید هم باشیم دارن موازی ما کار میکنن و کجا و کدوم معدن رو بایه روش و دسیسه دیگه از بافق جدا میکنن مسئولین شورای شهر و فرماندار غیر بومی مدیر عامل شرکت به گوش و تیز بین باشین باز سر شهر کلاه نرود و بیایید بگین ما خیانتی نکردیم

You cannot copy content of this page