من و تو ما نشویم تنهاییم
من وتومانشويم تنهائيم
ازخبراستعفاي دوست خوب واستاد گرانقدرم آقاي محمد علی قاسم زاده شوكه بودم كه خبراستعفاي عباس يزداني شوكه ترم كرد.
اينكه علت چه بوده؟ به دوستان مربوط ميشوداما آن چيزي كه درمحيط نه چندان خوب مطبوعات وسايتهاي شهربه چشم مي آيد عدم آگاهي بعضي از همشهريان از زحمات دوستان درسايتها ومطبوعات است.
واين ميشود كه درجواب استعفاي يزداني وقاسمزاده.گاه باادبياتي نه چندان مناسب كامنت ميگذارندوگاه متلك پراني ميكنند.وباعث آزردگي خاطردوستان شده زحماتشان را ناديده مي گيرند.به نظر شما دوست عزيزي كه با نام مستعاركنايه ميزني وحتي حاضرنيستي ماهيتت را كسي بداندآيا يزداني وقاسمزاده سهم بيشتري ازبافق دارند؟
چرابايد شب وروزپيگير مسائل شهرباشند.حتي درمسافرت وموقعي كه كنارخانواده هستند.مگرمابراي آنها چه كرديم كه اينقدر توقعمان بالاست؟به همين لحظات عزيز قسم بنده بعنوان عضوكوچكي ازاين جامعه بردست اين بزرگواران بوسه ميزنم.چون ازنزديك با اين بزرگواران كاركرده ام وديده ام كه بخاطراين شهرومردمش چه خون دلهاكه نخورده اند وچه سختيها كه نكشيده اند.اگرهركدام ازمايك صدم زحماتي راكه اين عزيزان براي شهركشيده اند . ميكشيديم بخدا وضعيت شهربه مراتب بهترازاين بود.
مردم بافق مابه اين عزيزان بدهكاريم بخدابه عزيزاني مثل يزداني وقاسمزاده وعباس ابراهيمي امین رضوی ، شکوهی ، هادی فتاحی وميرهدايي بدهكاريم مگرچه گناهي كرده اند كه بايد بجاي ماپيگيري كنند بجاي ما غصه بخورند وبجاي ما جواب دهند؟چرافرزندان خودرا به اين سادگي ازدست ميدهيم؟چراباعث دلسردي آنها ميشويم وحمايتشان نميكنيم؟مردم بااين روش بجايي نخواهيم رسيد.بيائيدقدردان زحمات كساني باشيم كه زحمتي ميكشند ودلي ميسوزانند.قلمي ميزنندوقدمي برميدارند.تنها راه رسيدن به مقصود اتحاد است .
واما مطلب دوم.يكي ازآرزوهاي دوست خوبم آقاي قاسمزاده بوجودآمدن دهها سايت مثل بافق فردا وبافق نيوزوبافق امروزهست.البته آرزوي دست نيافنتي هم نيست.جوانان .همشهريان .بنده بعنوان يك بافقي ازشما ميخواهم پشتيبان دوستان درسايتهاي مختلف باشيد اگرميتوانيد مطلبي بنويسيد نميتوانيد نظربدهيدونترسيد نظرات خودرا با نام كامل بنويسيد.البته توهين كردن اصلا قابل قبول نيست بهم احترام بگذاريد شايدازيك حزب وگروه نباشيم. شايد نظرات متفاوتي داشته باشيم اما هرچه باشيم همشهري هستيم ودوست داريم شهري آباد داشته باشيم باوركنيديكي ازراههاي خوب براي رسيدن به خواسته ها همين سايتها هست.مثال كوچكي ميزنم فرض كنيم مردم خواسته اي داشته باشند.من نويسنده آن خواسته را درسايتي قراردهم. ده هزاريا بيشتر نظرموافق داشته باشد واز مطلب وخواسته با نام كامل حمايت كنند.به نظر شما كدام مسئولي ميتواندبي تفاوت باشد؟اكنون اينطور نيست.رضايي مطلبي مينويسد ده نفرحمايت ميكنند پنج نفرمتلك پراني ميكنندوچند نفرهم نظراتي متفاوت ميدهند جالب اينجاست كه همه با نام مستعارنظرميدهند .اين مطلب با اين نظرهافقط ميتواند براي لحظاتي گل لبخندراروي لبان مسئول مربوطه بنشاندچون حمايتي نميبيند بي خيالش هم ميشود.
ودرپايان به سهم خودم اززحمات آقايان عباس يزداني وقاسمزاده تشكرميكنم واميدوارم كه قلم خودرا زمين نگذارند وهمچنان پشتيبان عباس ابراهيمي خوسفی باشند.همينطورازآقاي عباس ابراهيميخوسفی هم تشكرميكنم كه قبول زحمت كرده واين بارگران را بدوش كشيدند.بنده چنين جسارتي رادرخودنميبينم كه چنين مسئوليتي را قبول كنم.آقاي ابراهيمي ممنون كه مديرمسئولي را پذيرفتيد انشاالله قدردان زحماتتان باشيم .
محمدرضارضايي بافقي
بنده به سهم خود از آقای یزدانی و قاسم زاده تشکر می کنم.
آقای رضایی بنده هم یک بافقی ام و نسبت به سرنوشت بافق حساسیت دارم و اخبار آن را دنبال می کنم.
آرزوی شما دست نیافتنی است زیرا برای حضور همه در عرصه اطلاع رسانی راه باز نیست.
به نظر بنده مهمترین مسئله ما باید بازیابی هویت ما باشد.برای من تاسف برانگیز است که در این سایت از کورش بزرگ و داریوش بزرگ حرفی زده نمی شود.تا زمانی که ما گذشته خود را دوره نکنیم به هیچ جا نمی رسیم.خود شما ببینید که کره ای ها چطور تاریخ سازی می کنن.
بار دیگر از زحمات این عزیزان تشکر می کنم هر چند عقاید هیچ کدام را قبول ندارم.از وبلاگ من دیدن کنید.