آب مایه حیات
آب مایه حیات است…
از دیرباز تا کنون این جمله را هزاران بار شنیده و یا خوانده ایم. اما کمتر به معنی واقعی آن توجه نموده ایم. هر چه جلوتر می رویم معنا و مفهوم این جمله برایمان بیشتر مشخص می شود. در قرن حاضر که به عقیده متخصصین منابع طبیعی و بسیاری از بزرگان دیگر، عصر جنگ آب نام گرفته است، درک واژه «مایه حیات» پررنگ تر شده است. این روزها در گوشه و کنار از مردم عادی گرفته تا رسانه ها و جراید و مسئولین بارها شنیده ایم که بحران آب جدی است و باید تدبیری اندیشیده شود. اینجانب دانشجوی دکتری تخصصی منابع طبیعی(گرایش بیابانزدایی) می باشم و بنا به رسالتی که به عنوان متخصص منابع طبیعی بر عهده اینجانب است، بر خود لازم دانستم جهت روشن سازی افکار عمومی در مورد بحران آب مطلبی را خلاصه وار عرض نمایم.
علیرغم اینکه سه چهارم کره زمین را آب در بر گرفته است، اگر نیم نگاهی به وضع منابع آبی کره خاکیمان بیندازیم متوجه خواهیم شد که از کل آبهای موجود، تنها کمتر از دو و نیم درصد (%5/2) آب شیرین بوده و مابقی آن شور و غیر قابل استفاده است. از طرف دیگر بخش اعظم همین درصد کم آبهای شیرین نیز به صورت برف و یخ و یا در اعماق زیاد زمین بوده و از دسترس ما خارج است. پس در مجموع کل آب قابل استحصال بشر در کره زمین چیزی کمتر از یک درصد کل منابع آبی کره خاکی است. بنابراین بحران آب بسیار جدی تر از چیزی است که می شنویم. در سناریوی جنگ آب قرار نیست الزاماً کسی به روی کسی اسحله کشیده و نبرد کند، برای نمونه مشکلات اخیری که در حوزه زاینده رود رخ داد و موجب شد تا از میزان دبی آب انتقالی زاینده رود به یزد کاسته شود خود دلیل بر وجود بحران آب است و یا حوادث چندوقت پیش رخ داده در شهرستان بهاباد در اعتراض به برداشت بیش از اندازه آب انتقالی به معدن چادرملو نیز حکایت از کمبود شدید آب دارد. توسعه تکنولوژی و افزایش روزافزون جمعیت موجب برداشت بیش از حد از سفره های زیرزمینی شده و علاوه بر افت سطح آب، موجب نشست زمین و گاهاً رانش زمین نیز گردیده است. به دلیل نبود منابع آب سطحی در استان یزد، آبهای زیرزمینی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. اگر برداشت آب از منابع زیرزمینی بیش از اندازه باشد و سفره از آب تهی گردد، تغذیه دوباره و احیاء سفره زیرزمینی (در صورتی که شرایط متعارف و متعادل باشد) نزدیک به 500 سال طول خواهد کشید. اما با این وضعیت خشکسالی های پی در پی و کمبود نزولات جوی در استان یزد و نشستهای بی امان زمین، چندین قرن طول خواهد کشید تا یک سفره آب زیرزمینی مجدداً احیاء گردد.
ما استان یزدیها را چه شده است؟!؟ مگر ما ابداع کننده و اختراع کننده قنات به عنوان پایدارترین روش برداشت آب در دنیا نبوده ایم؟! مگر ما یزدیها به قناعت شهره نبوده ایم؟! مگر رئیس جمهور وقت دکتر سید محمد خاتمی یزد را شهر قنات، قنوت و قناعت نخواند؟! پس چرا امروزه استان یزد باید جزء اولین استانهایی باشد که نامش در رسانه ها برده شده و گفته می شود خط قرمز بحران را رد کرده است؟؟ کمی همت و مردانگی لازم است تا از بحران نجات یابیم. باز هم ما می توانیم. پس تا دیر نشده باید کاری کنیم!
برخی راهکارهایی که می تواند ما را تا حدی از بحران آب دور کند به قرار زیر می باشند:
– مدیریت درست و استفاده مناسب از منابع آبی موجود در هر منطقه. با وجود اینکه هنوز بیش از دو دهه از انتقال آب زاینده رود به یزد نمی گذرد، شاهد بروز مشکلات متعددی بوده ایم و این خود گواه بر این مطلب است که انتقال آب راهکار مناسبی نبوده و مدیریت صحیح منابع آبی در هر منطقه راه حل پایدارتری است.
– پرهیز از لوکس گرایی و پرمصرف بودن در مناطق بیابانی و سازگاری به وضعیت موجود.
– خودداری از کاشت گیاهان لوکس و پرآب خواه در عرصه کشاورزی، فضای سبز و سایر زمینه ها.
– احیاء قنوات موجود به عنوان میرات جهانی کشاورزی و پایدارترین روش برداشت آب.
– آموزش بیش از پیش افراد جامعه جهت آگاهی از وجود خطر و کاهش مصرف آب.
البته با تاکید فراوان باید گفت که پایدارترین راه حل گریز از بحران در وضعیت امروز، سازگاری است و بس!!!
در پایان اینجانب آمادگی خود را جهت تشریح و ارائه توضیحات لازم در خصوص بحران آب و نیز برگزاری گردهمایی، برگزاری همایش، فعالیتهای پژوهشی و آموزشی و یا هر گونه همکاری دیگر، به همه نهادها و ارگانهای ذیربط اعلام می دارم.
عبدالحسین رضائی پور
دانشجوی دکتری تخصصی منابع طبیعی(بیابانزدایی)
iranbaghedar@yahoo.com پست الکترونیک:
جناب آقای رضایی پور دور زمانی بود از مطالب زیبای شما در عرصه های منابع طبیعی و محیط زیست بی بهره بودیم بسیار خرسندشدم که مجدد مطلبی ازشما دیدم امیدوارم فرصت دست دهد بیشتر قلم بزنید و از شما بیشتربخوانم